نكاتي كه خطر بياباني شدن ايران را به ما يادآوري ميكنند
به گزارش ايسنا كشور ايران به علت اقليم خشك و نيمه خشكي كه دارد، همواره در معرض مشكلات مربوط به كم آبي، خشكسالي و بيابانزايي قرار دارد. تغييرات اقليمي به عنوان چالشي جهاني و در كنار آن فعاليتهاي انساني و برخي تصميمهاي مديريتي در داخل كشور سبب شده تا معدود پهنههاي سبزرنگ باقي مانده در ايران نيز جاي خود را به رنگ خشك بيابان بدهند. در ادامه به ۱۴ نكته درباره بيابانزايي اشاره ميكنيم.
بيابانزايي نوعي تخريب زمين است كه در پي آن منطقه به زميني خشك و لميزرع تبديل ميشود.
معمولا چنين منطقهاي آب، پوشش گياهي و حيات وحش خود را از دست ميدهد.
اگر مناطق داراي جريانات سطحي مانند تالابها و درياچهها به دليل استفاده از منابع آبي دچار كاهش سطح آبي شوند، تبديل به مناطق بياباني خواهند شد.
براساس اطلس مناطق بياباني نيز بيش از ۸۸درصد از كشور ميتواند تحت تاثير بيابانزايي قرار گيرد.
طي دهه اخير حدود يك ميليون هكتار كانون گردوغبار فعال به آمار بيابانهاي كشور افزود شده است.
اعمال سياستهاي نادرست در زمينه مديريت منابع آب و كشاورزي و تغيير اقليم و دخالتهاي انساني از اصليترين علل بيابانزايي هستند.
در سالهايي كه با خشكسالي مواجه هستيم، وسعت بيابانهاي كشور به دليل عدم رويش كافي پوشش گياهي افزايش مييابد.
اگر گسترش سدسازيها، افزايش سطح زير كشت و عدم مديريت آب در كشور ادامه پيدا كند، در آيندهاي نزديك دشتهاي بزرگ و توليدي كشور به علت بيابانزايي از چرخه خارج خواهند شد.
وابستگي شديد دامداران به مرتع و سدسازي بدون توجه به مديريت آب از ديگر عوامل بيابانزايي است.
بيابانزايي و كاهش مساحت بافت جنگلي به طور مستقيم سبب توليد ريزگرد ميشود.
روز جهاني مبارزه با بيابانزايي و خشكسالي هر سال هفدهم ژوئن، به منظور ارتقاي آگاهي عمومي از تلاشهاي بينالمللي براي مبارزه با بيابانزايي برگزار ميشود.
مديريت مبتني بر مشاركت جوامع محلي با كاربريهاي متجانس مانند اكوتوريسم بياباني، پرورش شتر، نيروگاههاي بادي وخورشيدي ميتوانند از راهكارهاي مديريت بيابانزايي باشند.
كاهش چراي دام در مراتع حساس و كمپوشش و فرهنگسازي در جهت كاهش فشار بر اراضي حساس و كم بارش و داراي اقليم خشك و شكننده در ميان آحاد جامعه نيز از ديگر راهكارهاي مقابله با پديده بيابانزايي است.
استفاده از ظرفيت اشتغالزايي در بيابانها ميتواند از بهرهبرداريهاي بيش از حد -كه منجر به بيابانزايي ميشود- جلوگيري كند.
نكاتي درباره آلودگي تالابها
به گزارش ايسنا، تالابها گرچه بعضا محيطهاي آبي كوچكي هستند اما وظايف بزرگي در محيطزيست دارند. تالابها خدمات گوناگوني به موجودات زنده ارايه ميكنند و در عين حال با چالشهاي زيادي از جمله آلودگي روبهرو هستند. در ادامه به ۱۰ نكته درباره عوامل آلودگي تالابها و تاثيرات آن اشاره خواهيم كرد.
تالابها ذخيرهگاههاي ژنتيكي خوبي هستند و از ورود آلودگي به دريا يا هر منبع آبي ديگري كه بعد از آن قرار دارد، جلوگيري ميكنند.
حفاظت تالابها و منابع آبي از دو بعد كمي و كيفي اهميت دارند.
نياز است كه هم حقابه زيستمحيطي تالابها پرداخته و هم به آلودگي آنها توجه شود اما در حقيقت تا به امروز براي تالابها هيچ كاري انجام نشده و امروزه وضعيت سلامت تالابهاي شمال كشور بسيار خطرناك است.
تعيين حقابه عنصري اساسي براي حفظ پايداري كمي منبع آبي است.
تمام تالابهاي فلات مركزي همچون تالاب گاوخوني، درياچه نمك قم و بختگان به شدت دچار كمآبي هستند و بايد حقابه آنها پرداخت شود.
پسابها همچنين فاضلابهاي انساني باعث آلودگي تالابها ميشوند.
پسابهاي كشاورزي، فاضلابهاي بيمارستاني، فاضلابهاي صنعتي و فاضلابهاي انساني وارد رودخانهها ميشوند و چون تالابها از رودخانهها تغذيه ميكنند، آلوده ميشوند.
تالاب انزلي در شمال كشور به شدت دچار آلودگي و مساله اصلي در شمال كشور آلودگي تالاب انزلي و رودخانههاي زرجوب و گوهررود است.
رودخانههاي زرجوب و گوهررود كه از كوههاي سراوان سرچشمه ميگيرند و شيرابه زبالهها وارد آنها ميشود و پس از عبور از مناطق پرتردد، آبي بسيار آلوده را وارد تالاب انزلي ميكنند و باعث آلودگي ميشوند.
در شمال درياچه نمك قم تالابي به نام بند عليخان وجود دارد كه هرگز حقابهاي به آن وارد نشده است و تنها حقابه وارد شده به آن مربوط به پساب شهرك چرم ورامين است.
صنايع چرم به دليل استفاده از آرسنيك آلودهترين پساب را دارند كه اين سمهاي مهلك ناشي از آرسنيك وارد تالابها ميشود و رسوب ميكند و در جنوب تهران و اسلامشهر پراكنده ميشود.
آلودگيهاي نفتي نيز باعث آسيب به تالابها ميشوند. براي مثال با انتشار نفت در تالابها، پرهاي پرندگان چرب و نفت وارد بدنشان ميشود.
ورود آلودگي به تالابها سبب ميشود پوشش گياهي، تنوع زيستي تالابها و آبزيان از بين ميرود.