• ۱۴۰۳ جمعه ۲۵ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5152 -
  • ۱۴۰۰ پنج شنبه ۲۸ بهمن

«اعتماد» از پرونده يكي از زندانيان زندان سپيدار اهواز گزارش مي‌دهد

تيري در تاريكي

بهاره شبانكارئيان

يك‌سالي از آن شب تيراندازي مي‌گذشت. كسي حتي فكرش را هم نمي‌كرد كه «ابوالقاسم» بخواهد از «فيروز» شكايت كند. دليلش را حتي خود مصاحبه‌شونده هم نمي‌داند.  پنج سال پيش ابوالقاسم در حياط خانه‌اش ايستاده بود كه ناگهان در ميان تاريكي هوا، تيري از اسلحه به پاي او شليك و او از ناحيه پا دچار آسيب شد. ابوالقاسم يك‌سال پس از حادثه به دلايلي نامشخص از فيروز شكايت  كرد. 

شرح  ماوقع
«زمان»؛ عموي فيروز نزديك ۷۰ سال دارد. او شماره همراهش را دست به دست كرده بود تا برسد به دست من. ارتباط كه به واسطه همين شماره همراه برقرار شد، سريع بدون وقفه براي «اعتماد» حادثه را روايت مي‌كند: «فيروز؛ پسر برادر منه. برادرم و زنش گوش‌هاشون خوب نمي‌شنوه. وگرنه شماره‌شون رو مي‌دادم با خودشون حرف بزني. پنج سال پيش، تو حياط خونه ابوالقاسم بهش شليك مي‌شه. هوا تاريك بوده اصلا نمي‌دونم چرا و براي چي مي‌گه فيروز پسر برادر من بوده. وقتي هم تير بهش شليك مي‌شه مي‌خوره به پاي سمت راستش اگه اشتباه نكنم. ميره بيمارستان و درمان مي‌شه. يه سالي از اين ماجرا مي‌گذره كه ميره از پسر برادر ما شكايت مي‌كنه. ميفته روي يه دنده كه الا بلا فيروز بوده فيروز شليك كرده.»  او صدايش مرتب قطع و وصل مي‌شود و هر از گاهي صداي بع‌بع گوسفندان ميان صحبت‌هايش به گوش مي‌رسد. زمان از يكي روستاهاي انديمشك است. حرف‌هايش را ادامه مي‌دهد: «فيروز بيچاره اصلا اون شب خونه يكي از اقوامش بوده. ابوالقاسم و ما و فيروز همه از يه طايفه هستيم. اينجا رسم بر اينه كه تو مراسم عزا و عروسي اسلحه مي‌برن و مراسم رو اجرا مي‌كنن. فيروز هم قبل اين ماجراها يه اسلحه داشت كه تو عروسي با خودش برده بود. حالا اين ابوالقاسم بعد يه سال فكراش رو كرد و رفت گفت؛ اين فيروز اون شب به من شليك كرده. تنها مدركي هم كه داشت، اين بود كه فيروز رو قبلا تو مراسم عروسي با اسلحه ديده بود. آخه اينم شد مدرك؟! هيچي ديگه پرونده براي پسر برادرم تشكيل دادند و قسامه كردن. بعد هم ديه ۱۳۰ ميليون تومني بريدن و حكم ۱۰ سال زندان براي فيروز. الان فيروزم حدود چهار سال تو زندانه. زندان سپيدار اهواز. پسر برادرم نزديك ۳۷ سالشه الان. ازدواج هم نكرده. آخه مي‌خوام بدونم رو چه حسابي تيراندازي رو انداختن گردن فيروز؟! حالا اين پيرمرد و پيرزن كه برادر و زن برادر خودم هستن چه جوري اين ديه رو جور كنن؟» 

اشاره مختصر به درگيري‌هاي طايفه‌اي
طبق اخبار منتشر شده از خبرگزاري‌هاي خوزستان اختلافات طايفه‌اي در اين استان از ديرباز رواج داشته است. قوم‌گرايي هم مي‌تواند فرصت باشد و هم تهديد، بستگي به اين دارد كه ما از چه منظري به دسته‌بندي‌هاي قومي انسان‌ها نگاه كنيم. دلايل چندي براي قوم، قبيله يا طايفه‌گرايي ميان انسان‌ها ذكر شده؛ برخي‌ها نياز انسان اوليه را به حامي در مقابل مخاطرات طبيعي و تجاوز ساير انسان‌ها را دليل مي‌دانند، بعضي‌ها تشكيل خانواده و نياز جنسي را دليل مي‌دانند، برخي‌ها همكاري چند نفر را براي به دست آوردن شكار و... دليل مي‌دانند، برخي‌ها و...
دليل واقعي قبيله و قوم‌گرايي هر چه كه باشد، امروزه با ايجاد نگاه مثبت و فرصت‌انگارانه به آن، مي‌توان اين پديده را در راستاي هدف خلقت به كار گرفت. آنچه از قوم، قبيله و طايفه‌گرايي به نسل‌هاي بعد منتقل داده شده، خشونت نهفته در آن است. اگر خاطرات گذشتگان از زبان بزرگ‌ترها شنيده مي‌شود، كمتر نكته مثبتي را مي‌توان از قبيله و طايفه‌گرايي، در بيان آنها استخراج كرد. دلايل برخوردها و خشونت نهفته در ميان طوايف مختلف را شايد بتوان به صورت خلاصه چنين دانست؛ نقل خاطرات گذشتگان توسط بزرگان با تاكيد بر جنبه‌هاي جنگ و خشونت، ارزش‌سازي‌هاي منفي براي طوايف، خودبرتربيني‌هاي موجود در بين افراد طوايف نسبت به يكديگر، انزواي ارزش‌هايي مانند تحصيلات و علم و آگاهي در بين طوايف، عدم سازگاري ارزش‌هاي زندگي عشايري با زندگي شهري، تعصبات و طرفداري‌هاي بي‌جا و نامناسب، تسلط دليل همبستگي جنگي در تشكيل قوم و طايفه‌ها، تلاش برخي‌ها براي زمامداري طوايف و تيره‌ها، تلاش جوانان براي يافتن جايگاه در بين طوايف از طريق ارزش‌هاي منفي يا قديمي. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون