جشن زادروز يدالله كابلي برگزار شد
ماموريت من گفتن از هنر ايران بود
يدالله كابلي، هنرمند پيشكسوت خوشنويسي، در آيين هفتاد و دومين زادروز خود در خانه هنرمندان ايران گفت: امروز نام ايران و ايراني اوراق زيادي از فرهنگستان هنر جهان را به خود اختصاص داده است. به گزارش «اعتماد»و به نقل از روابط عمومي خانه هنرمندان ايران، روز استاد يدالله كابلي، هنرمند پيشكسوت خوشنويس به مناسبت هفتاد و دومين سالروز تولد او شامگاه پنجشنبه ۹ دي در سالن شهنار خانه هنرمندان ايران برگزار شد. اين هنرمند در مراسم با خوشامدگويي به همه هنرمندان حاضر در مراسم سالروز تولدش بيان كرد: وجود هنرمنداني كه هر يك صاحبدلاني هستند كه كوشش بيروني و احساس درونيشان آميخته و همسو با يكديگر است و اتحاد دست و دل دارند، برايم مايه دلگرمي است. در جايي كه دل و دست هر دو به موازات يكديگر به كوشش ميرسند، تاثيرات عميق تاريخي و ماندگار باقي ميماند. خوشحالم امروز در خانه هنرمندان ايران كه فصل الخطاب عشق است، حضور دارم. ما به اين خانه تعلق خاطر عاشقانه داريم و گاهي حتي اين ميزان از علاقه ما موجب اختلاف با خانوادهمان ميشود؛ گاهي فرزندانم از من گلهمند هستند كه بيش از آنها براي شاگردانم وقت ميگذارم اما من به آنها ميگويم اينها ثمره جان من هستند. فرزنداني كه در جاي جاي كشور هميشه كنارشان هستم و حس همدلي و همياري با آنها را هميشه با خودم دارم. نه تنها نسبت به شاگردان مستقيم خود بلكه اين احساس را نسبت به هر آنكه انس و الفتي با هنر دارد، دارم و جالب است كه فقط مرتبط با خوشنويسي نيست، زيرا همانقدر به خوشنويسي علاقه دارم كه به ساز و شعر و ادب و فرش ايراني و... . من از ۲۱ سالگي در حوزه تبليغات فعال و عاشق آرمسازي بودم و صدها آرم را از سفرهايم با خودم ميآوردم تا بعدها در اختيار داشته باشم.
وي ادامه داد: جامعيت در دنياي هر هنرمند اين است كه دلبستگي به ساير هنرها داشته باشد. مأنوس بودن با نگارگري هم براي من اين طور بود. معلم من هميشه احساسم بود كه در جريان مواجهه با لحظههاي ناب زندگي پديد ميآمد يا فضاي آزاد نقاشيهاي چيني و آن پرواز پرندهها و... در آن نيز اين تاثير را بر من گذاشتند و فكر كردم من هم بايد آزادانه در صفحه حركت كنم و اينكه گاهي به شوخي ميگفتم ديگر چهارپاره چليپا پوسيد و در صفحه هزاران نقطه براي شروع وجود دارد. بنابراين از هر گوشه كاغذ شروع به نوشتن كردم و نتيجهاش شيوهاي بود كه امروز مقبوليت يافته و در ادامه شاهد درخشش بيشترش خواهيم بود. از ديگر مواهب زندگي من ياد كردن از هنرمندان بود. از استادم آسيد حسن ميرخاني ياد ميكنم كه در اواخر دهه ۴۰ ميديد من تا پايان جلسه سر كلاسش ميماندم و بعد هم او را تا خانه دنبال ميكردم و در همه مسير با من گفتوگو ميكرد. به او ميگفتم پدري ميخواهم كه تمام عمر دنبال او حركت كنم و آسيد با قلم شيرين و دلپذير خود كه پل ارتباطي نسل گذشته و جديد بود، آثاري بينظير در روزگار خود ايجاد كرد.
اين هنرمند باسابقه عنوان كرد: برگزاري اين بزرگداشتها رسم خوبي است. يك روز از استادم خواستم تا برايم دعا كند چراغ راهم كساني باشند كه من را در هر زمينهاي تعالي ببخشند و از اين حرف من خوششان آمد. آدرس دارالكتابه را به من دادند و گفتند بايد طي طريق كنم و در مسير خود صداقت داشته باشم. آن روز خوشحال بودم از اينكه خط شكستهاي را به ايشان نشان دادم و توصيه كردند خط شكسته بنويسم و نظرشان برايم وحي منزل بود و از درون ميجوشيدم كه بالاخره اجازه بيابم تا اين خط را بنويسم. چند ماهي گذشت و شب عيد تمرين خطي را خدمتشان بردم و سرمشقي شكسته به من دادند كه اين بيت حافظ بود: «گويند سنگ لعل شود در مقام صبر/ آري شود وليك به خون جگر شود» و اين تذكاري از سويشان بود كه من را به خط شكسته پيوند داد و دعايشان اجابت شد.
او در بخش ديگري از صحبتهايش گفت: بارها حس كردم چقدر خوب است افراد در كوشش هنري خود ارتباط جهاني بيابند و رويكرد هنر ملي خود را در هر جايي جار بزنند. خدا را شكر ميكنم افتخار اين را داشتم در امريكا و اروپا تنها از هنر ايران صحبت كنم و ماموريت خود را اين ميدانستم تا از هنر مملكتم بگويم نه از خودم؛ زيرا آنقدر سرقلههاي هنر خوشنويسي صاحبنام هستند كه ما در روزگار معاصر تلاش ميكنيم حفظ هويت كنيم. استادان هنر ما خورشيدهايي هستند كه طلوع كردهاند و غروبي برايشان نيست. چه كسي ميخواهد نام ميرعماد بزرگ را كه از هند و مصر شاگرداني هنرش را حفظ كردهاند و امروز با سياستهاي غلط غرب، خوشنويسي را به نام تركيه ثبت كردهاند، از ياد ببرد؟ در حالي كه در آنكارا و ساير شهرهاي تركيه سايههاي خوشنويسي ايراني مشهود است. اينها را كه تاريخ از ياد نميبرد. ما هنرمان را مديون مردم هستيم و آنها ولينعمتان ما و زاينده شور و شوق هر هنري هستند. چند سال قبل در روز معرفي «چهرههاي ماندگار» گفتم اين روز را به هر كسي هديه ميكنم كه اين شراب مانا را در رگهاي ما ريخته است. امروز اين گردهمايي و حضور نشانه ارج نهادن شما به هنرمندان خودتان است. نام ايراني اوراق زيادي از فرهنگستان هنر جهان را به خود اختصاص داده است.