برنامه مطالعات روسيه، اروپاي شرقي و اوراسيا و بورسيه پوينتر براي روزنامهنگاري در دانشگاه ييل
«ايالات متحده چگونه ولاديمير پوتين را ايجاد كرد» - بخش چهارم
اين نشست در سال 2018 در دانشگاه ييل و با حضور ولاديمير پوزنر، روزنامهنگار و مجري و همچنين پروفسور كنستانتين موراونيك و پروفسور داگلاس راجرز برگزار شده است. تاكنون سه بخش از اين پاورقي در صفحه جهان روزنامه اعتماد منتشر شده است.
ولاديمير پوزنر: قبلا مردم براي خلاص شدن از شر سلاحهاي اتمي تظاهرات ميكردند اما ديگر شاهد اين قبيل كارها نيستيم. اين احتمال كه يك سازمان تروريستي به نحوي بتواند به يك بمب اتمي دست بيابد بيشتر شده است و اينكه تروريستها اينطور وانمود كنند كه كسي آن را عليه طرف ديگر استفاده كرده است. خب اين چيزي است كه به نظر من همه ما بايد متوجه باشيم. در آخر اينكه به عنوان كسي كه در رسانه فعاليت دارد، دوست دارم كه رسانههاي روسيه، رسانههاي جريان اصلي از امريكا رنگي سياه ترسيم كنند، رسانههاي جريان اصلي روسيه مستقيما يا به صورت غيرمستقيم تحت كنترل دولت قرار دارند و تصويري بهشدت منفي از ايالات متحده، سياست ايالات متحده و ديگر مسائلش نشان ميدهند و موضوعي كه بسيار باعث شگفتي من است، اين است كه رسانههاي جريان اصلي امريكايي هم در قبال روسيه دقيقا همين كار را انجام ميدهند. اين موضوع براي من تعجبآور است چرا كه فرض بر اين است كه رسانهها در اينجا آزاد هستند و بايد از رسانههاي روسيه متفاوت باشند. به عنوان كسي كه در رسانههاي روسيه كار ميكند، ميتوانم بگويم براي من سخت است كه اينها را يك رسانه آزاد بخوانم. برخي روزنامهها و راديوهاي اپوزيسيون وجود دارد اما آنها رسانههاي جريان اصلي و غالب نيستند و آنها تعداد بسيار كوچكي از مردم را پوشش ميدهند. خب در اينجا تعدادي از افراد هستند كه من در كتابم اشاره كردم كه آنها خودشان را روزنامهنگار ميخوانند اما آنها روزنامهنگار نيستند البته اين افراد نقشي مخرب در ايجاد اين ترس، نفرت و بياعتمادي مردم در هر دو كشور نسبت به يكديگر ايفا كردهاند و دارند اين نقش را همچنان ايفا ميكنند و اين حقيقت كه به نظر نميرسد ما خواهان سوال كردن از رسانههايمان هستيم، واقعا جالب است اما اينها چيزهايي است كه وجود دارد و با وجود آن، ما قبولشان ميكنيم. خب من ميخواهم حرفهايم را از نقل قول يك فرد نجيب پايان برم البته من از استفاده از واژه نجيب ترديد دارم. نقل قولي از مردي كه نامش هرمان گوئرينگ است. آيا همه شما او را ميشناسيد؟ شايد افرادي باشند كه سن آنها آنقدر كم باشد كه وي را بشناسند. اين مرد دست راست هيتلر بود و او رياست لوفتوافه كه همان نيروي هوايي آلمان بود را برعهده داشت و البته كه او در دادگاه نورنبرگ حضور داشت، او محاكمه و به اعدام از طريق آويختن به دار محكوم شد اما توانست كمي مواد سمي به دست آورد البته شايد هم شورويها آن مواد را به او داده باشند چرا كه همانطوريكه ما ميدانيم آنها افراد را مسموم ميكنند تا او اعدام نشود. او (گوئرينگ) كمي قبل از خودكشياش، مورد مصاحبه يك روزنامهنگار امريكايي قرار گرفت و حرفي كه ميخواهم به شما بزنم را در آن مصاحبه گفت و به نظر من اين چيزي است كه همه ما بايد به خاطر داشته باشيم. «بهطور طبيعي مردم عادي خواهان جنگ نيستند، نه در روسيه و نه در انگلستان. اين موضوع در آلمان هم صدق ميكند و قابل فهم است اما اين رهبران يك كشور هستند كه سياستگذاري و خطمشي را تعيين ميكنند و هميشه همراه كردن مردم يك موضوع ساده است خواه آن حكومت يك نظامي دموكراتيك باشد يا يك ديكتاتوري فاشيستي يا نظام پارلماني باشد يا ديكتاتوري كمونيستي. صداي مردم باشد يا نباشد، هميشه مردم را ميتوان به سمت پيشنهادات رهبرانشان سوق داد. اين كار راحتي است همه كاري كه شما بايد بكنيد اين است كه به آنها بگوييد به آنها حمله شده است و بازيگران صلح و صلحسازان را به اتهام فقدان ميهنپرستي و در معرض خطر قرار دادن كشور تقبيح كنيد. اين كار در هر كشوري جواب ميدهد.» اينها را آقاي گوئرينگ گفت و به نظر من حرف او كاملا درست است و ما تحت رهبري رسانهها و سياستمدارانمان در هر دو كشور در همين مسير قرار داريم. من خاطرم هست يك تبليغات را از يك بازيگر معروف ديدم كسي كه در بسياري از فيلمها وجود دارد يك امريكايي آفريقاييتبار است كه البته جوان هم نيست. بله، بله درست گفتيد (توماس) فريمن. او در اين تبليغات گفت كه ما در جنگ هستيم. البته او كارش را خوب بلد است و يك بازيگر فوقالعاده است. او به شما ميگويد كه ما در جنگ هستيم و بايد چنين كنيم و چنان كنيم و البته كه اين واقعا ترسناك است. من درباره اين موضوع هيچ كاري نميتواتم بكنم به جز اينكه صحبت كنم و من صحبت ميكنم و خوشحالم كه امروز اينجا صحبت ميكنم. من اين كار را در روسيه هم ميكنم و من اين كار را تا جايي كه بتوانم انجام خواهم داد براي اينكه بايد صدايي عليه آنچه دارد اتفاق ميافتد، بيان شود. دارد عليه ما اختلال ايجاد شده و عليه فهم ما دستكاري ميشود، تصويري كه از پوتين روايت ميشود اين است كه او بدتر از هيتلر است و حتي هيلاري كلينتون هم او را با هيتلر مقايسه كرد. من طرفدار پوتين نيستم. حرفم را باور كنيد اما اينجا دارد چه اتفاقي ميافتد؟ و البته رييسجمهور ترامپ هم حتي رسانههاي خود شما هم درباره او آنقدر مثبت نيستند. خب از اين موضوع بگذريم. اساسا اين چيزي بود كه من ميخواستم با شما در ميان بگذارم و ديديد كه من فقط 45 دقيقه حرف زدم و خيلي دوست دارم در اين باره بحث داشته باشيم و اميدوارم كه شما با حرفهاي من مشكل داشته باشيد من اميدوارم كه شما سوالاتي داشته باشيد و مطمئن هستم كه با توجه به آنچه من گفتم درباره اتفاقاتي كه افتاده است، امكان جدل و استدلال عليه آن وجود ندارد چرا كه اينها حقايق هستند اما اينكه شما چطور آنها را تفسير كنيد، اين يك موضوع كاملا متفاوت است. خب بار ديگر از شما به خاطر گوش دادن به حرفهايم تشكر ميكنم. بياييد باهم در اين باره حرف بزنيم.»
راجرز:
من كاملا از اين موضوع آگاهي دارم كه كداميك از ماها تجربه بيشتري درباره اين نوع از تجمعات دارد به همين دليل از اين بخش كه من بايد اولين سوال را بپرسم، ميگذرم و فرصت را در اختيار سوالات حضار قرار ميدهم البته با اين اظهارنظر و دستورالعمل ذيل:
ما دو ميكروفن داريم، منتظر ميكروفن بمانيد. شايد فكر كنيد كه صداي بلندي داريد اما افرادي كه در صندليهاي پشتي هستند شايد با شما اتفاق نظر نداشته باشند. بنابراين لطفا منتظر ميكروفن بمانيد. لطفا متوجه اين حقيقت باشيد كه ما زمان محدودي براي مكالمه داريم و افراد زيادي از ما ممكن است سوال داشته باشند. در نتيجه سوالات را خلاصه بپرسيد و ما تلاش خواهيم كرد كه كار را به جلو پيش ببريم و از يك طرف سالن به سمت ديگر منتقل خواهيم شد. خب من ميخواهم از اين طرف سالن شروع كنم. جناب بفرماييد سوالتان را بپرسيد.
سوال: «من بسيار علاقهمند به نظر شما درباره مداخله روسيه هستم. سازمانهاي اطلاعاتي ايالات متحده متفقالقول به اين جمعبندي رسيدند كه روسيه در انتخابات ايالات متحده دخالت كرد و من فكر نميكنم كه مفروض من اشتباه باشد كه روسيه حامي جمهوريخواهان هستند. ميخواستم نظر شما را در اين باره بدانم.»
پوزنر:
خب من فكر ميكنم سوالي كه بسياري از افراد دارند اين است و من خوشحال ميشوم تا جايي كه بتوانم جواب بدهم. من اين را نميگويم كه روسها از جمهوريخواهان حمايت ميكنند چرا كه روسها واقعا نميدانند جمهوريخواهان دقيقا كه هستند. اين بخشي از علاقهمندي و منفعت روزانه آنها نيست و البته اين موضوع در قبال دموكراتها هم صادق است. آيا ميكروفن من كار ميكند و صداي من به شما ميرسد؟ خب بسيار عالي. اما اين حقيقت دارد كه روساي جمهور جمهوريخواه طي سالهاي متمادي كساني بودند كه با اتحاد شوروي به دستاوردها و توفيقات بزرگ رسيدهاند. نيكسون اين كار را كرد وقتي به يهوديان اجازه مهاجرت در سال 1972 داده شد بوش و ريگان هم به دستاوردهاي چشمگير رسيدند اما روساي جمهور دموكرات از قبيل كارتر و كلينتون موفق نبودند. روسها از جمله خود رهبري روسيه از ترامپ حمايت كردندو من از اين موضوع مطمئن هستم. ببينيد، آنها يك انتخاب داشتند: هيلاري كلينتون يا دونالد ترامپ. هيلاري كلينتون گفت كه پوتين مامور سابق ك گ ب بود و فاقد روح است و او را با هيتلر قياس كرده بود اما ترامپ گفت كه فكر ميكنم بتوانم با اين مرد كار كنم و ميتوانم از پس اين كار بر بيايم. خب البته كه روسها ميخواستند كه او برنده انتخابات شود و به نظر من اين يك چيز طبيعي است. آيا روسها در انتخابات مداخله كردند؟ پوتين بهطور رسمي اين مساله را رد ميكند و روسها رسما اين مساله را رد ميكنند. گزارشهاي نهادهاي اطلاعاتي مختلف ايالات متحده ميگويند دقيقا مدركي در اين باره وجود ندارد اما اين موضوع قطعي است كه آنها اين كار را كردند.
- بخش پنجم اين پاورقي را در شماره روز چهارشنبه مطالعه كنيد.