ميراث يلدا براي امروز
رضا دبيرينژاد
يلدا يكي از نمونه ميراثهاي گاهشماري است كه روايتهاي زماني را با خود دارد و در واقع تبديل زمان به يك تجربه فرهنگي است. اينگونه زمان به تجربه زيسته مشتركي تبديل ميشود كه مدام ميتوان يادآوري كرد و از طريق اين يادآوري جامعه هم به گذشته خود پيوند ميخورد و خود را در امتداد نسلهاي زيسته در اين سرزمين قرار ميدهد و هم هويتسازي ميكند.
يلدا براي ما به يك شاخص فرهنگي شده كه به يك جامعه اختصاص دارد و باورمندان آن در يك زمان باهم دچار احساسهاي همسان ميشوند. به اين شكل يلدا در زمره ميراث مشترك قرار ميگيرد؛ ميراثي كه در گذشته خلق شده و همچنان در حيات است و امتداد دارد.
اين امتداد داشتن و همين حيات فرهنگي است كه از يلدا يك ميراث براي ما ساخته، چراكه جامعه ميتواند آن را درك و حتي باز هم آن را تجربه و لمس كند. آدمي در دو ساحت زماني و مكاني زيست ميكند؛ ساحت مكاني را با نمودهاي مادي و حريم جغرافيايي لمس ميكند، اما زمان را با ميراثهاي غيرملموس كه زمان را باورمند ميكند و به برهههايي از زمان تشخص ميدهد، ميتوان لمس كرد. از همينرو در باورهاي اسطورهاي و زيست تاريخي ميتوان اعياد، جشنها و رسمها يا آيينهايي را براي تعلقات زماني
مشاهده كرد.
با اين حال بايد در نظر داشت كه يلدا تنها تجربهاي متعلق به گذشته نيست كه به واسطه ميراثي بودنش جنبه خيالي و رويكرد احترام به گذشته را داشته باشد، بلكه يلدا نمونه بارزي از كاربرد ميراث فرهنگي در ساحت اكنوني و معاصر است.
مناسبتي چون يلدا كاركردهاي فرهنگي و اجتماعي خود را به امروز ميكشاند و حتي شكل امروزي گرفته و ميتواند جامعه امروز را از خود متاثر سازد و به تجربهاي مداوم تبديل شود.
يلدا حتي به تناسب ساليان و موقعيت معاصر ميتواند كاركردهاي افزونتري را بيابد. نقش يلدا تنها در ساحت روايتهاي اسطورهاي همچون اهمن و بهمن يا شب چلههاي سنتي نميماند، بلكه ميتواند خانوادهها را در ساحت امروزي در موقعيت يادآوري قرار دهد يا در كل جامعه ايجاد نشاط
و شور كند.
جامعه امروزي ما بيش از هر زماني به فرصتهاي شاد و شورآفرين نياز دارد تا از فشارهاي رواني و اجتماعي در اندكي به درآيد و شور زندگي را غنيمت بشمارد، اينگونه است كه يلدا و ميراثهاي زماني همچون يك غنيمت براي جامعه به شمار ميروند كه ميتوانند به داد جامعه برسند و جامعه را در ساحتهايي نجات دهند.
ميراث فرهنگي را بايد با همين نسبتها و كاركردها دريافت و به اثربخشي اجتماعي آن در اكنون جامعه انديشيد و اجازه داد كه جامعه خودش آن را دوباره تجربه كند و به كار بندد.