كنار هم باشيم
زهرا آزموده
هر از چند گاهي با عدهاي از دوستان براي رهايي از شلوغي شهر، سري به كوههاي شمال تهران ميزنيم تا هم هوايي تازه كنيم و هم در طبيعتي زيبا به دور از ماشين و موتور پيادهروي كرده باشيم؛ بساط صبحانهاي در كوه و به دنبال آن جان تازهاي و ذخيره انرژي براي ادامه دادن زندگي در اين شهر پرهياهو و شلوغ. اين عادت را از سالها پيش داشتم و هر دوره با فاصلهاي چندساله با گروهي تازه همراه شدم. عدهاي از دوستان مهاجرت كردند، گروهي درگير زندگي و كار شدند اما طبيعت كوهستان كه طي رانشهاي صفحههاي زمين ايجاد شده به اين سرعت تغييري نخواهد داشت؛ اكثر كافهها و رستورانهاي مسير به روال قبل برپا هستند تنها با افزايش حجم زباله و دستكاري انسان در مسير، مناظر طبيعي مانند گذشته چندان چشمنواز نيستند. چيزي كه بيش از همه توجهها را طي اين سالها به خود جلب ميكند افزايش افسارگسيخته تعداد سگهاي ولگرد در مسير است. تا همين چند سال پيش به ندرت يك يا نهايت دو سگ را دور از مسير اصلي ميديديم، طوريكه با دست آن را به همديگر نشان ميداديم. سگها هم بدون اندك مزاحمتي در مسير پيادهروي جايي دورتر از انسانها براي خود به دنبال غذايي بودند. در اين سالها تعداد كوهنوردان به نسبت سالهاي قبل افزايش داشته است. از دلايل آن شايد بتوان به عواقب ناشي از اثرات همهگيري كرونا اشاره كرد؛ اينكه افراد به جاي ديدار دوستان در فضاهاي بسته به كوهستانها پناه آوردهاند. در كنار آن تمايل به طبيعتگردي در ميان عموم اقبال بيشتري پيدا كرده است. اما اين دو عامل چطور به افزايش تعداد سگها منجر ميشود؟ موضوع ساده است و به غذارساني به سگها برميگردد. طي سالهاي اخير سگها به انسانها به چشم نانآور خود نگريسته و فاصلهاي را كه پيشتر براي رهايي از خطرات احتمالي حفظ ميكردند به ارتباط نزديكي بدل شده است. بهطوريكه در مسيرهاي پيادهروي زمان زيادي را به دنبال افراد حتي اگر توجه چنداني نبينند همراه ميشوند. البته در بيشتر مواقع اين همراهي پاسخ داده و دست نوازشي به همراه بخشي از صبحانهاي كه در كوله حمل ميشود نصيب حيوان و چند تولهاي كه همراه دارد، ميشود. اين بهره غذايي فارغ از انبوه پسماند رهاشده در طبيعت است. بماند كه عدهاي به ظاهر دوستدار و حامي حيوانات در انجمنهايي فعال كه تعدادشان روز به روز رو به فزوني است اقدام به تهيه غذا براي سگها و گربههاي شهري ميكنند و برنامههايي به توزيع غذا براي اين حيوانات را هم بدون تبعات آن راه مياندازند. از آن سوي ماجرا كارشناسان و متخصصان حوزه محيط زيست بارها از خطرات ناشي از افزايش بيرويه سگها گفتهاند و اين موضوع به جنگي رواني بين دو گروه تبديل شده است. گروههايي كه هر دو خود را حامي حقوق حيوانات دانسته؛ گروهي از سر دانش و آگاهي و عدهاي ديگر از سر ناآگاهي و احساس! در اين شرايط چه بايد كرد؟ پاسخ به اين پرسش از نگاه نگارنده اين است كه به جاي دنبال كردن نظرات بياساس عدهاي در فضاهاي مجازي كه هيچ پايه علمي ندارد تصميمگيري در اين مهم را به كارشناسان اين حوزه بسپاريم. محيط زيست و حفظ حيات وحش چيزي نيست كه به ميل و سليقه شخصي ما برگردد. رفتارهاي نادرست ما ميتواند اثرات جبرانناپذيري براي آينده اين سرزمين داشته باشد. سگهاي ولگرد امروزه به يك تهديد جدي براي تولههاي يوز و حفظ حيات اين گونه ارزشمند در كنار ساير گونههاي حياتوحش بدل شدهاند و نميتوان به سادگي از كنار آن گذشت. به اميد روزي كه همه باهم، در كنار هم، نه در مقابل هم در راستاي گنجينههاي ارزشمند سرزمينمان گام برداريم.