سه گام پايداري جنگلهاي ايران
شاهرخ جباري ارفعي
نوع بشر در حيات خود در كرهزمين سطح جنگلهاي آن را به نصف رسانده و كيفيت نيمه باقيمانده را هم كاهش داده است؛ در كشور ما ايران و كشورهاي ديگر كه در نوار خشك و نيمهخشك كره زمين قرار دادند؛ وضع از اين ميانگين هم پايينتر و بدتر بوده است اما در عين حال در ايران به علت وسعت زياد سرزميني، وجود رشتهكوهها و تنوع اقليمها همچنان پوشش جنگلي متنوع و قابل ملاحظهاي باقيمانده است.
بديهي است مناطق جنگلي در سدههاي گذشته به علت كم بودن و پراكندگي جمعيت فرصت و توان بازسازي طبيعي را داشته است اما با ورود به دوران صنعتي تخريب طبيعت افزايش بيسابقهاي يافته و مشكلات محيطزيستي آشكاري براي جوامع انساني به ويژه كشورهاي صنعتي فراهم آورده است.
از اين رو از حدود نيم قرن دولتها و ملتهاي جهان به خصوص جوامع غربي به ضرورت حفظ و پايداري جنگلها توجه بيشتري نشان داده و اين موضوع در كانون توجه عمومي قرار
گرفته است.
كشور ما ايران نيز با تاخير اين موج توجه جهاني به جنگل همراه شده و افكار عمومي به ويژه طبقه متوسط شهري با دقت و حساسيت مسائل مربوط به آن را دنبال كرده
و ميكنند.
چنين است كه شرايط موجود وظيفه سنگينتري برعهده جنگلبانان جهان و ايران قرار داده و عملكرد آنان براي انجام وظيفه خود در حفظ و پايداري اين منبع گرانبهاي الهي و طبيعي در معرض نگاه دقيق مردمان قرار
گرفته است.
در حال حاضر دانش روز جهاني جنگل براي تحقق پايداري جنگل سه گام اصلي زير را پيش روي جنگلبانان جهان قرار
داده است:
گام نخست، ارزيابي منابع جنگلي (FRA) كه بايد بهطور دورهاي انجام بپذيرد
گام دوم، تهيه برنامه ملي جنگل (NFP) براي تعيين اهداف و سياستها
و بالاخره گام سوم، مديريت براي پايدار ماندن جنگل (SFM) است.
با آنكه بيش از سه دهه از ترويج اين مفاهيم در ادبيات جنگل جهان ميگذرد اما متاسفانه در كشور ما هنوز اين گامها به صورتي محكم و استوار برداشته نشده و اين كمكاري علاوه بر مسوولان متولي جنگل، بخشهاي دانشگاهي و تحقيقاتي كشور را نيز شامل
ميشود.
شايان يادآوري است كه دانش جنگل كه در غرب 400 سال سابقه دارد؛ از همان ابتدا به پايداري جنگل نظر داشته و روشها و شيوههايي علمي و فني نيز براي آن تبيين و به كار بسته ولي با پيشرفت دانش رويكردها به تدريج تكامل يافته و اينك حتي به پايداري اكوسيستم
رسيده است.
جنگلداري جوان ايران هم با حدود 60 سال سابقه باتوجه به توانايي علمي- فني كشور در هر مقطع زماني اقداماتي انجام داده و فراز و فرودها و به تعبير ديگر موفقيتها و عدم موفقيتهايي نيز داشته است.
اگر بخواهيم گذشته را رها كرده و به آينده بينديشيم بايد به اين واقعيت اذعان كنيم كه ظرف كنوني راهبري جنگل ظرفيت سياستگذاري و نظارت عاليه را ندارد، بنابراين لازم است يك نهاد فرابخشي و در عاليترين سطح راهبري و هدايت امور فوق را عهدهدار
باشد.
شايد بازتعريف شوراي عالي جنگل از نظر وظايف و اعضا و ارتقاي جايگاه تشكيلاتي آن در ستاد وزارتخانه متولي جنگل و منابع طبيعي، مناسبترين گزينه براي اين تشكيل اين نهاد باشد.
بديهي است پايداري جنگل تنها با انجام اقدامات علمي و فني تضمين نميشود بلكه با توجه به انواع عوامل تخريب، نيازمند يك اهتمام جدي در مقياس ملي اعم از دولتي و مردمي است. يكي از مهمترين اين عوامل رويكرد جديدي است كه سبب افزايش جمعيت در مناطق جنگلي كشور
شده است.
از عوامل مهم ديگر استمرار استفاده چراگاهي از جنگل است كه حتي به سنت گذشته عشايري و تغيير فصلي محل چراي دام نيز وفادار نبوده و بعضا در تمام طول سال ادامه دارد. عامل مهم سوم عمليات عمراني است كه عمدتا توسط بخش دولتي انجام ميشود و بالاخره اقدامات ديگري چون زراعت در پناه درختان، قاچاق چوب، دپو زياله، معدن كاوي و...
اميد است اين پيشنهاد مورد توجه قرار گرفته و با استقرار نهاد عالي سياستگذاري و نظارت گامهاي سه گانه فوق بهطور محكم و مطمئن برداشته شود.