• ۱۴۰۳ شنبه ۸ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5136 -
  • ۱۴۰۰ شنبه ۹ بهمن

ادامه از صفحه اول

به زبان  بي‌زباني 

نامگذاري متغير وابسته است و تحت تاثير تغييرات ارزشي حاصل مي‌شود. بايد به جاي پرداختن به نامگذاري به عوامل بنيادي پرداخت كه نامگذاري كودك تابع آن است. 
حالا بياييم فرض كنيم كه با چنين سندي و راه‌حل‌هايي مانند طرح جواني، توانستيد سهم نام‌هاي اسلامي را بيشتر كنيد، خب چه نتيجه‌اي حاصل مي‌شود؟ اين كار نوعي خودفريبي است، مردم كه با گذاشتن اجباري و صوري نام اسلامي روي فرزندشان اسلامي نمي‌شوند، ولي شما خيال خواهيد كرد كه جامعه اسلامي شده است. پهلوي اول نامش رضا بود همه پسرانش هم رضا داشتند و نوه‌ها هم همين‌طور. مي‌گويند پدري نام فرزندش را گذاشت رستم و بعد از تولد نشست جلوي او و از ترس مثل بيد مي‌لرزيد. حالا حكايت ما است كه گمان كنيم با نام واقعيتي تغيير مي‌كند. اين طرح به زبان بي‌زباني اقرار به وضعيتي مي‌كند كه علاقه‌مند به طرح و يافتن پاسخ براي آن نيستند. وضعيتي كه به‌طور واضح نشان‌دهنده كاهش شديد در گرايش افراد به انتخاب اين‌گونه نام‌هاست. اعلام كردند كه نام معرف هويت ماست. بله. ولي بايد نام معرف هويت باشد نه مخدوش‌كننده آن. ابتدا بايد اين هويت را داشت بعد به راحتي نام معرف آن انتخاب مي‌شود. با گذاشتن نام رستم روي كسي او قدرتمند و شجاع نمي‌شود. سرنا را از سر گشاده آن  نمي‌زنند. 
در پايان يادآوري اين نكته خالي از فايده نيست كه ۵ سال پيش كه مطالعه خود درباره نامگذاري كودكان تهراني را به پايان رساندم و نتايجش از جمله آنچه در بالا آمد را براي يكي از دوستان جامعه‌شناس توضيح دادم، گفت: «اينها به زودي براي حل مساله يا پاك كردن آن، مي‌روند سراغ ممنوعيت. در تمام اين چند دهه سياست فرهنگي غير از شيوه منع نبوده است.»
خلاصه اينكه اين رفتار همچون نحوه درمان آن پزشكي است كه عكس راديولوژي بيمار را نگاه كرد و گفت: همه‌ چيز خوبه، فقط يك شكستگي در ناحيه قفسه سينه ديده مي‌شود كه آن را هم با فتوشاپ برايت درست مي‌كنم!!

مذاكره مستقيم؟!

مرادشان از مذاكره تسليم شدن در برابر شرايط امريكا بود. بديهي است كه هيچ انسان منطقي و وطن‌دوست و انقلابي نمي‌توانست و نمي‌تواند در برابر چنان فشار و تحميلي تسليم شود. چنانكه وقتي بعد از تهديد ترامپ عده‌اي از ايرانيان خارج از كشور بيانيه‌اي مبتني بر ضرورت مذاكره با امريكا منتشر كردند، من به عنوان نويسنده همان مقاله مذاكره مستقيم، مخالفت كردم و به صراحت گفتم هيچ كس در برابر تهديد تسليم نمي‌شود.  چند نكته: 
اول: از لحاظ نظري نمي‌توان مذاكره را مطلقا براي هميشه نفي كرد. موسي عليه‌السلام ماموريت و رسالت الهي داشت كه با فرعون، رامسس دوم كه جنايتكارترين فرعون از سلسله فراعنه مصر بود؛ با زبان خوش گفت‌وگو كند. تا شايد چنان گفت‌وگوي نرم توام با مدارايي در فرعون اثر بگذارد.
دوم: مذاكره با امريكا، در ماجراي سفر مك فارلين به تهران، حتما به مصلحت و منفعت ملت ايران در شرايط دشوار جنگي بود. برخي افراد افراطي و راديكال با افشاي سفر مك فارلين، در واقع به مصالح ملي آسيب زدند. البته گمان مي‌كردند كه مصلحند و انقلابي‌اند و از قم نيز حمايت مي‌شدند.
سوم: در ماجراي سقوط صدام و نيز در افغانستان، ايران مستقيما در سطوح سياسي، نظامي و امنيتي با امريكا مذاكره كرد. به عنوان نمونه، وقتي طرف مذاكره ايراني در گفت‌وگو با مقامات نظامي و امنيتي امريكايي شهيد قاسم سليماني باشد، چه نكته‌اي يا خرده‌اي بر مذاكرات مي‌توان گرفت؟ بديهي است كه مذاكرات نمي‌تواند بدون اشراف مقامات عالي نظام، به ويژه رهبري صورت گرفته باشد.
چهارم: اگر امريكايي‌ها در موقعيتي باشند كه اولا تحريم‌هاي غيرقانوني و غيرموجهي كه در زمان ترامپ برقرار شد را حذف كنند و بتوانند اطمينان نسبي طرف ايراني را جلب كنند؛ مذاكره چه ايراد يا اشكالي مي‌تواند داشته باشد؟ مذاكره يك پروسه است، نه يك امر ثابت و قطعي. طبيعي است كه هر طرف مي‌تواند پيشنهادات يا ديدگاه طرف مقابل را نپذيرد. مذاكرات طولاني در تاريخ ديپلماسي، در واقع اسناد و نشانه همين روند است. مذاكرات اميركبير در «ارزنة‌الروم» نمونه تاريخي چنين مذاكراتي است.
از طرف دولت ايران ميرزا تقي‌خان اميركبير مامور مذاكره با دولت عثماني شده بود. وي از سال ۱۲۵۸تا ۱۲۶۲ هجري- قمري در «ارزنة‌الروم» با نمايندگان دولت عثماني و نيز نمايندگاني از روس و انگليس، براي رفع اختلافات بين ايران و عثماني مذاكره كرد. 
در موقعيت فعلي، امريكايي‌ها با خروج از برجام در دوره ترامپ، از زاويه سياسي و منطقي و تبليغاتي دست پايين را در مذاكره دارند. وقتي طرف ايراني مي‌گويد: «امريكا بايد تضمين بدهد كه بار ديگر از برجام خارج نخواهد شد» و طرف امريكايي مي‌گويد: «نمي‌توانيم تضمين بدهيم!» اين سخن امريكا سنجيده مي‌شود و نشانه موقعيت ضعيف امريكا در مذاكرات برجام است. همه مي‌دانند كه شرط اصلي مذاكره، اعتماد به مواضع و سخنان طرف مقابل است. در هر حال مذاكره يك روش است، مي‌توان در موقعيتي از اين روش استفاده كرد يا نكرد. البته ديگر اعضاي برجام، به ويژه انگلستان و فرانسه و حتي چين و روسيه، همواره در گفت‌وگوي مستقيم با امريكا هستند، اگر مصلحت اقتضا كند، چرا ايران از اين موقعيت به نفع منافع خود بهره نگيرد؟ چنانكه مي‌دانيم، واسطه‌ها همواره از زاويه منافع خود به موضوع نگاه مي‌كنند، ترديدي نيست كه روسيه و چين علاقه‌مند به گفت‌وگوي مستقيم امريكا و ايران و حتي بازسازي روابط دوجانبه دو كشور نيستند. نبايد به گونه‌اي رفتار كرد كه نماينده همسايه شمالي نقش كارگردان خودخوانده برجام را پيدا كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون