پاسخ وزارت نفت به «انتصابات نفتي»
آفت وارونهنمايي و يكسونگري
در پي انتشار يادداشتي با عنوان «چهار نكته درباره انتصابات نفتي به قلم حميدرضا شكوهي» كه به بيان برخي دغدغهها پيرامون انتصابات اخير در صنعت نفت پرداخته، روابط عمومي وزارت نفت پاسخي تفصيلي به دفتر روزنامه ارسال كرده كه عينا منتشر ميشود.
جناب آقاي بهزادي
مديرمسوول محترم روزنامه اعتماد
با سلام ، نظر به انتشار گزارشي با عنوان «چهار نكته درباره انتصابات نفتي» روز چهارشنبه مورخ 22/10/1400 در صفحه نخست روزنامه اعتماد و طرح پارهاي ابهامات پيرامون انتصابات مديران صنعت نفت، توضيحات ذيل جهت تنوير افكار مخاطبان آن روزنامه ارسال ميشود؛ لذا ترتيبي اتخاذ نماييد تا توضيحات پيوست وفق ماده 23 قانون مطبوعات در همان صفحه و با همان فونت انتشار يابد.
نظر به انتشار يادداشتي در صفحه نخست روزنامه اعتماد مورخ 22 دي 1400 با عنوان «چهار نكته درباره انتصابات نفتي» و وارونهنمايي و يكسويهنگري نويسنده يادداشت، توضيحاتي جهت اطلاع نويسنده محترم و همچنين تنوير افكار مخاطبان روزنامه اعتماد ارسال ميشود.
1- مجموعه انتصابات صورتگرفته وزارت نفت در دولت سيزدهم برخلاف نظر نويسنده يادداشت «اعتماد»، مبتني بر توانمندي حرفهاي، تخصص، فسادستيزي و حركت در مسير گفتمان انقلاب اسلامي بوده است و درست در نقطه مقابل انتصابات وزارت نفت در دوران آقاي زنگنه كه روزنامه اعتماد ارادت سازماني به ايشان دارد، مرتبط با حوزه كاري مديران ارشد است.
2- در دولت آيتالله سيد ابراهيم رييسي، براي اولينبار بعد از 41 سال سكانداري وزارت نفت به يك متخصص نفتي كه تمام عمر حرفهاي خود را در سطوح مختلف اين صنعت گذرانده، سپرده شده است و به دليل همين آشنايي با ظرفيتهاي نيروي انساني صنعت نفت، اكنون ديگر مانند دوران آقاي زنگنه از مديران وارداتي خبري نيست و... و اركان صنعت نفت همگي از نيروهاي توانمند و متخصص داخل صنعت نفت منصوب شدهاند كه اغلب قريب به اتفاق مديران ارشد سابقه قبلي مديريت در صنعت نفت داشتهاند به گونهاي كه يا قبلا معاونت وزير را به عهده داشتهاند يا عموما از مديريت درون يك معاونت به سمت معاونت منصوب شدهاند و در مورد چند معاون و مدير ديگر همگي با در نظر گرفتن تخصص، تجربه و تعهد از بقيه معاونتهاي وزارت نفت دعوت به همكاري شدهاند. تنها نگاه كوتاهي بر انتصابات آقاي زنگنه در همين سمتها نشان ميدهد كه در كدام دولت به تخصص بها داده شده و در كدام دولت بر مبناي مصالح جناحي و تقسيم پست بين دوستان و نزديكان عمل شده است.
3- نويسنده يادداشت «اعتماد» در حالي با ذهنيت جناحي خود انتصابات در وزارت نفت را «بدترين» و «فاجعهآميز» و «نااميدكننده» قلمداد ميكند كه هيچ دليلي بر اين نظر خود ارايه نميكند. شايد نويسنده روزنامه اعتماد قصد داشته باشد سر در برف فرو كرده و چشم به روي واقعيات عيني ببندد اما نميتواند از ديگران هم انتظار داشته باشد واقعيات واضح را ناديده بگيرند. خوب است اگر معيار تخصص و مدرك براي روزنامه اعتماد مهم است، نگاهي به انتصابات دوران وزير محبوبشان بيندازند. هرچند وزارت نفت اكنون درصدد قضاوت مديريت صنعت نفت در دولت قبل نيست، اما يادمان نرفته است دورهاي كه مديرعامل شركت ملي نفت، بدون داشتن تخصص نفت از گمرك و وزارت اقتصاد به اين شركت آمد، مديرعامل شركت ملي پالايش و پخش بدون تخصص مرتبط و با مدرك مكانيك، بدون يك روز سابقه و تجربه در اين صنعت (و البته بدون تجربه در هيچ صنعت ديگري) و صرفا به دليل شاگردي آقاي زنگنه، در حساسترين مقطع مديريت انرژي كشور، راهبري اين صنعت را به عهده گرفت و روي ميراثي كه از دوره پيش از خود تحويل گرفته بود دور افتخار زد و خود حتي نتوانست پروژه نيمهتمامي كه قبلا مديريتش را به عهده داشت، تمام كه هيچ، حتي به نقطهاي قابل قبول برساند و در نهايت به دليل بيتجربگي محض، سبب شد تا مجلس شوراي اسلامي دو كارت قرمز به آقاي زنگنه با سه دهه تجربه وزارت بدهد. نويسنده «اعتماد» شايد به فراموشي مصلحتي دچار شده باشد اما هيچكس در بدنه صنعت نفت از خاطر نبرده كه معاون پژوهش و فناوري صنعت نفت از راهآهن! و مديرعامل هلدينگ خليجفارس از مترو! مستقيم به اين سمتها منصوب شدند. دستيار ويژه وزير با مدرك معدن و بدون هيچ سابقهاي و فقط به صرف شاگردي زنگنه در دانشگاه منصوب شد و مديرعامل شركت ملي پتروشيمي از ايدرو! به اين شركت آمد و البته اين ليست بسيار مفصلتر از اينهاست.
شايد نويسنده «اعتماد» اعتقاد داشته باشد استخدام بيش از 60 نماينده مجلس بدون داشتن تخصص و سابقه مرتبط در صنعت نفت نماد تخصصگرايي و اميدآفريني و شايستهسالاري در اين صنعت باشد اما طبعا اين نوع قضاوتها جز براي نزديكان وزير سابق، براي بقيه مردم قابل پذيرش نيست.
4- مرتضي شاهميرزايي به عنوان مديرعامل فعلي شركت ملي صنايع پتروشيمي، فارغالتحصيل رشته مهندسي پتروشيمي از دانشگاه نفت است و تمام عمر كاري خود را در صنعت نفت سپري كرده است. با اين حال به نظر ميرسد تجربه ويژه او در مديركلي بازرسي و رسيدگي به شكايات وزارت نفت و روحيه فسادستيز او، برخي كانونهاي ثروت و قدرت را نگران كرده است. شاهميرزايي از جمله مديراني بوده است كه درباره مبارزه با فساد ابدا به خودي يا غير خودي بودن افراد نگاه نكرده است چنانكه براي ايستادگي در برابر خواستههاي غيرمنطقي دفتر رييسجمهور اسبق در نفت، هزينه زيادي پرداخته است.
5- در خصوص انتصاب عبدالعلي عليعسگري به عنوان مديرعاملي هلدينگ پتروشيمي خليجفارس، عمده نقدهاي مطرحشده ناظر به عدم تناسب تحصيلات و سوابق ايشان با مسووليت جديد است درحاليكه عليعسگري داراي مدارك تحصيلي عالي مهندسي برق الكترونيك از دانشگاه صنعتي اميركبير، فوق ليسانس مديريت از دانشگاه تهران و دكتراي مهندسي صنايع - سيستم بهرهوري از دانشگاه علم و صنعت است.
درباره سوابق كاري عليعسگري نيز موارد قابل توجه از مديريت كلان در عرصههاي اقتصادي، صنعتي و مالي ديده ميشود. وي مسووليتهاي جدي در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح از جمله در زمينه تحقيق و راهاندازي خطوط توليد نيازهاي دفاعي در حوزههاي مختلف از جمله مديريت گروه صنايع تسليحات دريايي، صنايع خودكفايي ناحيه تهران و مديريت مجتمع صنعتي شهيد حسن باقري را تجربه كرده است. همچنين در تجربه مديريتي ايشان، مسووليت سازمانهاي مهم اقتصادي از جمله بنياد تعاون سپاه و فروشگاههاي زنجيرهاي رفاه ديده ميشود.
6- انتصاب عليعسگري به سمت مديرعاملي هلدينگ پتروشيمي خليجفارس ازسوي هياتمديره اين شركت كه از قضا بزرگترين شركت بورسي كشور با سهامداران انبوه و تراز مالي و سود و زيان شفاف است در فرآيندي قانوني و شفاف صورت گرفته و با توجه به حضور اين شركت در بورس و شفاف بودن تراز مالي، بهراحتي ميتوان در زمان معين درباره عملكردها قضاوت كرد.