از ورود نهادهاي غيرفوتبالي به فوتبال تا بازگشت محدوديتهاي جنسيتي
باختهاي ورزش ايران در سال ۱۴۰۰
گروه ورزش
شايد رسم بر اين باشد كه در انتهاي سال دستاوردهاي يك حوزه بيشتر برجسته شود. شايد خيليها ترجيح بدهند در آستانه نوروز حرفهاي قشنگ بزنند و اميدوارانه به استقبال سال جديد بروند. ما اما ترجيح ميدهيم يادمان نرود در سال ۱۴۰۰ چه اتفاقات بدي در حوزه ورزش افتاد. نه اينكه اتفاقات بد كم افتاده باشد ولي مواردي كه در ادامه ميآيد مهمترينشان به حساب ميآيد.
مسابقه دو سر باخت
المپيك توكيو از لحاظ مدالآوري و نمايش ورزشكاران ايران خوب بود. تقريبا بهترين نتيجه تاريخ ايران در اين رقابتها رقم خورد، اما همين مسابقات چند نقطه تاريك هم داشت كه بزرگترينش رويارويي دو ورزشكار ايراني در قالب دو تيم ايران و پناهجويان بود. مسابقهاي كه داغ دل خيليها را تازه كرد و باعث شد زخمهايي نظير مهاجرت نخبگان، بسته شدن هر روزه دايره خوديها و سياستگذاريهايي كه باعث ميشود ايرانيها مقابل هم قرار بگيرند باز شود. مسابقه ناهيد كياني و كيميا عليزاده به همه زخم زد و صداوسيما هم عوض مدارا با حمله به تنها مدالآور زن تاريخ ورزش ايران روي اين زخمها نمك پاشيد.
كوچ مستمر ورزشكاران
امسال هم مثل سالهاي گذشته شاهد موج بزرگ مهاجرت ورزشكاران ايراني به ساير كشورها بوديم. بودند ورزشكاران هموطني كه در المپيك زير پرچم ساير كشورها مسابقه دادند و اتفاقا مدال هم گرفتند. اينها كساني بودند كه سالهاي قبل رفته بودند. در سال ۱۴۰۰ ورزشكاراني از رشتههاي مختلف از جمله كشتي، هندبال، بوكس، پاورليفتينگ، بدنسازي و چند رشته ديگر ايران را به اميد شرايط بهتر ترك كردند. خيلي از اين ورزشكاران بعد از اعزام به مسابقات بينالمللي به ايران بازنگشتند.
حذف سرخابيها
فوتبال ايران در سال ۱۴۰۰ حاشيههاي زيادي داشت. همان بحثهاي هميشگي مسابقات ليگ و جار و جنجالها. در كنار همه اتفاقات تكراري حذف سرخابيها از ليگ قهرمانان آسيا ضربهاي سخت بر پيكر نحيف فوتبال باشگاهي ايران وارد كرد. هنوز بعد از گذشت چند ماه از آن اتفاق و در آستانه سال جديد مشخص نشده بالاخره چه كسي عامل حذف دو تيم استقلال و پرسپوليس از ليگ قهرمانان آسيا بود. فدراسيون فوتبال، كميته تعيين صدور مجوز حرفهاي، مديران دو باشگاه، وزارت ورزش، دولت يا نهادهاي ديگر. هيچكس در اين چند ماه مسووليت حذف دو تيم پرطرفدار ايران را به گردن نگرفته و بعيد هم هست اين اتفاق بيفتد. حالا قرار است با واگذاري سهام دو باشگاه در بورس كه آن هم از نظر كارشناسان يك خطاي بزرگتر به نظر ميآيد اين مشكل برطرف شود تا سال آينده اين دو تيم بتوانند به آسيا بازگردند. مسالهاي كه ابهامات زيادي در آن وجود دارد.
بازگشت محدوديتهاي جنسيتي
كسي فكرش را نميكرد در آستانه ورود به قرن جديد و بعد از اين همه آزمون و خطا، عدهاي بخواهند راههاي چندباره طي شده را دوباره طي كنند. ولي آمدن دولت ابراهيم رييسي روي كار و معرفي حميد سجادي به عنوان وزير ورزش سورپرايزهاي ويژهاي براي ورزشكاران و مخصوصا ورزشكاران زن به همراه داشت، از جمله بازگشت پله به پله محدوديتهاي جنسيتي براي ورزشكاران زن. مريم كاظميپور معاون توسعه ورزش بانوان مدتي بعد از نشستن پشت صندلي مديريت در حكمي ورزشهاي زير مجموعه بدنسازي از جمله فيتنس و مچاندازي را براي زنان ممنوع اعلام كرد تا ورزشكاران اين رشتهها خانهنشين شوند. ورزشكاراني كه قرار بود همين اسفند در جزيره كيش در مسابقات بينالمللي اين رشته به ميزباني ايران شركت كنند، اما آن مسابقات بدون حضور زنان به انجام رسيد. در ميانه اسفند هم خبر تفكيك جنسيتي در ورزشگاه آفتاب انقلاب براي ورزشكاران رشته دووميداني منتشر شد. بعد از سالها تمرين مردان و زنان ورزشكار كنار هم فدراسيون دووميداني طبق آنچه خودش اعلام كرد با دستور نهادهايي از بالا گفت از اين به بعد مردان بايد با مردان تمرين كنند و زنان با زنان. به همين دليل ورزشگاه آفتاب انقلاب سانسبندي مردانه، زنانه شد.
ورود نهادهاي غيرفوتبالي به فوتبال
عزل عزيزي خادم از رياست فدراسيون فوتبال احتمالا مبهمترين اتفاقي است كه در ورزش ايران در سال ۱۴۰۰ رخ داد. هيات رييسه فدراسيون مدام تاكيد دارد براساس قانون و با استقلال كامل چنين تصميمي را اتخاذ كرده است. با اين حال منابع آگاه نزديك به فدراسيون از تاثير نهادهاي خارج از فوتبال روي اين موضوع گفتهاند. بسياري از كارشناسان در دوره مديريت عزيزي خادم نقدهاي جدي به عملكرد او داشتند اما همه اين مسائل را در چارچوب اتفاقات فوتبالي ميديدند. به همين دليل عزل او به اين شيوه به نظرشان خطرناك آمد و نسبت به عواقب آن هشدار دادند. پرونده ماندن يا رفتن قطعي عزيزي خادم از فدراسيون فوتبال با برگزاري مجمع فدراسيون در خرداد ماه بسته ميشود اما مسائل پشت پرده آن احتمالا تا مدتها سوژه روز ورزش ايران خواهد بود.
بستن در استاديومها به روي تماشاچيان
بعد از موج اول كرونا كه باعث شد درهاي استاديومها به روي تماشاچيان بسته شود، تنها در دو مقطع بنا به دلايلي هواداران فوتبال موفق شدند وارد استاديوم شوند؛ يك بار در دو بازي استقلال و پرسپوليس و يك بار هم براي تماشاي بازي ايران و عراق در انتخابي جام جهاني. از ابتداي امسال با شروع واكسيناسيون انتظار ميرفت هواداران بتوانند دوباره به استاديوم برگردند؛ مثل همه جاي دنيا. با اين حال چنين اتفاقي نيفتاد و هر بار به بهانهاي خالي ماندن صندليهاي استاديومها تمديد شد. در اين بين هواداران و تيمهاي فوتبال بين ستاد مقابله با كرونا، وزارت بهداشت، وزارت ورزش، فدراسيون فوتبال، سازمان ليگ، شوراي تامين و چند نهاد ديگر دست به دست شدند. امسال ميشد سال بازگشت كنترل شده هواداران به استاديوم باشد اما با مديريت اشتباه فوتبال يك سال از داشتن اين نعمت بيبهره ماند. اين طلسم قرار است فردا با حضور 20 هزار نفري هواداران سرخابي در استاديوم براي تماشاي دربي شكسته شود. البته اگر تا آن موقع اتفاق خاصي نيفتد!
همانطور كه در بالا ذكر شد ميتوان اتفاقات ناگوار ديگري نيز در سال ۱۴۰۰ پيدا كرد؛ از درگذشت مرحوم يزدانيخرم رييس سابق فدراسيونهاي واليبال و كشتي تا سوگ غريبانه دكتر صدر نازنين. از ثبت نخستين دوپينگي المپيك زمستاني پكن به نام ايران تا شكست حسن يزداني در فينال المپيك توكيو.