يك عمر تلاش براي پيوند علم و دين
محمود فاضلي
سحابي يكي از فعالان مهم سياسي در دوران پهلوي و بعد از انقلاب اسلامي است. سحابي را بايد در كنار مهندس مهدي بازرگان و آيتالله سيدمحمود طالقاني از اولين چهرههاي ملي مذهبي ايران دانست كه پاي در مبارزه سياسي گذاشتند و تلاش كردند با تلفيق دو عنصر «مليگرايي» و «اسلامگرايي» با علم روز و مفاهيم مدرن دست به سياستورزي بزنند.
در سال 1311 از اولين نسل دانشجوياني بود كه در دوره رضا شاه براي تحصيل به خارج رفت و در رشته گياهشناسي و آبهاي زيرزميني تحصيل كرد. در جريان همين سفر با مهدي بازرگان و دكتر قريب آشنا شد؛ رفاقتي كه بعدها نهضت آزادي ايران بر مبناي آن شكل گرفت. اين سفر سحابي اولين مواجهه دانشجويان و تحصيلكردگان مسلمان ايراني با غرب و علوم مدرن بود. پس از دريافت مدرك دكترا در رشته زمينشناسي به كشور بازگشت و تدريس را در دانشسراي عالي تهران پي گرفت. سپس به عنوان عضو هياتعلمي در دانشكده علوم دانشگاه تهران استخدام شد و به تدريس در رشته زمينشناسي پرداخت. در سال 1325 رياست اداره فرهنگ تهران و توابع را بر عهده گرفت ولي پس از 4 ماه از سمت فوق استعفا داد و به عضويت شوراي عالي فرهنگ درآمد و در كميسيون تعليمات ديني وزارت فرهنگ در تدوين كتب ديني مدارس ايفاي نقش كرد.
سحابي در سالهاي قدرت گرفتن دكتر مصدق و شكلگيري جنبش ملي شدن صنعت نفت هميشه يكي از ياران وفادار مصدق و حاميان سرسخت او بود. اولين فعاليت جدي سحابي پس از كودتاي 28 مرداد 1332 همراه با جمعي از فعالان سياسي پيوستن به نهضت مقاومت ملي ايران در شرايط خفقان پس از كودتا بود. در 1333 به علت اعتراض به قرارداد كنسرسيوم نفت، با حكم تحصيل وزارت فرهنگ، از خدمت در دانشگاه محروم شد. از ديگر اقدامات فرهنگي سحابي در همان دوران تاسيس موسسه فرهنگي اخلاق، تاسيس دبيرستان كمال و همچنين شركت سهامي انتشار بود.
به دنبال باز شدن فضاي نسبي سياسي ايران در دوره محمدرضا شاه و در اواخر دهه سي و با انحلال نهضت مقاومت ملي، سحابي به جبهه ملي دوم پيوست. از ميان همفكران او بازرگان و طالقاني به شوراي مركزي جبهه ملي دوم راه يافتند. اما به خاطر اختلافاتي كه با اعضاي جبهه ملي داشت، در سال 1340 از عضويت در جبهه ملي كناره گرفت و همراه با بازرگان و طالقاني نهضت آزادي را بنيان نهاد. نهضت آزادي در آستانه برگزاري همهپرسي انقلاب سفيد با صدور اعلاميه، شركت در اين همهپرسي را تحريم كرد و به همين علت در 4 بهمن 1341 همراه با ديگر اعضاي نهضت آزادي دستگير و پس از محاكمه به شش سال زندان محكوم شد. در ايام زنداني بودن سحابي، دكتر مصدق رهبر ملي شدن صنعت نفت درگذشت و سحابي با استفاده از مرخصي زندان، در مراسم تدفين او شركت كرد. او پس از گذراندن بخشي از دوران حبس، در سال 1346 آزاد شد و به فعاليتهاي سياسي عليه حكومت پهلوي پرداخت. در جمعيت ايراني دفاع از حقوقبشر عضويت داشت و در قالب آن جمعيت، اعلاميههايي عليه حكومت پهلوي صادر ميكرد. دغدغه اصلي او در سالهاي فعاليت سياسياش پيوند علم و دين و به دست آوردن قرائتي مدرن از اسلام در عرصه سياست بود.
در آذر 1357 از سوي امام خميني به عضويت شوراي انقلاب اسلامي و در دي 1357 هم به عضويت در كميته تنظيم اعتصابات منصوب شد. در بهمن 1357 از سوي نخستوزير دولت موقت به عنوان وزير مشاور در امور طرحهاي انقلاب اسلامي و در مهر 1358 به عنوان وزير مشاور در تعليمات و تحقيقات منصوب شد ولي يك ماه بعد در 13 آبان 1358 و در پي تسخير سفارت امريكا در تهران توسط دانشجويان پيرو خط امام و استعفاي دولت موقت از سمت وزارت كناره گرفت.
در نخستين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي از حوزه انتخابيه تهران راهي مجلس شد و در افتتاحيه مجلس رياست سني مجلس را بر عهده داشت. پس از پايان اولين دوره مجلس به فعاليتهاي سياسي در قالب نهضت آزادي ادامه داد و رويكرد انتقادي به برخي تصميمات داشت. در اعتراض به توهين و تهديد و عدم تامين در محوطه در ورود و خروج مجلس، اخلالگري در اجتماعات، سانسور، محروميت در صدا و سيما و توقيف روزنامههاي آزاد، اعلام كرد در جلسات مجلس شركت نخواهد كرد. سحابي در سال 1365 در مخالفت با ادامه جنگ نامهاي به امام خميني نوشت. در دوران اصلاحات هم به فعاليت سياسي خود ادامه داد. از مهمترين اقدامات او در اين سالها، تحصن او در اعتراض به دستگيري عزتالله سحابي بود كه با وساطت رييس مجلس ششم خاتمه يافت. سحابي در 23 فروردين 1381 در 97 سالگي درگذشت. رهبر انقلاب در پي درگذشت سحابي، او را «شخصيت كهنسال علمي و فرهنگي و سياسي» توصيف كرد كه «سالهاي درازي را با مجاهدت و جديت، به تلاشي صادقانه در راه آنچه بدان باور داشت، مصروف كرد.»