مخلص شما دخو
محسن آزموده
عموم باسوادها در زبان فارسي، علياكبر دهخدا را ميشناسند يا دستكم نام او را به واسط لغتنامه عظيم و ماندگارش شنيدهاند.
اين شاهكار گرانسنگ در روزگار ما دستكم از يك جهت با شاهنامه حكيم فردوسي قابل مقايسه است، هر دو به گردآوري، حفظ و نگهداري زبان فارسي و انتقال آن به نسلهاي پس از خود كمك كردهاند. دهخدا هم مثل فردوسي، سالهاي طولاني از عمر گرانمايه خود را صرف جمعآوري و تهيه و تاليف لغتنامه كرد، خودش در اين باره نوشته: «كار فحص و تتبع بيش از بيست و اند سال بكشيد پيوسته و بيهيچ فصل و قطعي، حتي نوروز و عيدين و عاشورا، بيرون از دو بار بيماري صعب چند روزه و دو روز هنگام رحلت مادرم، رحمهالله عليها كه اين شغل تعطيل شد و دقايقي چند كه براي ضروريات حيات در روز... بسيار شبها از بستر برميخاستم و پليته پر ميكردم و چيزي مينوشتم.»
بهرغم شهرت لغتنامه و ديگر كتاب بزرگ دهخدا يعني امثال و حكم - كه مجموعهاي است شامل بيش از 50 هزار ضربالمثل و كلمات قصار و ابيات- بيشتر فارسيزبانان با مقالات و نوشتههاي دهخدا آشنا نيستند و نثر زيبا و شيوا و محكم او را نخواندهاند.
البته عموما نام چرند و پرند را شنيدهاند و ميدانند كه مجموعهاي است شامل مقالات سياسي و طنز كه دهخدا در ايام جواني در مطبوعات و با نام مستعار«دخو» نوشته است. بعضا هم گزيدهاي مختصر از آن را در كتابهاي درسي خواندهاند. اما واقعيت اين است كه چرند و پرند را در همين چند جمله نميتوان خلاصه كرد.
براي آشنايي با ارزش و اهميت اين مجموعه مقالات و تاثير آن در نثر جديد فارسي و نويسندگان پس از دهخدا بد نيست مراجعه كنيم به آنچه كريستف بالايي، استاد ادبيات و زبان فارسي در فرانسه در اين باره نوشته كه به قول مولانا در مثنوي خوشتر آن باشد كه سر دلبران/ گفتهايد در حديث ديگران. بالايي در دو كتاب راجع به ادبيات جديد فارسي، يعني سرچشمههاي داستان كوتاه فارسي (ترجمه احمد كريميحكاك) و پيدايش رمان فارسي (ترجمه مهوش قويمي و نسرين دخت خطاط) به چرند و پرند دهخدا پرداخته و علل اهميت آن در نثر نوين فارسي را تحليل كرده است.
بالايي در كتاب نخست، ضمن تحليل 9 متن منتخب از چرند و پرند نشان ميدهد كه داستان كوتاه در ادبيات فارسي نوين ناگهان با آثار جمالزاده و هدايت آفريده نشده و اين ميان واسطههايي وجود داشته كه متون متعلق به دهخدا يكي از مهمترين آنهاست.
اين پژوهشگر فرانسوي در كتاب دوم ويژگيهاي زبان و نثر دهخدا را بررسي ميكند و دستكم چهار ويژگي آن را برجسته ميسازد: نخست زبان روزمره و زنده و خودماني و سادهاي كه دهخدا در نوشتن از تجربيات انساني روزانه برميگزيند؛ دوم واقعگرايي دهخدا در به كارگيري اين زبان يعني تسلط او به شكلهاي متفاوت كاربرد روزمره زبان مثل تفاوت زبان آدم روستايي با كارمند دولت با زبان فرد مذهبي و ...؛ سوم توجه دهخدا به زبانهاي خارجي اعم از عربي و انگليسي و كاربرد آگاهانه آنها؛ چهارم در هم آميختن گفتار و داستان براي ارايه طنز سياسي- اجتماعي و استفاده از شعر و حكايت براي بيان مقصود.
به نوشته بالايي «سبك دهخدا هنجارهاي سنتي را متلاشي ميكند و هيچ منتقد پر جراتي نميتواند داستانهاي چرند و پرند را در سنخشناسي دقيقي تعريف و تعيين كند.»
كريستف بالايي در تحقيق خود پيرامون نوشتههاي مطبوعاتي دهخدا، آنها را يكي از سرچشمههاي نثر جديد فارسي و موثر در شكلگيري داستان نويسي و رماننويسي معاصر ميداند. زماني روزنامهنگار ايراني علامهاي چون علياكبر دهخدا بود چنانكه پژوهشگران نشان دادهاند، حتي در متون مطبوعاتي چنان محكم و استوار و اثرگذار مينوشت كه بر نويسندگان و داستاننويسان پس از خود تاثير انكارناپذير داشت. امروز روزنامهنگاران ما حتي اگر آن نبوغ و استعداد و سختكوشي دهخدا را ندارند، دستكم ميتوانند متنهاي به جا مانده از او را بخوانند و از آنها نه فقط لذت ببرند كه در شيوه نگارش ياد بگيرند. ايدون باد.