نگاهي به بيانيه 300 سينماگر زن
در خصوص آزار و تعرضات جنسي
كنشگري اجتماعي امروز زنان
الناز راسخ
يك جامعه سالم فارغ از نگاه جنسيتزده، خود را متشكل از 2 گروه ميداند. زن و مرد. زنان و مرداني كه در كنار يكديگر، شانه به شانه سعي بر آن دارند تا در ابتداي امر خود و زندگي خود و سپس در مقياس كوچك خانواده و در ابعادي وسيعتر جامعه را بسازند. اما نگاه جنسيتزده از ديرباز و در طول تاريخ گريبانگير فرهنگ و جامعه ايراني بوده است. چه آن زمان كه زنان از هيچگونه حق انتخابي براي خود و نيازهاي فرديشان برخوردار نبوده و به طرق گوناگون مورد آزار روحي و رواني و گاها جسمي قرار ميگرفتند (كه نمودش هنوز در همسايگي ما افغانستان ديده ميشود يا حتي در خانه پدري كيانوش عياري نمونه وطنياش مشاهده شد) و چه آن زمان كه براي فعاليتهايشان در جامعه خط و خطوط قرمز و سياه و... كشيده ميشود.
يكي او را تنها در كسوت يك زن خانهدار محترم ميشمارد، ديگري حاضر است تا آنجا كه ميتواند او را تحقير كند (كلامي، روحي و جسمي) يا كسي چون گرگي در لباس ميش، خود را به او نزديك ميكند تا از اين طريق به مقاصد بيمارگون خويش برسد.
زنان در جامعه ما هميشه در معرض انواع تعرضات بودهاند. آن هنگام كه خدمات، نيروها و انديشههاي خلاقانهاش در مقايسه با يك جنس مذكر هيچ شمرده ميشود، به او تعرض شده است. وقتي در خيل همكاران و همكلاسيها و همفكرهاي خود، به بهانه زن بودن تعريف از چهره و وجنات ظاهرياش جايگزين نقد و تحليل افكار، آرا و دستاوردهايش ميشود، به او تعرض شده است. وقتي براي او تصميم ميگيرند كه در زندگي چگونه باشد به او تعرض شده است.
اين روزها كه انتشار بيانيه 300 سينماگر زن در خصوص آزار و تعرضات در جامعه سينمايي خبرساز و به دنبالش متاسفانه منجر به واكنش و جوابيهاي منفعلانه از سوي خانه سينما شد، بد نيست به اين بيانيه نگاهي عميقتر و وسيعتر داشته باشيم.
به زعم نگارنده، اگر از عنوان «300 سينماگر زن»، مصدر سينماگر بودن را حذف كنيم، آنگاه با 300 زن روبرو هستيم كه ميتوانند مشتي نمونه خروار از همه زنان اين جامعه باشند كه تصميم گرفتند در جامعه حضور مثبت، فعال و تاثيرگذاري داشته باشند اما در طول ساليان در همين جامعهاي كه زنانش در فكر رشد و ارتقايش بودند، با نهايت بيرحمي با آنان رفتار كرده و در دورههاي مختلف سعي داشته زنان را به كنج رينگ بكشاند و در مظان اتهامشان قرار دهد. مواردي به اندازه انگشتان دست را ميتوان يافت كه جامعه (متشكل از مردان و زنان سالم از منظر آگاهي و انديشه درست) در پشت يك زن ايستاده و از او در مسيرش حمايت كرده باشد يا اگر جايي خطري متوجه او ميشده يا فردي يا كساني سعي به تعرض به حقوق اوليه انساني او را داشتهاند، دورش را گرفته تا مبادا آسيبي به او برسد.
نه تنها اين 300 زن، بلكه تمام زنان در جايگاههاي مختلف اعم از دانشجو، معلم (استاد)، پژوهشگر، خانهدار، كارمندان ادارات دولتي و خصوصي، يك عابر پياده، يك ارباب رجوع وقتي خود را به سازماني ميرساند تا گرهاي از زندگياش بگشايد، قاضي، طلبه، هنرمند و ... بسياري مشاغل و كسوتهاي ديگر بايد پشت اين بيانيه و بيانيههايي از اين جنس بايستند تا اين حركت در تمام لايهها و ابعاد جامعه گسترش پيدا كند و تمام قصهها و رازهاي مگويي كه از ترس بايكوتشدن، قرباني يا متهمشدن در سينه زنان اين سرزمين دفن شده بر دهانها و زبانها جاري شود. تا به هر روي فردي (در جايگاه قدرت جسمي يا موقعيت اجتماعي) كه اين فرد ميتواند چه زن باشد و چه مرد، به خود اجازه تعرض به حقوق فرد ديگر (اعم از زن و مرد) را ندهد.
امروز كه پس از انتشار اين بيانيه، مجلس خواهان طرح لايحه صيانت از زنان و حفظ امنيت آنان در برابر خشونت در صحن خود است، بايد نگاهش را به كل جامعه زنان بسط دهد و هيچ اما و اگري براي هيچ فردي در هيچ جايگاهي با هيچ قدرت مالي و اجتماعي قائل نشود. چه بسيار زناني كه به دليل ديدهنشدن و عدم حمايتهاي مناسب در لايههاي پنهان جامعه زير بار انواع تعرضات گوناگون لِه ميشوند و هيچ دادرسي ندارند.
امروز نمايندگان محترم مجلس، شايسته است از اين بيانيه حسن استفاده را كرده و دست تمامي آناني كه سعي دارند عفت عمومي جامعه را خدشهدار كنند و از آن محيطي ناامن براي زنان بسازند تا ايشان را از ترس به درون خانهها و انتخابهاي ناصحيح و نادرست بكشانند، كوتاه كنند. چراكه تنها از اين طريق است كه ميتوان اميد داشت آينده فرزندانمان روشن باشد و دخترها و پسرهايمان در كنار هم به شيوهاي انساني و اخلاقي در مسير رشد و تعالي اين كشور قدم بردارند. در غير اين صورت در پشت بسياري از درهاي بسته اين جامعه ظلمهاي بيشماري در حق شهروندان اين جامعه (چه زن و چه مرد) خواهد شد و كسي خود را مسوول و پاسخگوي آن نميداند.