الياس حضرتي در نامه كنارهگيري از دبيركلي حزب اعتمادملي مطرح كرد
انتخاب «اعتماد» در دوراهي حزب و رسانه
دبيركل حزب اعتمادملي در نامهاي خطاب به مهدي كروبي، پدر معنوي حزب اعتمادملي و همچنين اعضاي شوراي مركزي اين تشكل سياسي اصلاحطلب، از سمت دبيركلي حزب كنارهگيري كرد. دومين دبيركل حزب اعتمادملي از ابتداي تاسيس تا به امروز كه اين تشكل سياسي شانزدهمين سال فعاليت خود را پشت سر ميگذارد، در متن نامه استعفاي خود آورده است:
حضرت آيتالله كروبي پدر معنوي حزب
اعضاي محترم شوراي مركزي حزب اعتمادملي
با عرض سلام و ارادت
در آستانه سال جديد لازم ميدانم تبريكات صميمانه خويش را خدمت شما و يكايك اعضاي شوراي مركزي و تمامي همراهان و اعضاي حزب اعلام نمايم و آرزوي سلامتي براي همه شما و سربلندي براي ايران عزيز و پايداري و شكوفايي براي انقلاب اسلامي و نظام جمهوري اسلامي را از خداوند متعال خواستار باشم.
در عين حال تشكر و قدرداني ميكنم از اعتمادي كه در طول يكسال گذشته به عنوان دبيركل نسبت به بنده حقير داشتيد. عنايت و بزرگواري شما عزيزان به خصوص بزرگ همه ما جناب آقاي كروبي هيچ وقت فراموش نخواهد شد.
به لطف پروردگار و صفا و صداقت و همفكري تمام عزيزان و با محوريت جناب كروبي عزيز، امروز حزب اعتمادملي جزو منسجمترين تشكيلات سياسي در جمهوري اسلامي ايران است.احزاب به عنوان نهادهاي مدني برخاسته از متن مردم، بهترين اقدام داوطلبانه نيروهاي سياسي به حساب ميآيند كه در مسير ايجاد شور و شعور سياسي، تربيت مديران و كادرهاي حزبي، نظارت بر قدرت سياسي و ارايه راهكارهايي براي بهبود اوضاع حكمراني كشور فعاليت ميكنند. متاسفانه ساختار انتخابات در كشور ما بر تحزب بنا نشده و هيچ حق اختصاصي براي احزاب سياسي پديد نيامده است در حالي كه احزاب در نظامهاي سياسي مردمسالار بايد از شأن و جايگاه سياسي مستقلي برخوردار باشند و از سوي قانون به اشكال مختلف حمايت شوند. اين امر كار حزبي را با مشكلات متعددي مواجه كرده و بقاي احزاب را با مشكل مواجه ساخته است.
براي جبران اين نقيصه و با توجه به اهميت حزب و ارزش فعاليت حزبي، ضروري است در درون همه احزاب تلاش مضاعفي براي روشن نگهداشتن چراغ تحزب صورت بگيرد و از جمله جمع كثيري از كادرهاي اصلي به خصوص دبيركل حزب، تمام وقت و با تمام ظرفيت شبانهروزي در اختيار حزب باشند تا در اين فضايي كه تيرهاي نااميدي و يأس و بياعتمادي از زمين و زمان در حال باريدن است، چراغ حزب را براي تعيين مسير حركت مردم با سازماندهي، آموزش و توليد ايده و راهحلهاي دقيق، روشن نگه دارند و اين ميسر نميشود مگر آنكه علاوه بر داشتن انگيزه، كفايت و توانايي فكري، قدرت سازماندهي و مقبوليت عمومي، «وقت كافي» و فرصت لازم نيز به حزب اختصاص داده شود.
متاسفانه به خاطر مسووليتي كه از حوزه مجموعه رسانهاي «اعتماد» بر دوشم هست، امكان «وقت»گذاري از حقير سلب شده است و طبعا موافقيد كه اهميت رسانه هم امروزه نهتنها كمتر از حزب نيست شايد بيشتر هم باشد. در وضعيت كنوني كشور، رسانهها هم با مشكلات وحشتناكي مواجهند كه ضرورت دارد با تمام توان به آن پرداخته شود.
حمل همزمان اين دو بار سنگين براي بنده ميسر نيست و در عمل نتوانستم به هيچ كدام از اين دو مسووليت فرصت لازم را تخصيص داده و به مسائل هر دو حوزه حزب و رسانه، به خوبي رسيدگي كنم و مدتهاست خودم را مجبور به انتخاب يكي از آن دو كردهام. بر اين باورم كه مسووليت حزبي بنده با حضور دهها شخصيت برجسته سياسي بدون متولي باقي نخواهد ماند، اما كار رسانهاي فعاليتي است كه ظاهرا خودم بايد تمام وقت خود را به آن اختصاص دهم تا كاري از پيش برود. با همين استدلال در طول ٦ ماه گذشته در شوراي مركزي و كميته تعامل و دفتر سياسي حزب موضوع استعفا را مطرح و اخيرا در ملاقات حضوري كه خدمت جناب آقاي كروبي داشتم، با ايشان هم طرح موضوع كردم. بدين وسيله ضمن تشكر مجدد از تمام محبتها و همكاريهاي صادقانه همه سروران عزيزم در حزب اعتمادملي، از خدمت دوستان مرخص ميشوم و انشاءالله از اين به بعد و تا اطلاع ثانوي از سنگر فعاليت حزبي كلا به سنگر فعاليت تمامعيار رسانه هجرت ميكنم، باشد كه با دعاي خير شما بتوانم آنچه وظيفه ملي، انقلابي و اسلامي من در برابر ملت، كشور، انقلاب و نظام برآمده از خون يكايك برادران شهيدم هست، انجام وظيفه كنم.
انشاءالله در اولين فرصت قائممقام محترم جناب آقاي مهندس گراميمقدم با همكاري همه عزيزان نسبت به برگزاري جلسه شوراي مركزي اقدام كرده و دبيركل جديد از ميان شخصيتهاي خوشسابقه و باتجربه انتخاب خواهد شد.
والسلام عليكم و رحمتالله و بركاته
23/۱۲/1400