ادامه از صفحه اول
نظريه چسبندگي قيمتها
اما به نظر ميرسد مشكل اصلي در قسمت عرضه و تقاضا باشد. يعني اگرچه قيمت ارز ثبات يافته، اما مشكلات موجود در بخش عرضه باعث تداوم افزايش قيمتها شده است. نمونه بارز يك چنين مشكلاتي در بازار خودرو مشاهده ميشود. اگر واردات خودرو به كشور، همچنان ممنوع باشد و خودروسازان داخلي نيز نتوانند حجم توليدات خود را افزايش بدهند، نبايد انتظار داشت كه نرخ خودرو در ايران (بهرغم كاهش نرخ ارز) ارزان شود. چرا كه عرضه خودرو در كشور متعادل نيست و اين روند باعث افزايش تقاضا و پس از آن افزايش نرخ ميشود. بنياد تحولات اقتصادي در بخش عرضه و تقاضا است و بدون توازن در اين بخش نميتوان توقع ثبات در بازارها را داشت. آقاي رييسجمهور اگر به دنبال يافتن پاسخي براي اين پرسش است كه چرا بهرغم ثبات نسبي در بازار ارز، نرخ اقلام مصرفي و خدمات در جامعه كاهشي نشده، بايد پاسخ را در بخش عرضه و تقاضا جستوجو كند. اين عرضه و تقاضا است كه شاكله اصلي قيمتها در بازار را تشكيل ميدهد و ساير عوامل در حاشيه اين اركان قرار ميگيرند. در كنار عرضه و تقاضا گزاره ديگري نيز وجود دارد كه بر نوسانات بازارها اثر ميگذارد. اگر خاطرتان مانده باشد، بلافاصله پس از خروج ترامپ از برجام در سال 97، نرخ ارز افزايش پيدا كرد. پس از افزايش نرخ ارز نيز قيمت مجموعه كالاها و خدمات افزايشي شد. اما در سال 94 بعد از امضاي برجام، هرچند قيمت ارز در كشور كاهشي شد، اما قيمتها براي كاهش و ثبات مقاومت فراواني از خود نشان ميدادند. مجموعه اين دادهها به ما ميگويند كه قيمت تمام شده يك كالا هم متاثر از متغيرهاي واقعي اقتصاد (نظام عرضه و تقاضا و...) و هم متاثر از متغيرهاي غير اقتصادي و سياسي (تحريمها) است. اگر مجلس در زمان تصويب بودجه 1401 اعلام كند كه واردات خودرو، آزاد است، بلافاصله پس از تصويب اين قانون، احتمالا روند كاهش قيمت خودرو آغاز خواهد شد. تحولي كه بيانگر اثرگذاري عوامل غيراقتصادي در شاكله كلي بازارها است. بنابراين براي توازن بخشيدن به قيمتها نياز است كه در وهله نخست، عوامل اقتصادي مانند عرضه و تقاضا، افزايش نظارتهاي قانوني و... مورد توجه قرار بگيرد و از سوي ديگر تلاش براي حل مشكلات غير اقتصادي مانند تحريمها تسريع شوند. با تلفيق اين تدابير ميتوان اميدوار بود كه روند افسارگسيخته رشد قيمتها در كشور متوقف شده و بازارهاي ايران نيز رنگ ثبات به خود بگيرند.
سايه شوم جنگ
آسيبهاي زيادي را متوجه خانواده و فروپاشي بنيانهاي آن ميكند و آسيبهايي كه بر روح و روان مردمان يك سرزمين باقي ميگذارد كه تا ابد با آنها و همراه آنان خواهدماند. به يادمان باشد كه جنگ هيچگاه براي بشريت صلح و امنيت را رقم نخواهد زد و نتيجهاي جز وحشت و ويراني نخواهد داشت و انسانهاي بيگناهي كه زير چكمه خونآلود سران سلطه و استعمار له ميشوند. جنگ ويران ميكند بيآنكه به آبادي بينديشد، بيآنكه مفهوم زندگي را بفهمد، اينگونه جوامع بشري دستخوش توفان سهمگين ويرانيها ميشوند. جنگ شوم است، مذموم است، مايه سياهبختي و شوربختي بشريت در هر جا و در هر كجاست. پس ما مردم ايران جنگ را محكوم ميكنيم و در كنار ساير مردمان انساندوست جهان پرچم صلح، عدالت و انسانيت را بالا ميكشيم و محكم و قاطع به جنگ نه ميگوييم، به جنگ نه ميگوييم به ياد لالههاي پرپر شده سرزمينمان. به جنگ نه ميگوييم به ياد مفقودالاثرها و به احترام چشمهايي كه به وصال ختم نشد و هنوز چشم به پيچ جاده دارند. به جنگ نه بگوييم به ياد جانبازان شيميايي سرزمينمان، آنهايي كه از نعمت استنشاق نفسهاي سرزمينشان محروم هستند به ياد خرمشهرهايي كه خونينشهر شد و ديگر رنگ خرمي به خود نديدند به ياد زنها و دختران كه قرباني سايه شوم جنگ شدند. ما به جنگ نه ميگوييم با ياد خودمان و به احترام و دفاع از مردم اوكراين؛ مردمي كه به قربانگاه قدرتطلبيهاي نامتناهي غرب و شرق رفتهاند. ما به جنگ نه ميگوييم، چون جنگ را ديدهايم و تبعات آن را تا مغز و استخوان چشيدهايم. ما جنگ را ديدهايم و چشيدهايم و شنيدم، پس آرزو ميكنيم سرنوشتتان چون ما مباد.