• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5110 -
  • ۱۴۰۰ سه شنبه ۷ دي

تاملي بر فيلم «قهرمان»

سينما چيست؟

نازنين  اردوبازارچي
فيلم «قهرمان» به كارگرداني اصغر فرهادي داستان مردي به نام رحيم (امير جديدي) است كه در پي يك مرخصي دو روزه از زندان درگير مسائلي مي‌شود كه او را مجبور به اثبات حقانيت خود مي‌كند. فيلم جنبه‌هاي جامعه‌شناسانه، اخلاق‌محور و هستي‌شناسانه‌اي دارد. مضاميني مثل دروغ و فريب در فيلم به چشم مي‌خورند اما فيلم از نيك و بد فراتر مي‌رود و به نوعي پرسش در باب خود سينما مي‌رسد. فيلم اصغر فرهادي در مورد قاب‌هاست، قاب‌ها و پيامي كه دارند اينكه بيننده در برابر اين قاب‌ها چه وضعيتي دارد. بيننده بايد هر آنچه در قاب مي‌بيند را از فيلتر مخيله خود عبور بدهد تا بتواند به اين قضاوت برسد كه چه چيزي واقعيت است و چه چيزي دروغ! اما آيا مي‌توان به نتيجه‌اي متقن دست يافت؟ فيلم فرهادي همين سوال است. آنچه از وراي يك لنز به ديده بيننده مي‌رسد، مي‌تواند براي فريب او ساخته شده باشد، هر آنچه در فيلم مي‌بيند و مي‌شنود، مي‌تواند دروغ و ساختگي باشد و كارگردان در پي فريب بيننده. دوربين‌هاي زيادي در فيلم در كارند، دوربين موبايل نازنين (سارينا فرهادي) كه دعواي پدرش (محسن تنابنده) و رحيم را ضبط كرده اما آيا فيلمي كه پخش مي‌شود تمام ماجراست؟ يا بخشي از آن را براي تخريب رحيم به ‌كار مي‌گيرد. دوربين طلافروشي، چهره زن صاحب سكه‌ها را ضبط كرده اما آيا اين چهره قابل شناسايي است؟ در جايي ديگر از پسر رحيم مي‌خواهند جلوي دوربين در مورد پدرش و حواشي كاري كه كرده صحبت كند؛ آيا اين فيلم صراحت دارد؟ آيا تمام آن چيزي است كه در عالم واقع وجود دارد يا صرفا برساخته‌اي است براي تحت تاثير قرار دادن مخاطب؟ آيا از لكنت اين پسربچه براي تاثيرگذاري بر مخاطب استفاده مي‌شود؟ آيا خود فرهادي از اين لكنت براي جلب همدلي بيننده بهره مي‌برد يا صرفا يك انتخاب است كه مي‌توانسته صورت ديگري داشته باشد. قاب آغازين، قاب آزادي رحيم است اما بعدتر در فيلم متوجه مي‌شويم كه يك مرخصي دو روزه بوده و اين شك به قاب و آنچه در آن مي‌بينيم از همين جا آغاز مي‌شود؛ شكي كه تا انتها با بيننده همراه است. در قاب پاياني، پيرمرد و پيرزني را مي‌بينيم كه شادند از آزادي مرد، اما بعد از ابراز احساسات‌مان كه به خود مي‌آييم به اين فكر مي‌كنيم كه آيا پيرمرد آزاد شده يا مثل رحيم به مرخصي مي‌رود؟ اين چيزي كه باعث تاثر بيننده مي‌شود، چيست؟ چرا بايد به آنچه در قاب فيلم مي‌بيند و مي‌شنود اعتماد كند؟ شك، عدم قطعيت و ناتواني در قضاوت شاكله فيلم فرهادي است كه به صورتي استعاري در ماهيت سينما، در ماهيت تصوير و دوربين تجلي مي‌يابد. اصل كدام است؟ واقعيت كدام است؟ نسخه واقعي يا نسخه ثانويه؟ رحيم، نقاش و خطاط است و بهرام (محسن تنابنده) مغازه كپي دارد. كدام راست مي‌گويند؟ حرف كدام پذيرفتني است؟ بهرام كه تمام عمرش صرف تهيه نسخه ثانويه شده يا رحيم، خالق نسخه اصلي كه در يكي از سكانس‌هاي مياني در مغازه‌اي ميان مغازه‌هاي كپي‌كار محبوس شده است؟ آنچه از وراي لنز دوربين علي قاضي (فيلمبردار فيلم)، تدوين هايده صفي‌ياري و انتخاب‌هاي اصغر فرهادي به بيننده مي‌رسد آيا نسخه‌اي از واقعيتي است كه آنها همدلانه كوشيده‌اند به سمع و نظر بيننده برسانند يا آن‌ چيزي كه قرار است واقعي به نظر برسد؟ آيا كارگردان دنبال معرفي قهرمان و مصائب اوست يا در پي تشكيك در او؟ نمي‌توان گفت تصوير بيان حقيقت است، آنچه از ديگري به ديده مي‌آيد صرفا تصويري صدادار است كه هميشه بايد به قضاوت‌ها در مورد آن ترديد كرد و گويي قطعيتي وجود ندارد چنانكه در انتهاي فيلم نيز بيننده با ترديدي سيال سالن  سينما را  ترك مي‌كند. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون