فاضلاب همچنان مهمان ناخوانده دريا
هادي شيرواني شيري
در شهرهاي بندري رها شدن فاضلاب در دريا و محيط زيست خطر جدي براي جانداران و به خصوص انسان به دنبال دارد. متاسفانه در اكثر نقاط كشور فاضلابهاي شهري و روستايي يا وارد چاههاي جذبي ميشوند كه موجب آلودگي سفرههاي آب زيرزميني شده يا وارد رودخانهها شده و موجب آلودگي محيط زيست، پرورش حشرات و جوندگان موذي و خطرناك ميشوند. اما شايد دردناكتر از همه اينها ورود فاضلاب شهرهاي بندري به درياها و آبهاي آزاد است. بخش بسيار بزرگي از زندگي روي كره زمين در درياها واقيانوسها جريان دارد. در واقع بخش بزرگي از اين حيات آبي همچنان ناشناخته مانده است، اقيانوسها نزديك به ۷۱ درصد سطح زمين را پوشاندهاند. شگفتيها و زيباييهاي حيات در درياها آنقدر زياد است كه مشاهده ذرهاي از آنها كافي است تا به خود بياييم ضمن تقويت ايمان به خالق اين شگفتيها از آلوده كردن و به مخاطره انداختن حيات موجودات زنده خودداري كنيم. ويژگي ممتاز شهرهاي بندري نسبت به ساير شهرها، همجواري با درياست كه جذب حداكثري گردشگران را به دنبال دارد، از طرف ديگر صيد ماهي، ميگو و... همچنين دريانوردي و حملونقل دريايي كه ارزانترين روش حملونقل در دنياست، نقش دريا در تامين انرژي و از همه مهمتر تعادل زيست محيطي همه و همه به بركت درياست اما ما بدون توجه به موارد فوق فاضلابهاي شهري را كه حامل مواد شيميايي معمولا خطرناك هستند را وارد دريا ميكنيم.
وسعت جغرافيايي آبهاي كره زمين
نسبت به خشكي
اراده فراملي جهت حفاظت از آن را ميطلبد و فقدان اين اراده بينالمللي خسارتهاي جبرانناپذيري به اين اكوسيستم وارد كرده است. متاسفانه حفاظت از محيطزيست چه در سطح ملي و چه در سطح بينالمللي قرباني سياست شده است و در اولويت سياستمداران نبوده و نيست. در طول ساليان گذشته خصوصا بعد از كشف نفت و انقلاب صنعتي و انفجار جمعيت جهان و ضرورت حملونقل گسترده دريايي خصوصا حمل سوختهاي فسيلي، حوادث تلخي كه منجر به آلودگي درياها شده مانند سانحه كشتي توري كانيون، (نفتكش ليبريايي توري كانيون در 18 مارس 1967 در آبهاي آزاد مجاور سواحل انگلستان به يك تخته سنگ برخورد و نفت زيادي داخل دريا وارد شد و حمله به ترمينال نفتي لارك كه سوپر تانك بارسلونا مورد هجوم هواپيماهاي عراقي قرار گرفت و مقادير زيادي نفت سبك را وارد دريا كرد)، رخ داده است در نتيجه آن قوانين و قواعدي نيز در سازمانهاي بينالمللي تصويب شد (مانند كنوانسيون 1982 جاماييكا) اما آنچنان كه بايد در حفاظت از محيطزيست درياها موثر نيفتاد. در سطح بينالمللي شايد كنترل حوادث منجر به آلودگي دريايي مشكل باشد ولي در سطح ملي ميتوان حداقل از ورود فاضلاب شهرها و روستاهاي بندري و همچنين فاضلابهاي صنعتي كه بعضا هم خطرناكتر هستند جلوگيري كرد. به خصوص در كشور ما با توجه به بحران آب كه روز به روز نيز گستردهتر شده و حتي در اين چند سال موجب تنشهايي در بعضي مناطق كشور شده است، جا دارد مسوولان وزارت نيرو در بحث تصفيه فاضلاب اهتمام جدي ورزيده و با همكاري شهرداران بنادر كه به نظر ميرسد در اين زمينه مسووليت سنگيني دارند، با تصفيه فاضلاب علاوه بر جلوگيري از آلودگي زيست محيطي، آب تصفيهشده را دوباره به چرخه مصرف برگردانده كه قطعا هزينه آن نيز خيلي كمتر از انتقال آب از دريا در مسافتهاي طولاني بوده از هدررفت بودجه عمومي جلوگيري خواهد كرد.