نبايد
به عقب
برگرديم
معصومه ابتكار
موضوع حضور خانمها در استاديومهاي ورزشي از مسائلي است كه متاسفانه به دليل عدم دقت و توجه كافي به مناسبات اجتماعي، فرهنگي، اقتضائات جامعه امروز و نياز نسل جوان براي حضور در عرصههاي ورزشي به يك مساله و چالش تبديل شده است. در حالي كه دليل منطقي براي اين چالش وجود ندارد و عاقلانه نيست به خاطر مسالهاي كه راهحل ساده و قابل اجرا دارد، اينگونه جوانان، زنان و مردم را از اصلاح امور نااميد كنيم. به هر حال امروز اين موضوع مطالبه بخشي از جامعه زنان ما است. وقتي در دولت دوازدهم كارم را در معاونت رياستجمهوري در امور زنان و خانواده آغاز كردم، اين مساله روي ميز بود. به ياد پلاكاردي در دست دختر خانمي در استاديوم محل گردهمايي انتخاباتي آقاي روحاني افتادم كه روي آن نوشته بود: «آيا بعد از انتخابات هم ميتوانيم به استاديوم بياييم؟» تلاش در اين زمينه را در كنار بسياري از اقدامات ديگر كه از مهمترين مطالبات جامعه زنان بود آغاز كرديم تا هر محدوديت غيرمنطقي را كه ريشه در باورهاي غلط دارد، با رايزني، گفتوگو و مذاكره با مراجع، فقها و صاحبنظران حل و فصل كنيم؛ مانند دهها نشست فقهي و حقوقي در موضوعات مختلف حقوقي زنان و خانواده كه در قم برگزار كرديم. اعتقاد داشته و داريم كه قوانين، مقررات و فقه پوياي ما براي موارد پيشآمده، راهحل دارد. در مورد حضور زنان در استاديومهاي ورزشي هيچ قانوني مبني بر ممنوعيت ورود زنان نداريم و در ورزشگاهها غير از فوتبال هم اغلب حضور زنان را داشتهايم. در مورد فوتبال اما حدود 20 سال قبل فيلمي از سوي آدمهاي مسالهدار اگر نگوييم مريض، تهيه و به برخي مقامات عالي ارايه شد. در اين فيلم ظاهرا صحنههايي از سخنان و رفتارهاي غيراخلاقي در ورزشگاه و در حضور زنان به نمايش در آمده بود. نتيجه اينكه موجي در ميان طيفي به راه افتاد كه با توجه به اين وضعيت حضور خانمها در اين شرايط مناسب نيست و بهتر است خانمها براي ديدن مسابقات فوتبال نروند. البته كه اين فيلم يكطرفه و جهتدار با هدف حذف زنان از تماشاي مسابقات بود. متاسفانه از همان زمان به جاي اينكه شرايط بروز رفتارهاي غيراخلافي را حذف كنند، صورت مساله و حضور زنان حذف شد.
در تكميل آن نيز با طرح مسائلي مانند ديده شدن بدن نامحرم يا شادي و هيجان خانمها از ديدن مسابقات، بر اين تنور دميدند، در حالي كه براي همه اينها پاسخ منطقي وجود دارد. يعني در حالي كه موضوع را نميشناختند، قضاوتهاي نادرست و احكامي صادر شد كه ايجاد هزينه و نا اميدي كرد. كارشناسان اما ميگفتند كه اين مساله راهحل دارد، مانند زماني كه ورزش بانوان را مساله دانسته و محدوديت برايش گذاشتند، ولي با پافشاري خانمها، رايزنيهاي مبتني بر دانش و منطق و كار تخصصي، امروز در دهها فدراسيون نهتنها خانمها حضور دارند بلكه معاون فدراسيون هستند و لباسهاي ورزشي داراي شاخصهاي شرعي هم تاييد داخل و هم تاييد بينالمللي گرفتهاند و زنان و دختران ما در مسابقات قهرماني جهاني شركت ميكنند. اين خود تحول بزرگي بوده، اما سياستهاي غلط، عملا دستاوردهاي بزرگ در حوزه ورزش زنان ايراني را در افكار عمومي ميپوشاند و فقط مشكلات را در اذهان جا مياندازد. بهطوري كه برداشت ميشود محدوديت براي زنان بسيار شديد است و امكان رشد و فعاليت وجود ندارد. بعد هم ميگويند چرا جوانها اينقدر به مهاجرت رغبت نشان ميدهند، بنابراين در پيگيري اين پرونده در دولت دوازدهم رايزنيهاي متعددي را با بخشهاي مختلف مذهبي، تخصصي، در داخل دولت، نيروي انتظامي و فدراسيونهاي ورزشي آغاز كرديم. استدلالها به خصوص دلايل ورزشي مطرح ميشد و تاكيد داشتيم كه اين كار نبايد سياسي و تبديل به يك اختلاف موضع ميان گروههاي سياسي شود، بلكه اين مطالبه دختران جوان ما شده و بايد خواست آنها را در نظر بگيريم و با رعايت شؤونات مساله را حل كنيم. موضوع در كميسيونهاي دولت مورد موافقت بود. وزارت كشور در مجموع مخالفتي نداشت، البته نيروي انتظامي نظرش مقداري متفاوت بود. وزارت ورزش همراه بود و وزير وقت آقاي سلطانيفر بسيار تلاش كرد. فدراسيونها، كميته ملي المپيك و شخصيتهايي مثل خانم طاهره طاهريان براي راهگشايي در اين موضوع پيشگام بودند و تلاش كردند. با گروههاي هواداران صحبت شد و آنها هم به كمك آمدند. خوشبختانه اين روند سبب شد در مسابقه تيمهاي ملي ايران و كامبوج در تاريخ 18 مهر 1398، خانمهاي علاقهمند از طريق خريد بليت به استاديوم بروند. پيش از آن نيز در بازيهاي جام جهاني روسيه براي اولينبار پس از سالها در بازي ايران و اسپانيا به تاريخ 30 خرداد 1397 و سپس در بازي ايران و پرتغال به تاريخ 4 تير 1397 زنان به استاديوم آزادي راه يافتند و خيليهايشان همراه همسر و فرزندان در كنار هم بازيها رااز مونيتور بزرگ وزرشگاه آزادي ديدند. در اين مسابقات اگر چه تعداد محدود بود، ولي انجام شد. خود من شركت كردم و ديدم چقدر خانمها خوشحال بودند و چه شادي و نشاطي داشتند. البته كه رييسجمهور آقاي روحاني شخصا در اين موضوع چند بار ورود كرده و گفته بودند اگر خانمها حضور داشته باشند خيلي از رفتارها يا سخنان ناشايست انجام نخواهد شد و واقعا اين اتفاق افتاد و تجربه نيز همين واقعيت را نشان داد، اما در همان برهه هم مخالفتها زياد بود. بارها به ما گفتند تلاش شما فقط براي زناني است كه ميخواهند وارد ورزشگاه شوند و مسائل ديگر را رها كرديد. در حالي كه به هيچوجه چنين نبود و اين يكي از صدها موضوعي بود كه دنبال ميكرديم. بارها متهم شديم كه دنبال سند 2030 هستيم و اين پيگيريها براي اجراي سند 2030 است. در حالي كه اين اقدامات براي پاسخگويي به دختران و زناني بود كه ميخواستند از حق شهروندي خود استفاده كنند. بنابراين گوشمان به اتهامات واهي بدهكار نبود و مساله را تا آخر پيگيري كرديم. اميدمان هم اين بود كه ديگر تجربه تلخي در دولت بعدي رخ ندهد، چون اتفاقات بدي پيش آمد و هزينه را دولت قبل داده بود. پيشتر شاهد بوديم كه دخترها با لباس مبدل وارد ورزشگاه ميشدند و حتي دختري جان خودش را بر سر اين موضوع گذاشت. شاهد بوديم كه فيفا وارد موضوع شد و با يك مساله بينالمللي روبهرو شديم. در حالي كه ما ميتوانستيم بدون اين هزينهها و با يكسري ضابطهگذاري، مشكل را حل كنيم، زيرا مساله اينگونه نيست كه خلاف شرعي رخ بدهد و اين هم مثل حضور خانمها در همه عرصههاي ديگر جامعه است. اين حكومت است كه بايد شرايط را فراهم آورد؛ نه اينكه صورتمساله را پاك كند، اما نگاه يكسويهاي در برخي افراد و جريانات، نسبت به زن وجود دارد كه مبتني بر آن بر عدم اين حضور اصرار ميورزند. در هر صورت انتظار ميرود كه دولت سيزدهم عقبنشيني نكند. متاسفانه واقعه مشهد و برخورد با زنان علاقهمند به مشاهده فوتبال ايران و لبنان بسيار ناگوار بود و به هيچ عنوان قابل توجيه نيست. مشخص است كه به نحوي موضوع را بازي داده و نميخواستند اجازه ورود به خانمها بدهند. به خاطر همين تاثيرات داخلي آن در كشور روي جوانان بسيار منفي بود و احساسات مردم را جريحهدار كرد. فضاي جامعه ديگر نميخواهد شاهد چنين تقابلهايي باشد و خيلي از جوانان به خاطر چنين رفتارهايي ديگر پيشرفتها و دستاوردها را نميبينند. البته كه جنگ رواني عليه كشور ما وجود دارد ولي ريشه خيلي از وقايع مانند ورزشگاه مشهد غيرقابل توجيه است. اين درست نيست مسالهاي كه در دولت آقاي روحاني حل شد، دوباره براي جوانان ما و براي كشور هزينهساز شود. ما هرگز نبايد به عقب برگرديم...