نقلقولهاي بيمرجع
رامين يزدانشناس
نزد ما ايرانيان، كمك گرفتن از سخن بزرگان براي اثبات درستي گفتار خود، همواره فرمولي كارا بوده است. به علت رواج اين رفتار و علاقه اغلب افراد جامعه از بيسواد و باسواد به نوشتهها و اشعار شعراي نامدار، نيازي به راستيآزمايي در زمينه گفتار نقلشده وجود نداشت و وقتي گوينده از سعدي، حافظ، عطار و ديگر مفاخر، مطلبي را نقل ميكند نياز ندارد كه حتما كتاب آن شاعر يا نويسنده را هم به عنوان دليل انتساب آن مطلب نشان دهد. حتي گاهي وقتي افراد نام صاحب اثر را به خاطر نميآورند ميگويند «شاعر ميفرمايد كه ...» و همين در تامين اعتبار براي آن سخن، نزد جمع و شنونده كفايت ميكند.
براي نسلي از جامعه كه اكنون در دوران سالمندي بهسر ميبرند و از روزگار جواني بنا بر علاقه يا شغل خود، اهل مطالعه كتاب و روزنامه بودهاند اين منابع تا حد زيادي قابل اعتماد و قابل نقل قول هستند. از مطالب روزنامه و مجلات زرد كه بگذريم غالبا صاحبان رسانه و خصوصا نويسندگان كتابها، مسووليتي نانوشته بر دوش خود احساس ميكردند كه مطالبي تحقيقشده و نزديك به واقعيت منتشر كنند و مطالبشان صرفا قلمفرسايي نويسندگان و روزنامهنگاران نباشد، به همين جهت وقتي كسي، مطلبي را از كتاب، روزنامه يا مجلهاي نقل ميكرد تقريبا مورد پذيرش مخاطبين قرار ميگرفت.
حالا همين نسل سالمند، از دوران اطلاعات كاغذي به يكباره و به خاطر شرايط پاندمي با سرعت، وارد عصر بيكاغذ و انتشار سريع مطالب شدهاند. ميتوان ادعا كرد كه اكثر افراد جامعه خيلي در جريان روش نوين كسبوكار در اين فضا نيستند و باور اينكه خيلي از مطالب و حتي عكس و فيلمها، نه تنها واقعيت ندارند كه صرفا و با خدعه براي جلبتوجه افراد و كسب درآمد از اين راه توليد ميشوند دشوار است. توليدكنندگان مطالب فضاي مجازي، از نوجوانان كم سن و سال تا شركتهايي كه خيلي جدي و با برنامه در كار توليد اين محتواها هستند را در بر ميگيرند. براي نسل سالمند، قابل باور نيست كه فردي با يك صفحه پرطرفدار در اينستاگرام وقتي مطلبي را از قول يك انديشمند نقل ميكند ممكن است نه تنها يك خط در مورد آن فرد نداند كه حتي آن مطلب هم مربوط به آن انديشمند نباشد، زيرا تا وقتي هدف، فقط ديده شدن و جذب مخاطب است، حقيقت و صداقت جذابيتي ندارد و دروغ و مطالب عجيب، توانايي دست به دست شدن و جلبتوجه بالايي دارند.
نه تنها نسل ميانسال و سالمند ما به خاطر پيشينه كسب درست اطلاعاتي كه دارند بلكه خيلي از نسل جوان به علت كمي مطالعه، به راحتي مطالب پربازديد يا به ظاهر زيبا را ميپذيرند و با ديگران هم به اشتراك ميگذارند و حتي مطابق آن، سبك فكري يا زندگي خود را عوض ميكنند. براي اهل انديشه بسيار دشوار است وقتي در روز چندينبار با اين جمله برخورد ميكنند كه «ميگويند فلان خوراكي را نبايد خورد، بهمان رفتار را بايد پيشه كرد يا در مقابل چنين اتفاقي بايد چنان عكسالعملي نشان داد» و قسمت دردناكتر كار آنجاست كه وقتي ميپرسند چه كسي اين را گفته است، جواب قانعكنندهاي وجود ندارد. در پاسخ اعتبار منبع هم ميشنوند كه در يك صفحه در يك شبكه اجتماعي كه هميشه مطالب خوبي به اشتراك ميگذارد قيد شده است.
در اوضاعي كه به خاطر شرايط پاندمي و مشكلات اقتصادي، سطح سلامت رواني در اغلب جوامع دنيا، در حالت نگرانكنندهاي قرار گرفته است، لازم است كه به سلامت اطلاعات دريافتي افراد هم توجه ويژهاي شود خصوصا با مطالب روانشناسي زردي كه بسيار هم مورد استقبال است و براي دردهاي پيچيده مشكلات زندگي، نسخههاي رويايي ميپيچند. توليد محتوا در زمينه روش مطمئن شدن از صحت يك مطلب، پيدا كردن منابع معتبر در زمينههاي مختلف با كمك امكانات اينترنتي، ميتواند و لازم است در دستور كار رسانهها اعم از صداوسيما و مجلات و روزنامهها قرار گيرد. حضور گسترده و پررنگ منابع معتبر در هر رشته و علمي و خصوصا پزشكي، روانشناسي، روانپزشكي و جامعهشناسي ميتواند راهي براي دسترسي به مطالب صحيح و كاربردي باشد. براي نهادينه شدن پذيرش مطالب، تنها از منابع معتبر در فضاي مجازي، لازم است كه اين منابع معتبر علاوه بر سايتهاي تخصصي در شبكههاي اجتماعي، پركار و در دسترس باشند.