ادامه از صفحه اول
معماي بورس
اما در واقع شاهد آن هستيم كه هر سال به مواردي در بودجه كه روي قيمتها و سوددهي شركتهاي بورسي اثرگذار هستند، دست گذاشته ميشود كه درنهايت باعث بياعتمادي به بازار سرمايه شده و تلاطمهاي جدي در بورس را ايجاد ميكند. اگر دولت به دنبال راهحلي براي اين بازار است بايد سياستهاي بلندمدتي براي آن درنظر گيرد؛ سياستهايي كه هدفش برگرداندن اعتماد به بازار سرمايه باشد. عامل تاثيرگذار ديگر بر بازار سرمايه، قيمت ارز و شوكهاي نشأت گرفته از آن است. در صورتي كه مذاكرات احياي برجام به نتيجه برسد و روند بازار ارز تغيير كند، قطعا بازار سرمايه نيز دچار تغييراتي خواهد شد. در واقع به نتيجه رسيدن مذاكرات از اين حيث مهم است كه منجر به تسهيل در تجارت خارجي و سرمايهگذاريها ميشود. اين موارد باعث رونق بورس خواهد شد. اگرچه كه مذاكرات مهم است اما مهمتر از همه، بازگشت اعتماد مردم براي خريد سهمها است كه يك روزه و يك شبه اين اعتماد جلب نميشود و سياستگذاري بلندمدت را ميطلبد كه باز هم به تعهدات دولت بر ميگردد. دولت بايد ثابت كند كه به سرمايهگذاريهاي مردم احترام ميگذارد و هر سال با قوانين و قواعد جديدي كه وضع ميكند، امنيت سرمايهگذاري مردم را بههم نميزند. دولت اگر بتواند در درازمدت تعهد خود به بازار سرمايه را نشان دهد، خود به خود اعتماد مردم به بورس نيز جلب ميشود و ميتوانند وارد اين بازار شوند. در اينجا لازم است به اين نكته اشاره شود كه حمايتهاي دولتي بايد به گونهاي باشد كه فضاي نقدپذيري (سهمها) براي مردم وجود داشته و صندوقهاي سرمايهگذاري و نهادهاي حقوقي و نهادهاي حقيقي هر زمان بتوانند سرمايههاي خود را نقد و از بورس خارج كنند. اگر مدت زيادي حقوقيها نتوانند سهم خود را بفروشند و نقدپذيريها از بين برود اين موضوع باعث ميشود اعتماد به بازار از بين برود و مردم رغبت كمتري براي سرمايهگذاري در بورس از خود نشان دهند.
ياد زمين - باد زمان
حس كردم دلشكسته و ناراحت است.
گوشي را گذاشتم با خودم زمزمه كردم:
« ما را زمين از ياد خواهد برد!
ما را زمان بر باد خواهد داد!»
مورد چهارم: شخصيتي روحاني و نوانديش بود. با خيلي از روحانيون متفاوت! زماني معاون سازمان....... در حوزه فرهنگ و هنر، زماني هم رييس سازمان..... شد. دهه شصت با واسطه يكي از دوستان با او آشنا شدم، يك بار براي مشورتي دعوتم كرد، رفتم دفترش، محل كار او پاتوق روشنفكران و هنرمندان و هنرپيشگان و نويسندگان و طراحان و نقاشان و سياستمداران بود. موقع ناهار رفتيم جايي كه در همان محيط اداري به سبك زيبايي براي پذيرايي و گفتوگو با اهل فرهنگ و هنر طراحي شده بود. ناهار هم آبگوشت خورديم با ديگ و ظرفهاي سفالي و سفرهاي پارچهاي طرح و بافت اصفهان، شنيدهام منزوي شده و عمامه از سر برداشته و طبق برخي شايعات كافهداري ميكند. در اين زمينه ميتوانم مستند به دهها مورد اشاره كنم. برخي از اين افراد را پيچيدگي دنياي سياست كنار زد و برخي را عملكرد خودشان! سياستمدار و مدير باهوش بايد به موقع و در اوج از مسووليت كنار بكشد و شهوت قدرت و شهرت را خاموش كند. برخي از فوتباليستهاي معروف بعد از رسيدن به سن بالاي ۳۲ سالگي همچنان اصرار بر ماندن در زمين فوتبال را دارند! عدهاي از آنها در اوج و با عزت خداحافظي ميكنند. برخي ديگر با «هاي و هُوو»! مجبور به خداحافظي ميشوند. به نظرم در اين زمينه براي مديران چند واحد درسي بايد گذاشت تا بياموزند و به موقع كنار بكشند. مديران آنقدر بايد زيرك باشند كه در عالم سياست و رقابت و باندبازي موقعشناسي كنند و در بزنگاه خود را كنار بكشند.
بدانكه: «ما را زمين از ياد خواهد برد،
مارا زمان بر باد خواهد داد»
به قول فروغ فرخزاد:
«لحظهاي
و پس از آن، هيچ.
پشت اين پنجره شب دارد ميلرزد
و زمين دارد
باز ميماند از چرخش
پشت اين پنجره يك نامعلوم
نگران من و تست.......
باد ما را با خود خواهد برد
باد ما را با خود خواهد برد