ادامه از صفحه اول
صيانتي كه از صيانت برخوردار نيست
حريم شخصي به جاي دفاع از حقوق شهروندي و حريم شخصي باشند. اين احساس، حتي اگر با برخي از واقعيتها نيز فاصله داشته باشد، اما يك احساس واقعي و عيني است. به خصوص كه برخي از طراحان طرح به جاي تشريح شفاف طرح از موضع بالا و قيموميت جامعه سخن گفتهاند.
2) فضاي مجازي با اهميتتر از معيشت جامعه: در دنياي امروز، دسترسي به فضاي مجازي، حتي از معيشت و رفاه جامعه با اهميتتر شده است چرا كه اين عرصه علاوه بر ارايه دامنه وسيعي از كسبوكار، بخش مهمي از نيازهاي انسان امروز در زمينههاي مختلف و حياتي را پاسخ ميدهد. از اين رو مواجهه با يك چنين امر بنيادين و تاثيرگذاري كه نياز آن از كودك تا پير و همه اقشار جامعه را در بر ميگيرد، مستلزم پيشنيازهايي است.
3) الزامات موفقيت اين گونه طرحها: هرگونه طرحي كه منجر به نوعي مراقبت از فضاي مجازي شود، مستلزم دقت، ظرافت، گفتوگوهاي جدي با افكار عمومي، بهرهگيري از بسياري صاحبنظران مورد اعتماد جامعه؛ شفافيت، صداقت و صراحت، اقناع جامعه، حضور جدي گروههاي مورد اعتماد جامعه در تصميمسازي و تصميمگيري و حتي نظارت جدي بر مصوبات است. از سوي ديگر، به دليل كاهش سرمايه اجتماعي و اعتماد جامعه به دولت و نهادهاي اثرگذار، هرگونه طرح يا اقدامي كه با زندگي آحاد مردم ارتباط پيدا ميكند، بايد مراحلي چون برنامهريزي دقيق و هوشمندانه و بهرهگيري از صاحبنظران مختلف را طي كند. بنابراين تصويب يك چنين طرح مهمي در يك محفل كوچك و كميسيون، بيش از آنكه ضريب اعتماد جامعه را بالا ببرد، نگراني مردم را بيشتر ميكند.
4) تكرار تجارب گذشته: جامعه (يا بخش مهمي از جامعه) چنانچه احساس كند كه به جاي همراهي، همفكري و تلاش براي حل مسائل، عدهاي به دنبال قيموميت، كنترل از بالا به پايين و تحميل برخي الگوهاي خاص هستند، قطعا نسبت به اين نحوه برخورد از طرق مختلف پاسخ منفي ميدهند. حاصل آنكه به جاي حل مسائل، جامعه را با تشديد مسائل روبهرو خواهد كرد بنابراين طرح صيانت از فضاي مجازي چنانچه تشريح شد، اگر نتواند مقتضيات خود را در اقناع افكار عمومي و ميزان كارآمد بودن آن در دفاع از حقوق جامعه به اثبات برساند، بدون ترديد از هماكنون طرحي شكستخورده است. تجربيات گذشته مانند برخورد با ديشهاي ماهواره و فيلترينگ برخي پلتفرمها، پيش روي ما است. نكته جالب اينكه در اين روزها، علاوه بر اظهارات گسترده و ابراز نگرانيهاي بسيار كه حتي برخي از صاحبنظران اصولگرا را نيز شامل ميشود با اظهارنظرهاي وزير ارتباطات دولت كنوني مواجه ميشويم كه صراحتا اعلام كرده اين طرح با مشكلات اساسي روبهرو است. آيا نبايد به افكار عمومي حق داد كه با نگرانيهاي فزاينده نسبت به چنين طرحهايي و عواقب آن بنگرد؟ به نظر ميرسد با اهتمام به تجارب گذشته و توجه به مواضع دلسوزانه بسياري از صاحبنظران، تدبير و مصلحت ديگري را در خصوص طرح صيانت از فضاي مجازي بايد در پيش گرفت كه خردمندان گفتهاند: «هركه ناموخت از گذشت روزگار/ نيز ناموزد ز هيچ آموزگار» (1)
پانوشت: رودكي (ابيات به جا مانده از كليلهودمنه و سندبادنامه)
توافق چند مرحلهاي و مساله پساتوافق
احياي برجام اين فرصت را براي بايدن ايجاد ميكند تا در آستانه انتخابات كنگره، برگ بندهاي را به زعم خود رو كند. ايران اما خواستار بهبود وضعيت تحريمهاي اقتصادي است و تا زماني كه تضامين لازم براي بهبود شاخصهاي اقتصادياش ارايه نشود، پاي هيچ برگه توافقي را امضا نخواهد كرد. براي حل اين تناقضات به نظر ميرسد دو طرف پذيرفتهاند كه تفاهم را به صورت چندمرحلهاي دنبال كنند. يعني ايران به صورت گام به گام بازگشت به تعهدات هستهاي خود را محقق كند و در نقطه مقابل، ايالات متحده نيز روند لغو تحريمهاي هستهاي را به صورت چند مرحلهاي انجام دهد. اين محتملترين گزارهاي است كه از منظر تحليلي براي تشريح وضعيت موجود ميتواند به كار گرفته شود. در اين ميان يكي از پرسشهايي كه در محافل كارشناسي كشور پيرامون دورنماي مذاكرات وجود دارد، مرحله پساتوافق است. موضوعي كه وزير امور خارجه ايران در اجلاس داووس نيز به آن اشاره كرد. بسياري ميخواهند بدانند آيا امكان تداوم گفتوگوها ميان ايران و كشورهاي 4+1 و امريكا بر سر ساير مسائل وجود دارد يا خير؟ اين گزاره با توجه به نحوه مواجهه امريكا با مقوله رفع تحريمها، بسيار جدي است. به نظر ميرسد مقاومت امريكا براي لغو مرحله به مرحله تحريمها برآمده از اين راهبرد كلي است كه ايالات متحده مايل است بعد از احياي برجام، زنجيره گفتوگوها را همچنان استمرار بخشيده و پيرامون ساير موضوعات منطقهاي، موشكي و ... با ايران گفتوگو (حتي به صورت غيرمستقيم) كند. هرچند شايد بتوان گفتوگو در خصوص برخي مسائل از جمله مسائل منطقهاي را متصور شد، اما در خصوص توان موشكي و مسائل مرتبط با حقوق بشر، ايران هرگز محدوديتهاي مورد نظر غرب را به رسميت نميشناسد. تنها ممكن است در خصوص تبادل زندانيان دو طرف اقداماتي را صورت دهند و قدمهايي را در اين زمينه بردارند. اما بايد توجه داشت، هيچ توافقي در صحنه مناسبات بينالمللي وجود ندارد كه بتوان در خصوص استمرار آن تضامين بلندمدت صادر كرد. تنها منافع ملي كشورها است كه ميتواند زيربناي تداوم توافقات و گفتوگوها تلقي شود. بنابراين براي تحليل چشمانداز آينده توافق ايران با طرفهاي مقابل بايد منتظر تحولات آتي در نظام بينالملل، شرايط سياسي داخلي كشورها و نهايتا ميزان پايبندي هركدام از طرفها به مفاد توافق باشيم.