• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5117 -
  • ۱۴۰۰ چهارشنبه ۱۵ دي

مفاهمه

بابك زماني

«مفاهمه دانشگاه علوم پزشكي ايران (يكي از سه دانشگاه بزرگ پايتخت) با آستان امامزاده عينعلي و زينعلي و طب سنتي فعال در اين آستان عجيب‌ترين و پرمعناترين خبري بود كه بسياري از دانشجويان و هيات علمي و فارغ‌التحصيلان اين دانشگاه را شگفت‌زده كرد.
 دانشگاه مي‌توانست پژوهشكده‌اي سنتي تعريف كند و هر درمانگاه يا مركز سنتي را در قالب آن پژوهشكده تحت نظر خود بگيرد. مي‌تواند به‌طور طبيعي هر مركز درماني را تحت مسووليت خود فرض كند و طبق قوانين موجود تحت نظارت معاونت درمان قرار دهد؛ اما امضاي تفاهمنامه بين يك دانشگاه بزرگ با يك درمانگاه طب سنتي معنايي فراتر از اينها دارد. تفاهمنامه بين دو كشور يا سازمان با هويت‌هايي مستقل منعقد مي‌شود كه ربطي هم به ابعاد و اندازه‌هاي‌شان ندارد؛ مثلا امضاي تفاهمنامه بين كشور بزرگ‌مان با كشور بوركينافاسو به معناي تفاهم بين دو كشور مستقل از يكديگر است.
 مفاهمه‌نامه بين دانشگاه بزرگ‌مان و يك مركز طب سنتي به ‌معناي به رسميت شناختن يك ديسيپلين مستقل از دانشگاه رسمي كشور است. تاييديه اي است بر وجود يك دانش موازي بادانش متعارف. تاييديه است بر وجود نوعي علم كه مبتني بر شواهد و تجربه نيست، علمي كه راه ديگري مي‌پيمايد و راه دسترسي آن كشف و شهود در درون و مكاشفاتي فارغ از پاي چوبين استدلاليان است. توجيهاتي كه اگر در هنر و ادبيات جايي داشته باشد در كار درمان قطعا جايگاهي ندارد. 
رييس دانشگاه مدرن ما نه‌تنها وجود دانشي موازي با دانش موردبحث در حوزه خود را تاييد مي‌كند بلكه با آن در تفاهم است و راه و رسم مستقل آن را مي‌فهمد (كه اين يك تناقض بزرگ هست). اهميت نمادين اين مفاهمه بسيار فراتر از نتايج زودرس آن در عمل است، چراكه اين رييس اصلي اين مكتب است كه دارد اين تفاهمنامه را امضا مي‌كند نه يك مقام دولتي كه تنها داراي اختيارات اجرايي است و نه معنوي؟
 آيا واقعا تئوري علوم موازي را پذيرفته‌ايم؟ آيا از پيشينه تاريخي اين بحث آگاهيم؟ آيا عواقب پذيرش دانش يا دانش‌هاي موازي را مي‌شناسيم و مي‌پذيريم؟ آيا حق دانش موازي محلي را براي همه فرهنگ‌هاي بومي براي همه مناطق دنيا مي‌پذيريم؟ راستي اگر همين فردا خبر تفاهمنامه دانشگاه هاروارد با فلان درمانگر طب سنتي سرخپوستان امريكا را بشنويم چه احساسي به ما دست مي‌دهد؟
 احساس شگفتي همراه با يأسي كه بخش عمده‌اي از هيات ‌علمي و دانشجويان دانشگاه علوم پزشكي ايران و به خصوص فارغ‌التحصيلاني كه در اقصا نقاط دنيا پراكنده‌اند را فراگرفته است به خاطر همين مسائل اساسي است كه بي‌توجهي به آنها فقط آب بر سيلابي مي‌ريزد كه مهاجرت پزشكان نام دارد. وگرنه گمان نمي‌كنم هيچ‌گاه در عمل هيچ‌كدام از بخش‌هاي تابعه اين دانشگاه بزرگ وارد هيچ‌گونه فعاليت درماني مشترك با درمانگاه طب سنتي امامزادگان عينعلي و زينعلي شوند. تحقيقات در صورت وجود شواهد كافي بحث جداگانه‌اي دارد.
 اعضاي هيات‌ علمي قديم و جديد ناچارند براي حفظ آنچه از اميدواري دانش‌آموختگان‌شان باقي مانده صداي خود را بلند كنند تا تنها صدايي كه به گوش فارغ‌التحصيلان اين دانشگاه مي‌رسد صداي چنين تفاهمنامه‌اي نباشد.»
وقتي اين مطلب را در روزنامه ديدم به‌ نظرم طنزي دور از واقعيت آمد ولي ديروز دو، سه نفر واقعا همين سوال را داشتند؛ نسخه‌ها الكترونيكي شده باز هم لازم است بياييم مطب؟!

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون