دگمانديشي ارتباطي و رقابت آزاد
محمدصادق جواديحصار
تبعات برآمده از طرح صيانت همچنان ادامه دارد و در آخرين دست از تصميمسازيهاي مرتبط با اين موضوع روز گذشته خبر رسيد كه نمايندگان در جلسهاي غيرعلني تصميم گرفتهاند كه بررسي طرح صيانت در كميسيون ويژه اصل85 را لغو و موضوع را به صحن علني واگذار كنند. بايد توجه داشت، يكي از اهرمهاي اصلي رشد و توسعه چه به صورت فردي و چه اجتماعي، رقابت سالم و برابر است. اگر قرار باشد، اُلمپينهاي ايراني تنها بين خودشان رقابت كنند و فضايي فراهم نشود تا استعدادهاي ايراني با ساير استعدادهاي جهاني رقابت كنند و خود را محك بزنند، هرگز كسي متوجه نخواهد شد كه جايگاه ايرانيان در عرصه جهاني تا چه اندازه است. در عرصه تكنولوژي، فناوريهاي نوين علمي و پژوهشي، مسائل هستهاي، نانوتكنولوژي و... نيز همين روند حاكم است. اساسا براي رشد در هر عرصهاي چارهاي وجود ندارد، جز اينكه در يك عرصه بينالمللي با حضور قدرتهاي جهاني رقابت انجام شود تا قدرت هر گروه و كشوري محك بخورد. به عنوان نمونه در عرصه رقابت است كه مشخص ميشود، صنعت خودروسازي ايران در چه جايگاه جهاني قرار دارد و تا چه اندازه از علم و تكنولوژي روز عقب مانده است. در حوزههاي سياسي و حاكميتي نيز ايران نيازمند چنين اتمسفر رقابتي است. فضاي رقابت سياسي در داخل كشور بايد آزاد، عادلانه و فراگير باشد تا ايران بتواند، الگوي حاكميتي خود را به عنوان الگويي شايسته به جهانيان عرضه كند. اينكه فضاي آزاد رقابتهاي سياسي بسته و از انواع و اقسام روشهاي مشروع و نامشروع براي حذف رقبا، بهره گرفته و با تيغ تيز نظارت استصوابي رقيب از ميدان به در شود جز اينكه ايرانيان را از اصلاح وضعيت از طريق روشهاي مسالمتآميز و صندوقهاي راي نااميد كند، كمكي به كشور در مسير رشد و پيشرفت نخواهد كرد. يكي از گزارههايي كه ايران همواره روي آن ادعا دارد، هماوردي سالم و عادلانه با ساير كشورها در امور گوناگون است. جوان ايراني بايد بتواند از آوردگاه اطلاعات مختلف، دانشهاي نوين و حتي هرزهنگاريهاي عبث و بيهوده در فضاي مجازي به سلامت عبور كند. اين مقوله نيازمند فرهنگسازي و مهارتآموزي و گردش آزاد اطلاعات در جامعه است. بدون اين آزادي، اساسا سلامت نفس و فرهيختگي معنا و مفهومي ندارد. بستن فضاهاي ارتباطي نوين به اين بهانه كه ممكن است ذهن و روان جوان ايراني را تحتالشعاع قرار دهد، نهتنها باعث سلامت فكر، رفتار و روان جوان ايراني نميشود، بلكه فضاي مسمومي را ايجاد ميكند كه از دل آن دشمنان كشور اقدام به صيد فكر و انديشه جوان ايراني ميكنند. اين رويكرد كه تمام راهها بايد بسته شود تا جوان ايراني منحرف نشود، يك اشتباه بزرگ استراتژيك است. چگونه است، زماني كه جوان ايراني براي تحصيل به كشورهاي غربي ميرود و در معرض انواع اقسام اطلاعات، فضاسازيها، هرزهنگاريها و...قرار دارد، آنقدر سعه صدر و عزت نفس دارد كه خود را در شمايل يك فرد فرهيخته و صاحبنام و داراي ايده در بخشهاي گوناگون ملل توسعه يافته مطرح ميكند، اما برخي در ايران به دنبال مسدودسازي اينترنت و فضاي مجازي هستند تا بهزعم خود از انحراف نسلهاي گوناگون كشور جلوگيري كنند. آيا در غرب هم كسي تلاش ميكند، اينترنت و فضاي مجازي را محدود كند يا رقابتهاي سياسي و مديريتي را مسدود سازد؟ بايد به گونهاي برنامهريزي و فرهنگسازي كرد كه افراد، خود، سره را از ناسره تشخيص دهند و بدون نياز به ابزارهاي سلبي، خودكنترلي داشته باشند.اگر كسي بخواهد از سايتها و شبكههاي ناسالم بهره ببرد، در اوج محدوديتها نيز به اين سمت سوق پيدا ميكند.
اجراي طرحهايي از جنس طرح صيانت جز اينكه سرمايهگذاريهاي قابل توجه كشور در حوزه كسب و كارهاي آنلاين و مجازي را در مسير اتلاف قرار دهد، كمك ديگري به كشور نخواهد كرد. رشد اخلاق و معرفت افراد از طريق روشهاي سلبي امكانپذير نيست. اينكه به خاطر حاشيهسازيهاي يك عده معدود كه اعتقادي به جمهوري اسلامي ندارند و از در دشمني با ايران و ايراني برآمدهاند، تصميم گرفته شود، اينترنت و فضاي مجازي محدود يا مسدود شود، اشتباه محض است. اين تصميم جز اينكه به كسب و كار ملت و گردش آزاد اطلاعات ضربه وارد سازد، فايده ديگري ندارد. از قديم گفتهاند: «گنه كرد در بلخ آهنگري/ به شوشتر زدند گردن مسگري/» بايد به نمايندگان مجلس يادآوري كرد كه گردش آزاد اطلاعات برابر قانون اساسي ضروري است و نبايد فضاي دگم را در عرصه ارتباطي و اطلاعاتي براي مردم ايجاد كرد. اگر بازگشت طرح صيانت به صحن باعث شود تا نمايندگان پيگير مطالبات مردم باشند بايد از آن استقبال كرد، اما اگر آن را در راستاي مسيري تازه براي ايجاد محدوديت در فضاي مجازي اتخاذ كرده باشند، بايد نسبت به تبعات آن نگران شد.