وضع موجود، فقط اندكي بد!
جعفر گلابي
دولت آقاي روحاني با همه محاسن استانداردي كه داشت با چند عيب ويتريني فرصتهاي بسياري را از دست داد، كجسليقگيها و حلقه محدود نزديكان رييسجمهور سابق كه چندان كارآزموده نبودند و توان و دانش واكنش سريع در مقابل انبوه حوادث اتفاقيه سياسي و غيرسياسي را نداشتند بر ضعفهاي دولت افزود. حالا درست برخلاف دولت دوازدهم دولت سيزدهم ميخواهد نشان دهد كه پركار و پرتلاش است و با همين رويه مشكلات ناشي از ضعفهاي قوه مجريه پيش از خود را برطرف ميكند. البته آقاي رييسي بسيار كارپسنديدهاي ميكند كه به معاون اول خود اختيارات زيادي داده است و از ظرفيت اين پست مهم استفاده ميكند. اگر آقاي روحاني دستان آقاي جهانگيري را باز ميگذاشت او ميتوانست عيبها و كمكاريها و ناكارآمديهاي رييسجمهور و اطرافيان نزديكش را تا حدود زيادي برطرف كند. به نظر ميرسد يكي از نتايج رفتار آقاي روحاني و اطرافيانش اين است كه دولت كنوني با گم كردن سوراخ دعا تاكنون حداقل در امور اساسي كشور گام بزرگي برنداشته و صرفا تصويري ارايه ميكند كه نقطه مقابل دولت قبلي باشد! انتظار محتمل اين بود كه دولت آقاي رييسي با حمايتي كه از سوي همه اركان نظام دارد گامهاي بلندي در جهت حل مشكلات كشور بردارد. مثلا برجام را به سرعت به نتيجه برساند يا با قاچاق ارز وكالا بهشدت و به صورت موثر مبارزه همهجانبه كند يا ازتنش در روابط بينالمللي ايران بكاهد يا بودجه كشور را كاملا در امور ضروري مردم مصرف كند و جلو هزينهسازي نهادهاي غير مسوول را بگيرد يا سراغ اصليترين مشكل كشور برود و از زواياي گوناگون امنيت سرمايهگذاري در ايران را تثبيت كند. اگر دولت اصولگرا در اين امور اراده قاطعي از خود بروز دهد قاعدتا از تريبونهاي مختلف رسمي كسي نميتواند او را به سازشكاري يا بيتوجهي به امور مذهبي يا نداشتن روحيه انقلابي متهم كند. پس مشكل كجاست؟ چرا دولت آقاي رييسي از ظرفيتهاي خود بهرهبرداري نميكند؟
در پاسخ ميتوان گمانهزنيهاي مختلفي پيرامون عدم تحرك دولت در زمينههاي ضروري و اساسي ارايه داد ولي يك تحليل تلخ و نگرانكننده وجود دارد كه اميد ميرود همه قرائن و شواهد اطراف آن بيمورد باشند و به زودي شاهد واقعگرايي و فعاليتهاي اساسي دولت باشيم. اينكه مسوولان ارشد دولتي دانش و تجربه كافي مديريتي نداشته باشند و فعلا بايد شاهد آزمون و خطاي آنها باشيم يا درك دولت از مشكلات كشور و راهحلهاي او متفاوت باشد البته خسارتبار است ولي نگراني عمده ميتواند اين باشد كه اساسا دولت و جناح حاكم وضعيت موجود را خيلي بد و نگرانكننده و غير قابل پذيرش ندانند!
اگر ذهنيت دولت اين باشد كه مشكلات كشور در كمهمتي و حاضر نبودن در استانها و ميادين حادثه و كم بودن حقوق كارمندان و كارگران و عدم مواضع قاطع خارجي و تاخير در دادن مجوز به شركتها و رهابودن اينترنت و برخي ديگر از مسائل اينچنيني خلاصه ميشود واقعا بايد نگران شد و از آينده كشور هراس داشت. آنطوركه از سخنان بسياري از تريبونداران و حاميان دولت برميآيد به نظر ميرسد تلقي مورد اشاره بيمبنا نيست و با كمي سفر و قاطعيت و تلاش و سرعت عمل ميشود وضعيت موجود را كه فقط چندپله با وضعيت مطلوب فاصله دارد دگرگون كرد و رضايت همهجانبه مردم را به دست آورد! اما مطابق با اظهارنظر وزير نفت ما فقط درصنعت نفت و گاز به ۱۶۰ ميليارد دلار سرمايهگذاري نياز داريم و كارشناسان نياز سالانه سرمايهگذاري در حوزههاي ديگر را دستكم 100 هزارميليارد تومان برآورد ميكنند! با چنين ارقامي اقتصاددانان خيلي خوب ميدانند ايران در كجا ايستاده است و براي رسيدن به نقطه مطلوب چه فاصلهاي داريم و چه ميزان از تلاش و تغييرهاي عميق و اطمينانبخش لازم است تا اين ميزان سرمايهگذاري خارجي حاصل شود.
در ديگر زمينهها هم يك نگاه ساده به تورم بالاي 40 درصد، نرخ بيكاري بالاي 9 درصد، فلاكت 49درصدي، نياز به يك ميليون مسكن در سال و خشكسالي و تهديد حوادث طبيعي و تغييرات اقليم و حجم انبوه ناهنجاريهاي اجتماعي از طلاق تا اعتياد خوشباورترين افراد را هم متقاعد ميكند كه وضعيت موجود واقعا نگرانكننده است. ظاهرا اين عددها كه هر رقمش رنج ميليونها ايراني را در خود نهفته دارند در نظر عدهاي از تصميمگيران به چشم نميآيند و لذا نشانههاي روشني از تجميع ارادهها براي تغييرات ضروري و اصلاحات ساختاري ديده نميشود. نگاهي به حجم سرمايهگذاريهاي عظيم و شگفتانگيز و ميزان رفاه و درآمد سرانه برخي از همسايگان و فاصله آنها با ما غصه عميقي متوجه هرايراني دلسوز ميكند كه به كدامين دليل كشورمان بايد از همسايههايي كه در گذشته حتي خيال رقابت با ايران به سرشان نميزد عقب بمانيم و كي ميخواهيم با تمام وجود و اجماعا باور كنيم كه وضعيت فعلي به هيچوجه در شأن ايران با قدمت و با فرهنگ و ثروتمند نيست و هر كاري لازم است بايد انجام دهيم تا توسعه همهجانبه آغاز شود.