رسانههاي نوين بستري براي بازيابي اعتماد به رسانهها
در واقع رسانههاي نوين به تعبير برخي انديشمندان به عنوان جايگزين رسانههاي سنتي ورود يافتهاند و برخي ديگر آنها را نقطه اكمال رسانههاي سنتي دانستهاند. اما هرچه هست تلاش براي كسب اعتماد نقطه كانوني براي رسانههاي نوين است. اما كسب اعتماد در سه عرصه شكل ميگيرد؛ واقعيتگويي، تعامل (غير انالوگ) و ارتباط مستمر در اين سه حوزه رسانههاي نوين با كاركردي افت و خيزدار روبهرو هستند. همانطور كه ميدانيم اعتماد به رسانه مقوله تازهاي نيست. اصولا رسانه كاركردش برمبناي اعتماد است، اما نوع اين اعتمادزايي در رسانههاي نوين با سوالاتي روبهرو است. نقاط مثبت ارتباطي از يكسو و مسائل اخبار جعلي از سوي ديگر موضوعيت اعتماد به رسانههاي نوين را نيازمند تحولي خاص كرده است. براساس تحقيقي در سال 94 (2) مخاطبان براساس نوع محتوا ميزان اعتمادشان به رسانههاي نوين متغير است، مثلا برا ي اخبار پزشكي و مسائل مرتبط به آن ترجيح ميدهند به مجلات تخصصي مراجعه كنند، اما تجربه دو سال اخير در مساله كرونا نشان داد كه اين مهم نيازمند بازنگري است. آنگونه كه مسائل مختلف مرتبط با پزشكي (بيماري خاص كرونا) در اين رسانهها مورد بحث قرار ميگرفت و روشهاي كنترل و مراقبت و پيشگيري در آن حتي از سوي مراجع پزشكي طرح ميشد. در اين ميان نكته موثر اين نوع رسانهها در جذب مخاطب و اعتمادزايي ارتباط مستمر است و مسالهاي به نام زمان و مكان را در هم پيچيدهاند. اين رسانهها قادرند در همه اوقات و مكانها خبررساني كنند و اطلاعرساني را به معناي واقعي آن تعريف كنند. خبر در يك چشم بر هم زدن در اختيار مخاطب قرار ميگيرد و اين همان رسانه است. وضعيت كرونا عامل محركه اين رسانهها نيز بود. ميزان استقبال از آنها و رويآوري رسانههاي سنتي (رسمي) به سوي اين نوع خبررساني قابل تامل است. ظاهرا اين كيفيت رسانههاي نوين كه در ابتداي فعاليت آنها با واكنش ناخوشايندي از سوي رسانههاي رسمي روبهرو بود، به عرصهاي بزرگتر براي اطلاعرساني مبدل شد و اطلاعرساني آنلاين بستر اعتماد را براي خود گستردهتر كرد. دو طرفه بودن رسانههاي نوين موضوعي بود كه در جذب مخاطب و اعتمادزايي مورد توجه قرار گرفت. دور شدن از اطلاعرساني يكطرفه و تمايل بر اثرگذاري بر جريان خبري بستري بود كه به صورت لحظهاي در اختيار اين نوع رسانهها و مخاطبان آن قرار گرفت. در اين ميان اعتماد يك راس ديگر نيز داشت و آن واقعيگويي بود. در اين زمينه رسانههاي نوين با دشواري روبهرو هستند، چراكه اگر منبع رسانههاي نوين شبكهاي گوناگون اجتماعي و اخبار رسيده از برخي منابع تاييد نشده باشد رويكرد اعتمادزايي را با دشواري همراه ميكند. در اين زمينه تحولاتي كه منجر به دستورالعمل توييتر و فيسبوك در انتخابات اخير رياستجمهوري امريكا صورت گرفت قابل تامل است، از اين رو به نظر ميرسد بهرغم تلاش جدي سازمانهاي رسانههاي نوين مساله واقعيت و حقيقت هنوز در دستور كار اين نوع رسانهها است. برخي كارشناسان با توجه به اين مساله منبع گزيني را براي خبر مثل آنچه در رسانههاي رسمي مورد توجه بوده است را بستري براي جذب اعتماد ذكر كردهاند؛ امري كه رسانههاي نوين را به اين سو متمايل ساخته كه با ذكر منابع رسمي و معتبر در مسير اعتمادزايي بستر مناسبتري را جستوجو كنند. از اين رو است كه رويكرد رسانههاي رسمي به سوي رسانههاي نوين توانسته اين خلأ را در اين عرصه تا حدود زيادي مرتفع كند اما راه همچنان باقي است! براساس نظرسنجي رويترز (3) در سال 2021 كه زيرنظر آكسفورد انجام داده در همين راستا رسانههايي كه از قبل روي تربيت نيروهاي متخصص متمركز بودند در بهترين موقعيت براي افزايش شهرت به واسطه كرونا قرار داشتند. با اين وصف اكثر مسوولان ارشد رسانه در جهان (68درصد) در اين نمونه آماري تاكيد كردند اطلاعات غيرقابل اعتماد در مورد ويروس كرونا و ساير موضوعاتي كه از طريق شبكههاي اجتماعي منتشر ميشود، به جاي تضعيف آن رسانه، به تقويت موقعيت روزنامهنگاري كمك كرده است. 22درصد نيز معتقدند هيچ تاثير مثبت و منفي بر رسانه آنها نداشته است و تنها 7درصد معتقدند اخبار غيرقابل اعتماد غيررسمي به اعتبار رسانههاي رسمي آسيب زده است. اين مهم مويد آن است كه مساله اعتماد همچنان در صدر مسائل رسانهها است. به نظر ميرسد تحول ايجاد شده در رويآوري رسانههاي رسمي به پلتفرم رسانههاي نوين از يكسو و تلاش اين نوع رسانهها براي پيشگيري از نشر فيكنيوزها از سوي ديگر پيوندي را ميان رسانههاي رسمي و نوين ايجاد كرده كه تعارضات پيشين را به حاشيه ببرند و اين عصر را به تحول رسانهها و بستري براي همگرايي آنها مبدل كند!
1- https: //www.virascience.com/paper
2- https: //www.sid.ir/FileServer/JF/4032813940406.pdf
3- https: //bino.ir/content/5511//