نگاهي به مجموعه ميراث لورين
بيگانگان در ميان ما
معصومه ميرابوطالبي
ميراث لورين (نشر افق) مجموعهاي هفت جلدي است كه تاكنون دو جلد اول آن در ايران ترجمه و منتشر شده. نويسنده كتاب، آنطوركه روي جلد آمده، پيتاكوس لور است؛ اما اين نام واقعي نويسنده نيست. او جبي هيوگس است ولي اين مجموعه را با نام پيتاكوس لور منتشر كرده. اما چرا پيتاكوس لور... هيچچيز در اين مجموعه بيدليل نيست، همانطور كه در ابتداي جلد اول و جلد دوم هشدارهايي به خواننده درباره حضور بيگانگان داده شده است. پيتاكوس لور ارشد لورينيها در زمين است و فعلا، از نظر هفت شماره باقيمانده از گاردها پنهان است تا روزي كه زمان جنگ با موگادوريها برسد و وارد صحنه شود. او خود روايتگر زندگي گاردها و سپانانشان است. مجموعه ميراث لورين داستان زندگي نوجواناني است كه در كودكي از سياره لورين گريختهاند و در ميان ما روي زمين زندگي ميكنند. آنها زندگياي معمولي دارند و نيروهاي خارقالعاده خود را پنهان ميدارند تا بيش از پيش از چشم متجاوزينِ موگادوري پنهان بمانند. زندگي آنها ميان ساير نوجوانان باعث ميشود درگير دغدغههاي نوجوانان شوند. مانند درگيري با قلدرهاي مدرسه، عشق دوران جواني و نظام آموزشياي كه ميخواهد آنها را محدود كند. اما مشكل بزرگتر شخصيتهاي لوريني در رمانها (هم براي شماره چهار و هم براي شماره هفت در دو جلد نخست) مفهوم هويت است. چهار گاهي آرزو ميكند كاش تفاوتي با بقيه نداشت و زندگي معمولي مثل بقيه را تجربه ميكرد. در يك مكان ثابت زندگي ميكرد و ميتوانست دوستان صميمي داشته باشد و با خيال راحت عشق را تجربه كند. اما شماره هفت كه در يك دِير اسپانيايي اسير شده است، سعي ميكند هويت اصلي خودش، لوريني بودنش را، با نقاشيها و تصوراتش حفظ كند و ريشههايش را فراموش نكند. او كسي را ندارد كه لورين و خاطرات مبهمش را برايش حفظ كند؛ پس خودش مجبور است ريشههايش را به ياد داشته باشد و در تنهايي تواناييهايش را گسترش بدهد. او با سپانش هم درگير است؛ كسي كه قرار بوده حامياش باشداما حالا صدمه ديده و رنجور است و ميخواهد بين زمينيها و افكارشان حل شود.
ميراث لورين مجموعهاي ماجراجويانه و كمي علمي- تخيلي است و در كنار همه اينها، مشخصه فانتزي اين اثر است كه او را متمايز ميكند. دو گروه از بيگانگان ميان انسانها زندگي ميكنند، اطلاعاتي كه از سرزمين اصلي، جهان فراتري فانتزي لورين، به خواننده داده ميشود در حد شهودات و خاطراتي است كه شخصيتهاي اصلي دارند و اتفاقات تمام مدت روي زمين رخ ميدهد. اما اين دو گروه از بيگانگان خودشان عناصري فانتزي هستند. علاوه بر نيروهاي فرا انسانياي كه در آنها وجود دارد، اشياي فانتزي، موجودات فانتزي و طلسمهايي هم همراه آنهاست. عناصري فانتزي كه به گونهاي جديد در اين مجموعه نمود پيدا ميكنند.
اشياي فانتزي بسته به هر گارد متفاوت است و همهشان در صندوقچههايي نگهداري ميشود كه حاوي سنگهايي ارزشمند از سياره لورين است، سنگهايي با توانمندياي خارقالعاده كه مردهريگ ناميده ميشوند. در كنار مردهريگها، موجودات فانتزياي به نام شيمر همراه آنها به زمين سفر كردهاند و ميان ما زندگي ميكنند. گروه متخاصم هم براي نبرد، موجوداتي خارقالعاده در لشكرش دارد كه بسته به جريان داستان، اين موجودات همراه شخصيت يا عليهاش وارد نبرد ميشوند. اما يكي از نكات منحصربهفرد اين كتاب راز آلودگي آن است. از اسم نويسنده كه مهتر لورينيها در زمين است تا طلسمهايي كه مثل شبكهاي، لورينيها را به هم مرتبط ميكند. وقتي اين ده بچه لوريني روي زمين پخش شدهاند، طلسمهايي براي آنها قرار داده شده تا بتوانند در موقع لزوم خبري از هم بگيرند و در شروع جلد يك اين اتفاق رخ ميدهد، جايي كه سه گارد اول كشته شدهاند و حالا نوبت شماره چهار است.
فانتزي زماني به صورت قوي در داستاني نمود پيدا ميكند كه قواعدي براي جهانش وضع كند و تا پايان بر همان قواعد استوار بماند. اين اتفاقي است كه در ميراث لورين ميافتد و داستان علاوه بر تمام نبردهايش، شبكهوار با طلسمها، اهداف و انتظاراتي كه براي شخصيتهاي آن وجود دارد، با هم محكم و بسته شده است و بدنهاي قوي براي داستان شكل ميدهد.
خواندن هر جلد از ميراث لورين ما را منتظر ادامه داستان نگه ميدارد؛ اينكه بدانيم چه ميشود و چه بلايي قرار است سر لورينيها و حتي زمينيها بيايد.