• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۶ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5159 -
  • ۱۴۰۰ شنبه ۷ اسفند

ادامه از صفحه اول

واقع‌گرايي و جنگ 

درست است، ولي كسي نمي‌گويد كه نقش چمبرلين نخست‌وزير صلح‌طلب بريتانيا در شعله‌ور كردن آن جنگ چه بود؟ هنگامي كه اشغال و تصرف اتريش و چكسلواكي را به رسميت شناختند به اميد اينكه جنگ تمام شود، به‌طور طبيعي مجوز جنگ را صادر كردند. كاري كه چرچيل جنگ‌طلب نمي‌پذيرفت و به نحو ديگري عمل كرد.  با فروپاشي اتحاد جماهير شوروي، پيمان ورشو از ميان رفت و موجوديت يا فلسفه وجودي ناتو با پرسش مواجه شد. ولي نه تنها ناتو را حفظ كردند، بلكه كشورهاي عضو ورشو و حتي برخي كشورهاي تاسيس شده از فروپاشي شوروي را عضو ناتو و حلقه محاصره را عليه روسيه تنگ‌تر كردند. چك، مجارستان، لهستان، بلغارستان، استوني، لتوني، ليتواني، روماني، اسلواكي و سپس آلباني، كرواسي، مونته‌نگرو و مقدونيه را به ناتو ملحق كردند. يكي از آخرين و مهم‌ترين كشورهايي كه مي‌توانست به اين پيمان ملحق شود و تنگناهاي روسيه را تكميل كند، اوكراين بود. اوكرايني كه حتي روس‌هاي مخالف شوروي نيز معتقد بودند كه اوكراين و روسيه يك كشور هستند. حالا با آمدن دولت جديد در كي‌يف، خواهان الحاق به ناتو و قرار گرفتن زير چتر امنيتي آن شده است. در حالي كه روسيه نيز دوران پس از فروپاشي را از سر گذرانده و به راحتي اجازه نمي‌داد كه اين اتفاق رخ دهد. اوكراين شايد دو دهه پيش ممكن بود كه عضو ناتو شود، چون روسيه بسيار ضعيف بود ولي اكنون اجازه نمي‌دهند كه عضو ناتو شود، پس بايد سياست متوازني را در پيش مي‌گرفتند. آنان بايد روي داشته‌ها و امكانات و موقعيت خود حساب كنند و نه حمايت ديگران. اين درسي است كه ما نيز بايد بگيريم و الا خواسته يا ناخواسته خود را درگير بحران نظامي و جنگ مي‌كنيم. بحران موشكي كوبا و واكنش ايالات متحده را فراموش نكنيم. كشورها به نسبتي كه قدرت دارند اقدامات تحريك‌آميز عليه خود را نمي‌پذيرند. در وضعيت كنوني الحاق اوكراين به ناتو به روشني تحريك‌آميز تلقي مي‌شود.بنابراين مساله اصلي اين است كه جنگ اگر چه شوم است و بايد از آن اجتناب كرد، ولي پديده جنگ از ميان‌رفتني نيست، زيرا بسياري از سياست‌هايي كه زير لواي صلح‌طلبي انجام مي‌شود، مساله موازنه قوا را در نظر نمي‌گيرند و مشوق يا زمينه‌ساز جنگ هستند. موازنه اتمي يا موازنه وحشت به اين معناست كه هيچ‌ كدام از دو طرف دست به ماشه نبرند، چون هر دو نابود مي‌شوند، اگر اين فلسفه حاكم بر رفتار قدرت‌هاي هسته‌اي است، بنابراين بايد به الزامات آن نيز پايبند بود و براي تحت فشار قرار دادن طرف مقابل داراي تسليحات هسته‌اي حتي اگر رژيمي نامناسب باشد، كوشش نكرد، چون بمب اتم دارد! آنچه نوشته شد به معناي دفاع يا محكوم كردن اقدامات يك طرف يا هر دو طرف ماجرا نيست كه موضوعي ديگر است. ما از داوري اخلاقي صحبت نمي‌كنيم همچنانكه در نظام بين‌الملل رويكرد اخلاقي مورد توجه هيچ كشوري نيست. آنان هم كه مواضع خود را اخلاقي نشان مي‌دهند در اصل بر اساس منافع حرف مي‌زنند، زيرا در موارد مشابه ديگر كه منافع‌شان اقتضا كرده رفتاري مغاير اصول اخلاقي نشان داده‌اند. همانقدر كه اشغال افغانستان و عراق و ليبي اخلاقي بود اشغال اوكراين هم هست. اگر امكان داشت كه روابط بين‌الملل مبتني بر اخلاقياتِ تضمين شده باشد، عالي مي‌بود ولي چنين امكاني فقط يك رويا و خيال است. بايد واقع‌گرايانه تحليل و رفتار كرد. اين انتقادي است كه به رويكرد سياست خارجي خودمان هم داشته‌ايم.


گوگول و ولاديمير پوتين!

اين جمعيت روس، مثلا جمعيتي حدود ۱۷ تا ۲۰ در صد جمعيت در اوكراين، ۲۵ تا ۲۷ درصد جمعيت در ليتواني، ۸ درصد در بلاروس و...  اين جمعيت روس در جمهوري‌هاي پيشين در واقع پايگاه اجتماعي- سياسي روسيه محسوب مي‌شوند. بي‌دليل نيست كه در يورش به اوكراين شاهد بوديم ارتش روسيه از مرزهاي بلاروس با همكاري ارتش بلاروس، به اوكراين يورش آورده‌اند. 
سوم: اشتباه استراتژيك امريكا و ناتو اين بوده و هست كه گمان كرده بودند، مي‌توانند روسيه را در حلقه‌اي از جمهوري‌هاي سابق شوروي محاصره كنند. افزون بر آن كوشيده‌اند اوكراين را به عنوان پايگاه ديگري براي ناتو سامان و ناتو را تا مرزهاي روسيه گسترش دهند.
چهارم: پس از شكست امريكا و ناتو در افغانستان، خروج حيرت‌انگيز ارتش امريكا و هم‌پيمانانش از كابل، اعتراف ژنرال ميلي رييس ستاد مشترك امريكا به شكست در افغانستان، شكست استراتژي و طرح امريكا در تجزيه عراق و سوريه، فرصتي مناسب براي روسيه ايجاد كرد كه با تكيه بر سوابق تاريخي و بازسازي امپراتوري روسيه، حمله به اوكراين را انجام دهد. 
پنجم: اوكراين در واقع كلكسيوني از باارزش‌ترين منابع معدني در اروپا و بلكه در جهان است. 
 مسير خط لوله انتقال گاز روسيه به اروپاست.
حاصلخيزترين مناطق كشاورزي جهان، خاك چرنوزيوم- خاك سياه- در اين كشور قلمرو وسيعي را فرا گرفته است.
ششم: فصل زمستان و يخبندان براي حمله به اوكراين، با توجه انتخاب شده است. چنان‌كه مي‌دانيم، وابستگي اروپا به گاز روسيه، امري آشكار است. اكنون بهاي گاز مصرفي در اروپا به بالاترين مبلغ در طول دهه‌هاي اخير رسيده است. بعد از خبر حمله، قيمت بنزين به بشكه‌اي بالاي ۱۰۴ دلار افزايش يافت. قيمت بنزين در لندن به ليتري يك و هفت دهم پوند رسيد.
 هفتم: از اظهارات بلينكن وزير خارجه امريكا و نيز بايدن و بوريس جانسون نخست‌وزير انگلستان پيداست كه امريكا و انگلستان و ناتو، نمي‌خواهند وارد جنگ با روسيه شوند. نمي‌خواهند جنگ جهاني سوم آغاز شود. بوريس جانسون با تند‌ترين كلمات به پوتين و روسيه حمله كرد اما با احتياط گفت: «ما به اوكراين كمك نظامي مي‌كنيم و براي پيروزي اوكراين دعا مي‌كنيم.»
هشتم: به نظرم امريكا و ناتو مانند ببر پيري هستند كه دندان‌هايش در خاورميانه به ويژه در افغانستان شكسته است. وقتي با صرف سه هزار ميليارد دلار و بيست سال جنگ نتوانستند حريف ملت افغانستان شوند، چگونه مي‌خواهند با روسيه  بجنگند؟
نهم: و اما حمله به اوكراين، نشانه‌اي است كه در جهان معاصر و مدرن، تنها بايد به توانايي ملي خود متكي بود و از استطاعت قوت و قدرت خويش، به تعبير قرآن مجيد بهره برد. چنانكه در بخش يكم درنگ از نفوس مرده گوگول روايت كردم، افزون‌طلبي بخش انكارناپذير و مشهود، هويت روسي است. اين سخن را حدود ۱۷۰ سال پيش نيكلاي گوكول گفته است تا ما مراقب ولاديمير پوتين باشيم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون