بازگشايي مدارس
در اوج شيوع اميكرون
غزل لطفي
با توجه به شيوع سويه اميكرون در كشور، شاهد گسترش مجدد و شديد كرونا هستيم و در اين ميان عدم رعايت پروتكلهاي بهداشتي از سوي مردم و تصميمات چندوجهي از سوي مسوولان نگرانيها را چند برابر كرده است. بهطور مثال؛ ستاد ملي مقابله با كرونا مصوب كرده است كه «در راستاي عمل به شيوهنامههاي بهداشتي تا اطلاع بعدي سفرهاي استاني انجام نميشود.» «بازي تيمهاي ملي فوتبال ايران و امارات بدون حضور تماشاگر برگزار ميشود.» يا ما شاهد تعطيلي جلسات علني مجلس به علت شيوع كرونا هستيم. اما نظر و مصوبه ستاد ملي مقابله با كرونا اين است كه «تعطيلي سراسري مدارس و دانشگاهها به شكل سابق و شاخصهاي قبلي، نبايد تكرار شود چرا كه سبب زيانهاي فراوان از جمله افت تحصيلي بسيار شده است. ستادهاي استاني مقابله با كرونا فقط بر حسب ضرورت ميتوانند مدارس هر بخش يا شهرستان را براي مدتي كه لازم است، تعطيل كنند.»
اكنون مهمترين سوال اين است كه كدام ضرورت بالاتر از سلامت دانشآموز و معلم است؟ در روزهايي كه تاكيد بر تزريق دُز سوم واكسن كرونا ميشود با كدام تضمين، كودكاني را كه هنوز واكسينه نشدهاند در كلاسهايي كه عمدتا نه ميشود فاصلهگذاري را در آنها رعايت كرد و نه تهويه مناسب دارند، گرد هم آوردهايد؟
هر روز ميبينيم كه شهر يا استاني به رنگ قرمز كرونايي درآمده و موقتا، آموزش مجازي شده است و اين درحالي است كه مدت زمان كمي از اعلام اجباري شدن آموزش حضوري گذشته است. آيا اين تغييرات در نوع آموزش (مجازي و حضوري) و بلاتكليفي معلم و دانشآموز، آسيب بيشتري به سيستم آموزشي كشور وارد نميكند؟
با توجه به اولويت سلامت و اينكه امروز در موج ششم كرونا گرفتار شدهايم، بازگشايي مدارس و اجتماع دانشآموزان و معلمين، نتيجهاي غير از آسيب بيشتر جسمي، روحي و آموزشي نخواهد داشت.
با توجه به تجربيات دو سال گذشته و نظر متخصصين و كارشناسان، در حال حاضر عدم اجتماع به هر صورت (مراكز خريد، سينما، رستوران، مدرسه، باشگاههاي ورزشي و...) و تلاش براي هرچه سريعتر واكسينه كردن (سه دُز) بهترين راه براي نجات از اين پيك طغيانگر است و به نظر ميرسد چارهاي جز اعمال مجدد محدوديتها نباشد.