ادامه از صفحه اول
واقعگرا يا اخلاقگرا؟
به نظر من رويكرد تركيبي جوابگو است. به اين معني كه در مقام توصيف و فهم رفتارهاي، بايد رويكرد واقعگرا را مبناي توصيف قرار داد ولي در مقام تجويز و ارزش، رويكرد اخلاقگرا را ترويج كرد. اجازه دهيد مثالي داخلي زده شود. در مقام توصيف ميفهميم كه با افزايش فقر و نابرابري، جرايم مالي و سرقت افزايش پيدا ميكند. ولي در مقام تجويز به كسي نميگوييم كه اگر فقير شدي دزدي كن، حتما اين كار را ضد ارزش ميدانيم و توصيه به انجام آن نميكنيم، بلكه پرهيز هم ميدهيم. يكي از علل رشد گرايش به سرقت ميتواند ريخته شدن قبح دزدي يا مشروع معرفي كردن آن باشد. ما با رويكرد اخلاقگرا هزينه عبور فرد از زشتي دزدي را زياد ميكنيم. همانطور كه با استناد به رويكرد اخلاقگرا در روابط بينالملل، هزينه جنگ و تجاوز را بيشتر ميكنيم، در عين حال بايد توجه داشته باشيم كه اگر كساني نابرابري ايجاد يا فقر را بيشتر ميكنند، بايد منتظر باشند كه سرقت هم افزايش يابد. ما سرقت را مشروع و عادي نميكنيم، ولي ميدانيم كه ريشه آن در نابرابري و فقر گسترده و فقدان تعلق خاطر فرد به جامعه است و كساني هستند كه اين وضع را به وجود آوردهاند و آنان نيز مسووليت مهمي در پديده سرقت دارند. بنابراين حكومتهايي كه موازنه قوا را به شكل خطرناكي به هم ميزنند در شكلگيري رفتار واقعگرا و جنگ مسووليت مستقيم دارند.
از سوي ديگر اتكا به رويكرد اخلاقگرا بدون توجه به رويكرد واقعگرا ممكن است در مواردي منجر به جنگ شود. در واقع بايد گوشه چشمي به رويكرد واقعگرا در وصف رفتار حكومتها داشت، چون هميشه كساني هستند كه براساس اين رويكرد عمل ميكنند، پس كنار گذاشتن آن در مقام عمل خطرناك است. هيچ اخلاقي، بدون موازنه قدرت و تضمين كافي، پايدار نخواهد ماند. پس رويكرد واقعگرا از اين جهت نيز بر رويكرد اخلاقگرا برتري عملي دارد. انتزاعي و اخلاقي كردن امور واقعي مثل قدرت و پول، ممكن است نتايج منفي داشته باشد و حتي اخلاق را زايل كند. ولي بدون رويكرد اخلاقي نيز نميتوان زندگي كرد. در هر حال همه نسبت به وضع موجود معترض هستيم. آن را ناعادلانه و غيراخلاقي ميدانيم، پس بايد حامل و مُبلِغ ارزشهاي برتر اخلاقي هم باشيم. ولي اجازه ندهيم كه عدهاي واقعگرا خود را پشت شعارهاي رويكرد اخلاقگرا پنهان كنند. كاري كه امروز غربيها در ماجراي اوكراين به وفور انجام ميدهند.
ميزباني جام جهاني با چشمپوشي بر مسائل حقوقي زنان؟
به همين خاطر، اي كاش صدا و سيما در عين حال كه گزارشهايي را درباره عوامل موثر بر جذب ميزباني براي جام جهاني تهيه ميكند، به عوامل و موانعي كه بر سر راه اين ميزباني همچون حادثه تلخ مشهد هم اشاره كند تا در عين اينكه به وظيفه و مسووليت اجتماعي خود عمل ميكند، پول بيتالمال را در راستاي روشنگري افكار عمومي هزينه كند.