اليناسيون و خودبيگانگي به زيبايي در فيلم شهرك مطرح ميشود
هم اثر فلسفي، هم امر سياسي
سعيد ليلاز
تماشاي فيلم شهرك، تصوير كارگردان خوشفكر و آيندهداري را در ذهنم ايجاد كرد. وقتي براي ديدن اين فيلم دعوت شدم مطلقا فكر نميكردم با اثري متفاوت روبهرو باشم. اين تفاوت نه در شكل و ساختار يك فيلم سينمايي كه در لايههاي سناريو هم كاملا لمس ميشود. يك نگاه جديد در سينماي ايران كه به جاي آنكه يك اثر سينمايي عرف باشد نگاه فلسفي آن به زندگي و حيات قابل تقدير است و به نظرم اين نگاه فقط منحصر به من نيست، چراكه هر بيننده معمولي هم ميتواند چنين ارتباطي با فيلم بگيرد. اثري كه هم خوشساخت است و هم به لحاظ بصري متفاوت و مهمتر اينكه بازيهاي خوب و رواني دارد. آقاي كاظم سياحي در نقش دستيار كارگردان بسيار بازي درخشاني دارد و همين موارد است كه نگاه متفاوت را به بيننده القا ميكند و پرسشهايي را در ذهن ايجاد ميكند مبني بر اينكه آيا همه زندگي ما آدمها يك فيلم است؟ واكنش ما آدمها در شرايط آرتيفيشيال و مصنوعي به موقعيتهايي كه در آن قرار ميگيريم چه ميتواند باشد؟ بيمبالغه فيلم شهرك براي من تداعي رمان 1984 جرج اورول داشت. آدمهايي كه در يك شهرك سينمايي قرار ميگيرند و از روان اوليه خود دور ميشوند يكجور اليناسيون و خودبيگانگي به زيبايي در اين فيلم مطرح ميشود كه هم ميتواند اثر فلسفي باشد و هم امر سياسي كه انسانها چگونه ميتوانند در محيطهاي مختلف كاركردهاي متفاوتي از خود نشان دهند. شايد ده، پانزده دقيقه ابتدايي كه داستان فيلم شكافته ميشود و قصه براي مخاطب پهن ميشود داستان براي بيننده كمي كند پيش رود اما به محض قرار گرفتن فيلم در پارت دوم، بيننده با داستان اخت ميگيرد و موضوع را پيگيري ميكند و به قول سينماگرها بافت دراماتيك داستان بسيار هنرمندانه ديده ميشود. قاطعانه بگويم كه اگر علي حضرتي فقط كارگردان فيلم بود يا تنها نگارش فيلمنامه را برعهده ميداشت براي من آن جايگاه ويژه را پيدا نميكرد، ولي در زمانهاي كه فقر سناريو در سينماي ايران بيداد ميكند او هم به لحاظ فلسفي نگاه ويژهاي به فيلمنامه دارد، هم توانسته از جهت ساختار و اجرا با استادي از بازيگران بازي بگيرد و فيلم را بسازد. فيلمي كه بسيار كمخرج است و ارزان ساخته شده و از نگاه كليشهاي سينماي ايران نيز به دور است.
در ميان فيلمهاي امروز كه از يكطرف در ورطه ابتذال و لودگي افتاده و از سوي ديگر داستانهاي عاشقانه سهنفره و دونفره با تصوير زيباي زنان به مخاطب ارايه ميدهد يا محصور داستانهاي اوايل انقلاب است به نظرم شهرك مافوق جريان سينما حركت ميكند و نشان ميدهد سينماي ايران همچنان ظرفيت و گنجايش حضور جوانان را دارد و ميتواند به آنها اطمينان كرد. سينمايي كه ناصر تقوايي، داريوش مهرجويي، بهرام بيضايي و ابراهيم حاتميكيا براي آن فيلم ساخته و ميسازند. شهرك نشان ميدهد كه ميتوان وارد حوزه عامهپسند نشد ولي اثرتان بار معنايي لازم را براي مخاطب داشته باشد. اين نكات نه صحبتهاي من كه به نظرم نظر مخاطبان فيلم هم خواهد بود و فيلم از گيشه لازم برخوردار ميشود. منبع: سينماسينما