• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5144 -
  • ۱۴۰۰ دوشنبه ۱۸ بهمن

كوبا، امريكا و پيامدهاي تحريم

مرتضي ميرحسيني

تحريم‌هاي امريكا ضد كوبا به سال‌هاي پيش از كاسترو برمي‌گشت. امريكايي‌ها با تحريم‌هايي نه چندان سنگين، اما قابل اعتنا به ويژه در بخش خريد و فروش تسليحات به رژيم باتيستا فشار مي‌آوردند تا برخي اصلاحات اقتصادي و اجتماعي را بپذيرد و بقا و دوام خودش را تضمين كند. هدف اين تحريم‌ها، سر عقل آوردن ديكتاتوري باتيستا و ايجاد ثبات نسبي در كوبا بود. اما بعد از سرنگوني باتيستا و به قدرت رسيدن كاسترو، ماجرا به مسير ديگري افتاد. امريكايي‌ها در آغاز به سرنگوني حكومت جديد با ضربه نظامي اميد داشتند. حتي به كمك مخالفان كوبايي كاسترو، عملياتي نظامي را در خليج خوك‌ها به اجرا گذاشتند. عملياتي كه شكست خورد و به لكه ننگ بزرگي براي دولت جان كندي تبديل شد. از شكست عمليات خليج خوك‌ها معلوم شد كه زور مخالفان كاسترو به او نمي‌رسد و بيشتر مردم كوبا نيز در انتخاب بين حكومت و اپوزيسيون، طرف حكومت را مي‌گيرند. اما كندي تغييري در نگاهش نداد و از دشمني با حكومت كاسترو دست نكشيد. فقط به جاي تدارك حمله نظامي بعدي، سياست تحريم و فشار را برگزيد و سال 1962 در چنين روزي دستور بسيار سخت‌گيرانه‌اي براي ممنوعيت تجارت با كوبا صادر كرد. كندي هر نوع تجارت سازمان‌يافته با كوبا را ممنوع كرد و به همه شهروندان امريكا و شركت‌هاي امريكايي (يا شركت‌هايي كه امريكايي‌ها در آن سهمي ولو كوچك داشتند) اخطار داد كه مجوز معامله با كوبايي‌ها را ندارند. تخطي از اين دستور يا هر كوششي براي دور زدن آن مشمول مجموعه‌اي از تنبيهات مي‌شد و عملا هر نوع رابطه بازرگاني با كوبا -حتي در بخش غذا و دارو- را ناممكن مي‌كرد. منصفانه كه نگاه كنيم، در كوباي كاسترو بسياري چيزها اشتباه بود و جهانيان نيز اين اشتباهات و نادرستي‌ها را مي‌ديدند. اما اين خطاها، همه واقعيت نبودند. به قول مارك كورلانسكي در كتاب «1968» مردم دنيا «مسائلي را مي‌ديدند كه اشتباه بود؛ پليس‌هاي زياد، دستگيري‌هاي بسيار بالا و فقدان رسانه‌هاي آزاد. اما آنها اين را هم مي‌ديدند كه دشمنان كوبا به رهبري دولت امريكا با انقلاب مخالفت مي‌كنند نه براي چيزهايي كه غلط هستند، بلكه دقيقا براي چيزهايي كه درست هستند»، مثل كوشش براي استقلال سياسي و داشتن صنايع واقعا ملي. اما كندي، افكار عمومي دنيا را به هيچ گرفت و چند ماه بعد از آن دستور، باز تحريم‌ها را تمديد و بيشتر كرد. تصميم او و مشاورانش اين بود كه با تنبيه مردم كوبا، آنان را به انتخاب ميان زندگي بهتر يا وفاداري به رژيم كاسترو مجبور كنند و هزينه تداوم حيات حكومت ‌چپ‌گراي كوبا را براي مردم اين كشور بالا ببرند. امريكا به هدفي كه داشت نرسيد و رژيم كاسترو سرپا ماند، اما مردم كوبا چند دهه در تنگنا و مشكلات بزرگ زندگي كردند. گروهي از پزشكان مستقل ساكن در ايالات متحده درباره پيامدهاي تحريم بر سلامت مردم كوبا تحقيق كردند و ريشه آمار بالاي سوءتغذيه و گسترش بيماري‌هاي عفوني و مجموعه‌اي از اختلالات جسمي- حركتي و حتي ضعف بينايي فراگير در ميان كوبايي‌ها را در سياست تحريم و فشار امريكا يافتند. همچنين اواخر قرن گذشته چند نفر از كوبايي‌هاي مخالف كاسترو درباره اثرات بلندمدت تحريم و فشار امريكا، مطالعه جامعي انجام دادند و در بخش نتايج مطالعه خودشان نوشتند كه دشمني فزاينده امريكا با رژيم كاسترو، سخت‌گيري اين رژيم بر دگرانديشان و منتقدان كوبايي را توجيه كرد و به اختناق حاكم بر اين كشور مشروعيت داد و دموكراسي را در كوبا از پايه ضعيف و عملا نابود كرد. نيز نوشتند كه فضاي آلوده به تنش ناشي از تحريم و فشار، مانع از اجراي اصلاحات جدي و موثر در اين كشور شد، زيرا حكومت كاسترو هر كوششي براي تغيير و نوسازي را همراهي با سياست‌هاي دشمن مي‌ديد و تن به پذيرش برنامه‌هاي مصلحانه نمي‌داد. خلاصه اينكه فشار دولت امريكا به كاسترو، كوبا را به ركود - و در بخش‌هايي به پسرفت- انداخت و يكي از چند عاملي بود كه حكومت انقلابي را به يك ديكتاتوري واپسگرا تبديل كرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون