جهاد تبيين و لشكر سايبري
شگفت اينكه اقداماتشان تحت نظارت مستقيم فرماندهانشان صورت ميگيرد و در اكثر اوقات با فحش خوردن مهم جلوهگر ميشوند در حالي كه اصلا عددي نيستند.
گاهي نيز چنين شائبهاي ايجاد ميشود كه اين لشكر سايبري دشمنان فرضي با اكانتهاي فيك و قلابي ميسازد و سپس براي حمله به همين دشمن فرضي، رزمايش برگزار ميكند!
حرف و سخنهايي كه در سالهاي اخير درباره پرداخت مبالغ هنگفت به افراد لشكر سايبري بر سر زبانها افتاده حيرتآور است. اما دريغ از دستيابي به هدفي كه خودشان براي رسيدن به آن، سياستگذاري كردهاند.
مشكل اصلي فضاي مجازي، ضعف محتواي ديني و انقلابي است. با مجهز كردن لشكر سايبري براي كامنت گذاشتن زير محتواي ديگران و ناسزاگويي به اين و آن، چيزي حل نميشود. قرارگاههايي براي مقابله با كژيهاي فضاي مجازي تشكيل شده اما همانطور كه گفته شد، هيچ اتفاق مثبتي رخ نداده است جز ترويج بدزباني از دو طرف و نيز گسترش دروغ، بهتان و توهين.
وقتي بودجه هنگفت «بودجه تبيين» توسط مجلس تصويب شد كاملا قابلحدس بود كه چه دستگاهها، سازمانها و افرادي دارند برايش كيسه ميدوزند تا به نام «جهاد تبيين» آن را تصاحب كنند.
بايد از رهبر معظم انقلاب براي لغو اين تصميم تشكر كرد؛ ضمن اينكه معتقدم «جهاد تبيين» بايد به يك مطالبه عمومي تبديل و توسط آحاد ملت پيگيري شود. تبيين درست نيز بايد ابتدا از سوي مسوولان كشور كليد بخورد.
متاسفانه اطلاعات نادرست متعددي از طرف دستگاههاي مختلف اجرايي منتشر ميشود كه ريشهشان در توهم، شعارزدگي، بيخبري، سادهلوحي و كمسوادي است. اگر اين ريشهها خشكانده شود، اتفاق بدي نميافتد كه براي رفع آن نياز به جهاد تبيين باشد.
مرجع ديگري كه حرف دروغ و غلط منتشر ميكند، رسانههاي خارجي و فضاي مجازي وابسته به آنها است. يك صداوسيماي شجاع، حرفهاي و غيرسانسورچي ميتواند بسياري از تلاشهاي دروغگويان را نقش بر آب كند. اين كار ميتواند سبب آشتي مردم با صداوسيما هم شود. به علاوه، روزنامهها، خبرگزاريها، پايگاههاي خبري، چهرههاي مشهور رسانهاي و سياسي كه از حرّيت و آزادمنشي و استقلال از حكومت برخوردارند، (حتي اگر جناحي باشند) فرصت عرض اندام را از دروغپردازان داخلي و خارجي سلب ميكنند.
جهاد تبيين به همين كمخرجي و پرسودي است.