بررسي حواشي آراي تماشاگران در جشنواره فيلم فجر
چرا قواعد بهترين فيلم مردمي شفاف نيست؟
تينا جلالي
سيمرغ يا همان جايزه مردمي در جشنواره فيلم فجر در ميان سينماگران و فيلمسازان از آن حيث از اهميت بالايي برخوردار است و هرساله با حواشي همراه است كه مستقيم روي زمان اكران فيلم تاثير قابلتوجهي دارد. وقتي فيلمي در جشنواره فجر نظر بالاي مردم را جذب كند اين يعني مردم فيلم مربوطه را دوست دارند و مشتاق تماشاي آن در سينماها هستند، در نتيجه سينماداران و پخشكنندگان هم براي عرضه زودتر آن به مخاطب با صاحبان آثار وارد مذاكره ميشوند و تلاش زيادي ميكنند تا مسووليت پخش فيلم را بر عهده بگيرند و از طرف ديگر تهيهكننده و سرمايهگذار هم پروسه اكران فيلمش زودتر انجام ميشود و به سرمايه اصلي فيلم در زمان كوتاهي ميرسد. تلاشهايي كه براي كسب اين جايزه توسط صاحبان آثار ميشود تا جايي اهميت دارد و قابل تقدير است كه حق فيلمسازان ديگر ضايع نشود. وقتي تهيهكنندهاي با زد و بند و تقلب براي دستيابي به جايزه تلاش ميكند نه تنها پسنديده نيست كه موضوع بسيار مهمي است كه در قواعد جشنوارهاي با قدمت چهلساله قرار نميگيرد. در همين رابطه علي سرتيپي، تهيهكننده فيلم «شهرك» با بيان اينكه در پروسه رايگيري براي بهترين فيلم تماشاگران جشنواره فجر مشكلاتي وجود دارد كه متاسفانه در سالهاي قبل هم رخ ميداد صريح به ايسنا گفته: «صاحبان فيلمها با هزينه ۲۰۰ تا ۳۰۰ ميليون تومان و با خريد بليت آراي فيلمهاي خود را بالا ميبردند و اين معضلي است كه بايد در جشنواره فجر برطرف شود تا كساني كه راي ميدهند هم خودشان بليت خريده باشند و هم در سالن سينما حضور داشته باشند و فيلم را ببينند.» نظر سرتيپي اين بوده، همانطوركه الان ميزان مخاطب و فروش در سينماها و حتي سانسها با جزييات بهطور كاملا مشخص است، آراي مردمي جشنواره فجر هم بايد شفافيت لازم را داشته باشد كه نظر درستي است.
ما براي بررسي اين موضوع مهم با چند تهيهكننده سينما كه فيلمشان در جشنواره فجر حضور داشته و اتفاقا خودشان در دورههايي برنده اين سيمرغ بودند، صحبت كرديم و نظرشان را جويا شديم كه پيش روي شماست.
صحبتهاي آقاي سرتيپي را رد نميكنم
سيد جمال ساداتيان در اين باره معتقد است كه بهطور كل هركدام از جوايزي كه در زمان جشنواره توزيع ميشود گلهگذاريهايي را از جانب بعضي از صاحبان آثار به وجود ميآورد و آنها معترض ميشوند كه چرا سيمرغ به فيلمشان تعلق نگرفته است.
او ميگويد: «چنين حواشي براي اين است كه همه عوامل براي توليد فيلمشان با تمام قوا تلاش ميكنند تا آثارشان بهترين و قابل قبولترين باشد و طبيعتا بعد از نمايش در جشنواره توقع دارند كارشان مورد تقدير قرار بگيرد. از اين حيث در ايام جشنواره همهچيز با حساسيت خاصي توسط صاحبان آثار رصد ميشود تا بدانند براي فيلمشان چه اتفاقي ميافتد. از سوي ديگر چون بعضي فيلمها تقريبا موضوعات و ساختارشان تفاوت زيادي باهم ندارد و به لحاظ تكنيكي هم نزديك است داوران مجبورند به يك فيلم جايزه بدهند. شما در نظر بگيريد كسي نمره 19 آورده و شخص ديگري 19 و يكصدم كسب كرده، طبيعي است جايزه به نمره بالاتر تعلق ميگيرد يعني حتي يكصدم اختلاف در كسب جايزه تاثير ميگذارد. در اين بين بالاجبار فيلمهاي ديگر حذف ميشوند. از آنجايي كه قواعد خاصي هم براي قضاوت داوران در جشنواره وجود ندارد، داوران از قواعد علوم نظري پيروي ميكنند. ممكن است در اين قضاوت خطا وجود داشته باشد. بپذيريم قوانين جشنواره از قواعد علوم پايه پيروي نميكند و داوران هم براساس نظر و جمعبنديشان جوايز را انتخاب ميكنند و آنها قطعا مسائل كيفي را مدنظر قرار خواهند داد از همين رو ممكن است راي نهايي آنها شايد سليقهاي به نظر برسد.»
اين تهيهكننده سينما به صحبتهايش ادامه ميدهد كه «جوايز مردمي هم خارج از اين منازعات نيست ولي به اين نكته دقت كنيد كسي كه در جشنواره فيلم دارد تمام تلاشش را ميكند در اين رقابت برنده شود و همه فيلمسازان در اين رقابت ميخواهند فيلمشان فيلم برتر جشنواره باشد از اين جهت فضاسازي ميكنند تا روي نظر هيات داوران تاثير بگذارند. بعضي از فيلمسازان با منتقدان رفاقت دارند لذا از رفقاي خود استفاده ميكنند. اصلا بعضي منتقدان فيلم را تحسين ميكنند. با فيلم سمپاتي دارند و بعضي هم در مقام تقبيح فيلم برميآيند. ممكن است حتي برخي اشخاص خاص (چهرههاي معروف) از يك فيلم خوششان بيايد و نظر مثبتشان را درباره فيلمها بگويند و همين باعث گُل كردن فيلم شود و پيرامون آن را تغيير دهد ضمن اينكه مخاطبان را براي تماشاي فيلم ترغيب ميكند. اين به نظر من به ذات جشنواره مربوط ميشود نه در ايران كه در كل دنيا جشنوارهها با اين حواشي همراه هستند.»
ساداتيان ما را به حواشي پارسال جشنواره فجر ارجاع ميدهد: «پارسال را در نظر بگيريد كه بعضي مطبوعات فشار آورده بودند كه جايزه به چه فيلمهايي تعلق گيرد حتي نظر داوران را در كنار نوشتههايشان هم درج ميكردند در صورتي كه نظر داوران در جشنواره فجر كاملا محرمانه است ولي بعضي رسانهها تلاششان بود كه به واسطه افكار مردمي روي راي داورها تاثير بگذارند.»
ساداتيان با بيان اينكه بخشي از شور و نشاط جشنواره فجر به همين موضوعات مربوط ميشود تاكيد ميكند: اگر سيمرغ مردمي سي و چند دوره جشنواره فيلم فجر را بررسي كنيم با كساني كه ميگويند حق ما در اين رويداد تضييع شده اختلاف چنداني ندارد باز هم ميگويم جشنواره از قواعد اصولي پيروي نميكند. از آنجايي كه صلاح دولتي هم بر آن حاكم است اين قطعا تاثيرگذار است. آن سالي كه ما در جشنواره فيلم برف روي كاجها را داشتيم عدهاي انگ سياهنمايي به فيلم زده بودند و مديران دولتي كه نگاه مثبتي به فيلم نداشتند ولي در بخش نگاه مردمي آقاي خزاعي دبير آن دوره جشنواره فجر، محكم پاي فيلم ايستاد و جايزه مردمي به آن تعلق گرفت. در سالي قرار بود نويد محمدزاده جايزه بهترين بازيگر مرد را بگيرد اما به دلايل دولتي به او جايزه را ندادند. ميتوانيم بگوييم چنين سايههايي بالاي جشنواره دولتي هست ولي پررنگ نيست.»
ساداتيان با بيان اينكه حرفهاي آقاي سرتيپي را اصلا رد نميكنم در اين باره توضيح ميدهد: «تاييد صحبتهاي آقاي سرتيپي آيا اين معنا را ميدهد كه خود من چهار فيلمي كه در جشنواره سيمرغ مردمي را گرفته شامل اين اتهام ميشود يا خير؟ فيلمهاي چهارشنبهسوري، برف روي كاجها، متري شيشونيم و به رنگ ارغوان را تهيهكننده بودم. حالا خودتان قضاوت كنيد فيلمهاي من ظرفيت جايزه را داشته يا من با فضاسازي توانستم اين جايزه را بگيرم؟ باز هم ميگويم منكر صحبتهاي آقاي سرتيپي نميشوم براي اينكه چنين نكاتي بين دو فيلم رقيب صدر جدول ممكن است حرف و حديثهايي وجود داشته باشد، چون همه براي كسب جايزه تلاشها و حركتهايي ميكنند ولي همه فيلمها نميتوانند بليت يا راي زيادي بخرند ولي به هر جهت بعضي فيلمها خودشان به اندازه كافي قابليت جذب مخاطب را دارد و از اين حيث بايد آرا شفاف اعلام شود.»
او در پايان تاكيد ميكند كه بايد هر سال سيستم جمعآوري آراي مخاطب را نسبت به عملكردش در سالهاي گذشته ارزيابي دقيق كنيم و نقاط ضعف آن را مورد بررسي قرار دهيم و با ورود تكنولوژي ساختار نظرسنجيها را مرتب اصلاح كنيم.
خودمان به خودمان احترام بگذاريم
جواد نوروزبيگي با بيان اينكه خيلي دلم ميخواهد جايزه سيمرغ مردمي را بگيرم در همين رابطه به «اعتماد» ميگويد: «وقتي صحبتهاي آقاي سرتيپي را خواندم با خودم گفتم شايد من هم روزي در معرض چنين اتهامي قرار بگيرم ولي واقعيتش اين است كه صحبتهاي ايشان را رد نميكنم براي اينكه هر چيزي ممكن است در آراي مردمي اتفاق بيفتد.»
او در توضيح صحبتهايش ادامه ميدهد: «در سالهاي اخير مدل رايگيري به گونهاي بوده كه صاحبان آثار به راحتي ميتوانستند تقلب كنند يا به قول آقاي سرتيپي با خريد 200 يا 300 ميليون به راحتي رايها را جابهجا كنند و اين باعث تضييع حقوق ديگر فيلمسازان ميشد؛ از اين نظر احتمال اين آسيب در سالهاي گذشته بسيار وجود داشت و حتي خود ما براي فيلم «بي همهچيز» پارسال اين اعتراض را داشتيم و مشكلاتي در اين زمينه به وجود آمده بود ولي اميدوارم امسال اين ضريب خطا از بين برود يا به حداقل برسد.»
او ميگويد: تنها صحبتي كه با همكاران خود دارم اين است كه تقلب نكنيد. وقتي خودمان مراعات حال هم را در جشنواره كنيم و به هم احترام بگذاريم مشكلات ايجاد نميشود و حق ما را كسي نميتواند از بين ببرد.
هر سال دريغ از پارسال
سامان سالور، كارگردان فيلم «سه كام حبس» هم درباره حواشي و شائبههاي سيمرغ مردمي توضيح ميدهد: «به اين نكته دقت كنيم كه اگر قرار است رقابتي در جشنوارهاي شكل بگيرد شرط اول آن عدالت است، زماني رقابت معنا پيدا ميكند كه عدالت در آن براي همه شركتكنندگان برقرار باشد. جايزه مردمي فيلم فجر اسمش را با خود به همراه دارد يعني مردم و سيمرغ متعلق به همه تماشاگران است كه به سازندگان ميرسد. ولي متاسفانه بايد بگويم چنين نكته حساسي در جشنواره فيلم فجر غالبا با عدالت همراه نميشود.»
او در توضيح بيشتر مطلب فوق ميگويد: «فيلم سه كام حبس دو سال پيش در جشنواره فيلم فجر در بخش آراي مردمي حضور داشت و در دو روز اول، راي به دست آورده بود. اما ناگهان از روز دوم يا سوم حذف شد. آخر مگر ميشود وقتي جشنواره هنوز ادامه دارد و فيلمها براي مردم نمايش داده ميشوند فيلمي از آراي مردمي در همان روزهاي ابتدايي حذف شود؟ با هر علم رياضي و محاسباتي هم كه اين جدول را بررسي كنيم به اين نتيجه نميرسيم مسوولان آراي مردمي چگونه به اين جمعبندي رسيدند كه 9 روز به پايان جشنواره مانده فيلمي را از جدول حذف كنند.»
سالور به صحبتهايش ادامه ميدهد: «وقتي جشنوارهاي اين نكات پايهاي را نميتواند رعايت كند بسيار ناراحتكننده است. انگار كه از قبل همهچيز مشخص است و مسوولان جشنواره ميخواهند دل كسي را كه نتوانسته جايزه بگيرد، به دست بياورند پس در بخش مردمي جايزه به او ميرسد.
همين نكات غيرحرفهاي و خارج از قواعد و قوانين باعث ميشود كه امروز چنين خبرهايي رسانهاي ميشود و اين به نظر من بسيار باعث تاسف است. جداي از همه محدوديتها و سانسورهايي كه هر ساله فيلمسازان با اين رويداد مواجه هستند به نظر من جشنوارهاي كه نميتواند بر مبناي عدالت جايزهاي كه به نام مردم است، اهدا كند همان بهتر كه در بخش آراي مردمي برگزار نشود.»
او با بيان اينكه سالهاي دور روي بليتهاي جشنواره نظرسنجي صورت ميگرفت و از بين خوب، متوسط، ضعيف شما ميتوانستيد يك مورد را انتخاب كنيد و به صندوق بيندازيد، ادامه ميدهد: «سالهاي بعد رايگيري به صورت الكترونيكي شد، سال بعد به صورت مجازي و... هر سال شاهديم با يك سازوكار جديد ظاهرا رايگيري به سمت بهبود تغيير ميكند ولي نه تنها باعث شفافيت و مدرنتر و بهروزتر شدن آرا نميشود كه حواشي و اختلافات و ناعدالتي بيشتر ميشود و يك دعواي بزرگ در سينما به وجود ميآيد. اين درحالي است كه جشنوارهاي كه سيونهسال از برپايي آن ميگذرد بايد به سازوكار ملموس توام با شفافيتي برسد كه اين حرف و حديثها را در دل خود نداشته باشد.
ساداتيان: صحبتهاي آقاي سرتيپي را رد نميكنم، اما فيلمهاي چهارشنبهسوري، برف روي كاجها، متري شيشونيم و به رنگ ارغوان را تهيهكننده بودم. خودتان قضاوت كنيد فيلمهاي من ظرفيت جايزه را داشته يا من با فضاسازي توانستم اين جايزه را بگيرم؟ منكر صحبتهاي آقاي سرتيپي نميشوم براي اينكه چنين نكاتي بين دو فيلم رقيب صدر جدول ممكن است حرف و حديثهايي داشته باشد، چون همه براي كسب جايزه تلاشها و حركتهايي ميكنند ولي همه فيلمها نميتوانند بليت يا راي زيادي بخرند ولي به هر جهت بعضي فيلمها خودشان به اندازه كافي قابليت جذب مخاطب را دارد و از اين حيث بايد آرا شفاف اعلام شود.
نوروزبيگي: وقتي صحبتهاي آقاي سرتيپي را خواندم با خودم گفتم شايد من هم روزي در معرض چنين اتهامي قرار بگيرم ولي واقعيتش اين است كه صحبتهاي ايشان را رد نميكنم براي اينكه هر چيزي ممكن است در آراي مردمي اتفاق بيفتد.
سالور: فيلم سه كام حبس در جشنوراه فيلم فجر در بخش آراي مردمي حضور داشت و در دو روز اول، راي به دست آورده بود. اما ناگهان از روز سوم يا چهارم حذف شد. آخر مگر ميشود وقتي جشنواره هنوز ادامه دارد و فيلمها براي مردم نمايش داده ميشوند فيلمي از آراي مردمي در همان روزهاي ابتدايي حذف شود؟ با هر علم رياضي و محاسباتي هم كه اين جدول را بررسي كنيم به اين نتيجه نميرسيم. مسوولان آراي مردمي چگونه به اين جمعبندي رسيدند كه 9 روز به پايان جشنواره مانده فيلمي را از جدول حذف كنند؟