• ۱۴۰۳ جمعه ۱۸ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5160 -
  • ۱۴۰۰ يکشنبه ۸ اسفند

۴۰ دقيقه تاخير در رسيدن آمبولانس بيمارستان صاحب‌الزمان بندرعباس

مرگ با طعم ايثار

بهاره شبانكارئيان

مانند تمامي اعلاميه‌هاي ترحيم در كنار عكسش نوشته شده «انا لله و انا اليه راجعون»؛ اما «حسين حيدري‌نژاد»؛ جان خود را فدا كرد تا جان سه نفر ديگر را نجات دهد. دو كودك و مادرشان را. 

دريا در سواحل سورو شهرستان بندرعباس آن روز غرق ايثار شد. غروب سه‌شنبه سوم اسفندماه سال جاري، حسين حيدري‌نژاد؛ طبق معمول هميشه چند نفري را براي تفريح و گشت‌زني در قايق خود سوار كرد. دو كودك و مادرشان جزو اين چند نفر بودند. قايق ميان دريا در حركت بود كه بازيگوشي اين دو كودك فرا رسيد و ناگهان از داخل قايق به داخل دريا افتادند. مادر اين دو بچه نيز براي نجات جان فرزندانش خود را به داخل دريا انداخت تا بتواند آنها را نجات دهد.
هر سه در حال غرق شدن بودند كه حسين حيدري‌نژاد با ايثار و فداكاري از جان خود گذشت و براي نجات جان اين سه نفر اقدام كرد. او ابتدا دو كودك را نجات داد و به داخل قايق گذاشت و سپس مادر اين دو كودك را از غرق‌شدگي نجات داد. او وقتي خود را به ساحل رساند، بي‌حال شده بود. حيدري نژاد پس از يك روز از عمليات احيا، جان خود را از دست مي‌دهد. 
«شاهدان صحنه مي‌گويند وقتي به اورژانس نزديك‌ترين بيمارستان تماس گرفتند، 40 دقيقه بعد به محل رسيدند و حسين را به بيمارستان صاحب‌الزمان منتقل كردند.»... اين بخشي از صحبت‌هاي «اكبر حيدري‌نژاد» برادر اين مرد با «اعتماد» است كه در ادامه گزارش ذكر شده. 
يك منبع آگاه درباره تاخير آمبولانس بيمارستان صاحب‌الزمان به «اعتماد» مي‌گويد: «اورژانس بيمارستان صاحب‌الزمان در پيگيري خانواده گفته است كه اصلا كسي با ما تماس نگرفته و برخي از حضاران در صحنه خودشان اين مرد را به بيمارستان رساندند.» 
اين در حالي است كه يكي از آشنايان اين خانواده در اين خصوص به «اعتماد» مي‌گويد: «مردم حاضر در بندر سورو موقع نجات اين زن جلو نرفتند، چه برسد بخواهند حسين حيدري‌نژاد را به بيمارستان برسانند.» 
فداكاري تا  مرگ
اكبر نزديك ۶۰ سال دارد و در مورد روز حادثه مي‌گويد: «برادرم قايق تفريحي داشت. در سواحل بندر سورو. روز سه‌شنبه هم طبق معمول هميشه چند نفري را سوار مي‌كند. از ساحل دور بودند و در حال گشت‌زني در دريا دو كودك كه به همراه مادرشان در اين قايق تفريحي سوار بودند از جاي‌شان بلند مي‌شوند. بچه‌ها هم كه بازيگوش هستند، خودتان مي‌دانيد. ناگهان اين دو كودك به داخل دريا پرت مي‌شوند. مادر آنها هم براي نجات فرزندانش به داخل آب مي‌رود. البته من خودم كه آنجا نبودم شاهدان برايم تعريف كردند. وقتي برادرم مي‌بيند اين دو كودك دارند غرق مي‌شوند و مادر آنها هم كاري از دستش برنمي‌آيد براي نجات آنها به داخل آب مي‌رود. دو كودك را نجات مي‌دهد و در قايق مي‌گذارد. مادر آنها به دليل امواج دريا از قايق دور شده بود. برادرم براي كمك به اين زن از داخل دريا او را تا نزديك ساحل مي‌آورد. وقتي به ساحل مي‌رسد بي‌حال مي‌افتد. ريه‌هايش پر از آب شده بود. مردمي كه در آنجا حضور داشتند سريع با اورژانس تماس مي‌گيرند. نمي‌دانم، شاهدان صحنه مي‌گويند وقتي با اورژانس نزديك‌ترين بيمارستان تماس گرفتند، 40 دقيقه بعد به محل رسيدند و حسين را به بيمارستان صاحب‌الزمان منتقل كردند. ما حتي ديگر اين خانم و دو كودكش را كه برادرم آنها را نجات داد، نديديم. من خودم در بيمارستان بالاي سرش بودم. عمليات احيا را انجام دادند حالش بهتر شده بود كه ناگهان چهارشنبه شب سكته كرد و جانش را از دست داد.» 

مراسم خاكسپاري پس از دو  روز
برادر اين مرد در ادامه مي‌گويد: «ما اهل جاسك هستيم. برادرم نزديك چهل‌وهشت سال داشت. دو برادر ديگرم هم به طريق ديگر جان‌شان را از دست دادند. حسين يك دختر ۶ ساله دارد. چهارشنبه شب برادرم در بيمارستان فوت كرد‌ اما خب به دليل كارهاي اداري و طولاني شدن روند آنها جمعه مراسم خاكستري را در بهشت زهراي بندر جاسك انجام داديم. اصلا شما بگو حتي يك نفر هم از خانواده ما به خاطر نجات جان اين سه نفر توسط برادرم تشكر نكرد.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون