اشغالگري روسها و منافع ملي
فريدون مجلسي
در جهان امروز، اصل اساسي در روابط بينالملل، منافع ملي كشورها است. هر كشوري تلاش ميكند مبتني بر منافع ملي خود، راهبردهاي كلانش در اتمسفر بينالمللي را شكل دهد. از سوي ديگر بايد توجه داشت محكوميت هر نوع اشغالگري، يك رفتار خردمندانه و قرار گرفتن در كنار اشغالگران يك اشتباه تاريخي است كه در نهايت منافع ملي كشور را دچار اخلال ميسازد. اين واقعيت كه مقامات ارشد ايران بايد اشغال اوكراين توسط روسيه را محكوم كنند، يك اصل بديهي و غير قابل بحث است و اگر در روزهاي ابتدايي اين رويداد، رفتار ديگري رخ داده است، بايد نقد و نكوهش شود. كشور اوكراين بهطور تاريخي يك كشور معتدل و تقريبا ثروتمند است كه از منظر اقتصادي نيمهصنعتي و نيمهكشاورزي محسوب ميشود. با توجه به نزديكي جغرافيايي اين كشور با روسيه، بخشي از جمعيت اوكراين را روسها تشكيل ميدهند و اين جمعيت بهانه روسها براي دخالت در اين كشور بوده است. به همين بهانه در سال 2014، روسها شبهجزيره كريمه را اشغال كردند، رفتاري كه در سال 2022 به بهانه حمايت از 2استان روس تبار شرقي اوكراين تكرار شد و روسيه با همه توانايي نظامي و راهبردي خود، اوكراين را تحت تهاجمات گسترده قرار داد. بعد از رفتار غيرمسوولانه روسها به جز برخي كشورهاي تماميتخواه و غير مردمي، اغلب كشورهاي جهان به محكوميت روسيه پرداختند و مناسبات ارتباطي، اقتصادي، تجاري و... خود با روسيه را در وضعيت تعليق قرار دادند. مردم ايران نيز كه سابقه تاريخي ناخوشايندي از روسها دارند، بلافاصله پس از آغاز نبرد اوكراين به نقد رفتارهاي روسيه پرداختند و از مردم مظلوم اوكراين در برابر اشغالگران حمايت كردند. مردم ايران در حافظه جمعي خود به ياد ميآورند كه در قرون گذشته، روسيه شهرهاي بسياري از ايران بزرگ را در قالب قراردادهاي تركمانچاي و گلستان جدا كرد. اين رفتار روسها، اما تنها مختص به گذشته نيست. در بسياري از بزنگاهها، از جمله شهريور 20 در جريان اشغال ايران، مشاركت مستقيم داشتهاند. بر اين اساس، روسها همواره نزد مردم ايران بدنام بودهاند و آن دسته از افراد و جريانات ايراني كه تلاش ميكردند به روسها تكيه كنند نيز مورد تاييد ملت ايران قرار نگرفتهاند.
مردم ايران و ساير كشورها امروز به مدد شبكههاي اجتماعي از نزديك ميبينند كه روسها در اوكراين چه ميكنند و چگونه ادوات نظامي خود را در برابر مردم اوكراين به گردش درميآورند. بدون اينكه متوجه باشند در اثر اين تجاوزات آشكار، چه مصائب و بلايايي متوجه مردم عادي و ضعيف اين سرزمين ميشود. بعد از انواع و اقسام تحريمها از سوي ملل مختلف، امروز خبر رسيد كه آلمانها كه در ميان كشورهاي اروپاي غربي، مناسبات نزديكي به روسها داشتهاند، تحريمهاي گستردهاي عليه روسيه اعمال كردهاند. اين كشور كه مشتري مهم گاز صادراتي روسيه محسوب ميشود اعلام كرده است ديگر وارداتي از روسيه نخواهد داشت. آلمان 2ميليارد يورو گاز مايع از كشورهايي چون آذربايجان، قطر و... خريداري كرده است. وقتي از منافع ملي ايران صحبت ميكنيم، يعني ايران بتواند از ظرفيتهاي موجود خود بهترين بهرهبرداري را داشته باشد. طي سالها و دهههاي قبل، ايران به عنوان دومين دارنده ذخاير گازي جهان، مهمترين جايگزين روسيه براي صادرات گاز به اروپا محسوب ميشد. طرحهاي مختلفي براي اين منظور طراحي شد، اما به اين دليل كه روسها مايل نبودند رقيبي براي صادرات گاز داشته باشند، همواره در آتش رويارويي ايران با غرب دميدند، تا ايران نتواند براساس منافعش عمل كند. بر اين مبنا است كه در يك چنين روزهايي كه قطر و آذربايجان در شمايل صادركنندگان گاز به اروپا وارد عمل شدهاند، ايران بيرون گود نشسته و هيچ نقشي در اين مراودات جهاني ايفا نميكند. انگار نه انگار كه ايران دومين دارنده ذخاير گازي در جهان است و به نسبت قطر و آذربايجان مسير سهلالوصولتري براي كشورهاي اروپايي است. در اين شرايط ضروري است يكبار ديگر، ضرورت تامين منافع ملي را در مواجهه با پديدههاي بيروني يادآور شويم، منافعي كه نه فقط مختص يك نسل و يك گروه، بلكه متعلق به نسلهاي آينده اين سرزمين است. نسلهايي كه زماني از خود خواهند پرسيد كه گذشتگان براي استيفاي منافع ما چه كردند و چه نكردند؟ نسلي كه مسوولان امروز كشور را قضاوت خواهند كرد و...