• ۱۴۰۳ دوشنبه ۵ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5184 -
  • ۱۴۰۱ سه شنبه ۲۳ فروردين

دايره‌هاي بسته

محسن آزموده

دوستي مي‌گفت، وقتي نوجوان بودم، دلم مي‌خواست نويسنده بزرگي شوم، در حد داستايفسكي و بالزاك. با گذر زمان اما فهميدم كه اوضاع به اين سادگي‌ها هم نيست، به تدريج دنيايم كوچك و كوچك‌تر شد تا اينكه در نهايت رسيدم به جمع بيست، سي نفره دوستان و فاميل در گروه مجازي خانوادگي. حالا در صفحه خانوادگي در يكي از اين شبكه‌هاي اجتماعي مجازي، مطلبي مي‌گذارم و آنها همگي به‌به و چه‌چه مي‌كنند و من هم حسابي راضي و خوشحالم و از هر «لايك» و تحسين آنها، ذوق‌مرگ مي‌شوم، روياي بالزاك شدن را هم بي‌خيال شده‌ام و به زباله‌دان تاريخ سپرده‌ام! در زمانه ما شبكه‌هاي اجتماعي و فضاي مجازي اين امكان را براي انبوه كاربران پديد آورده كه براي خود ميدان‌ها و دايره‌هايي بسته ايجاد كنند تا در آنها به بيان نظرات و انديشه‌هاي خود بپردازند و با شماري از مخاطبان واقعي يا مجازي، به گفت‌وگو و مباحثه بپردازند و از اين طريق ميل به ديده شدن خود را ارضا كنند. اين پديده في‌نفسه بد نيست و موجب ارتباط افراد با ديدگاه‌ها و باورهاي مشابه و همسو مي‌شود. چه بسا برخي با توجه به توانمندي‌هاي خود يا با هوش و ذكاوت‌شان در فهم علاقه‌مندي‌هاي ديگران يا گرايش‌هاي فرهنگي روز يا كاملا به صورت تصادفي و ناخودآگاه، بتوانند مخاطبان خود را بارها و بارها افزايش دهند و در دايره‌هايي بسيار بزرگ‌تر راه يابند يا خودشان هوشمندانه يا به صورت اتفاقي، ميدان‌هايي بزرگ خلق كنند، كاري كه سلبريتي‌ها و افراد مشهور در حوزه‌هاي مختلف مثل سياست و ورزش و سينما و... در آن موفق هستند و هر عكس و تصويرشان يا هر نظر و ديدگاه‌شان، مورد توجه هزاران هزار و بلكه ميليون‌ها نفر قرار مي‌گيرد. 
مشكل زماني پديد مي‌آيد كه حضور در اين ميدان‌ها-ولو بزرگ- فرد را متوهم مي‌سازد و تاييدها و «لايك»ها و نظرات مثبت آنها سبب مي‌شود كه تصور كند آنچه گفته يا نوشته درست است و خطا در آن راه ندارد يا محصول يا فرآورده‌اي كه عرضه كرده، خوب است و هيچ نقد و انتقادي به آن وارد نيست. اين امكان كه كاربر مي‌تواند به صورت مختارانه و ارادي، مخاطبان خود را انتخاب كند و كساني را كه نمي‌پسندد، حذف، اين توهم خود درست‌انگاري را تشديد مي‌كند. به عبارت دقيق‌تر در وهله نخست به نظر مي‌رسد كه اين فضاها و محيط‌هاي مجازي، محيط‌هايي براي گفت‌وگو و بحث و مبادله آزاد به نظر مي‌رسند، جايي براي تبادل ديدگاه‌ها و نقد و انتقاد. اما در واقعيت چنين نيست. عموما افراد به محض اينكه با ديدگاه‌هاي مخالف تند و صريح مواجه شوند، آن محيط را ترك مي‌كنند يا فرد و افراد منتقد را حذف و به قول معروف «بلاك» مي‌كنند. در نتيجه ميدان اجتماعي شكل گرفته، به جاي آنكه فضاي چند صدايي بحث و گفت‌وگو و تبادل‌نظر باشد، به محيطي تك‌صدايي براي بيان تعارفات و تعريف و تمجيد از يكديگر بدل مي‌شود.
حاصل به وجود آمدن مجموعه‌اي از دايره‌هاي بسته است كه با يكديگر ارتباطي ندارند و ساكنان آنها در وضعيتي خودتنهاانگارانه (سوليپسيستي) به‌سر مي‌برند. حاضران در اين محيط‌هاي بسته، خودشان را دلخوش به بركه‌هاي حقير يا نهايتا درياچه‌هاي مصنوعي خود مي‌كنند و حاضر نمي‌شوند مثل ماهي سياه كوچولوي صمد بهرنگي خطر و در آب‌هاي آزاد شنا كنند و با مخاطرات پيش‌بيني نشده رويارو شوند. آنها آگاهانه از آزادي مي‌گريزند و خود را در قفس‌هاي طلايي و نرم و گرم‌شان محبوس مي‌كنند. روشن است كه از چنين فضاهاي محبوسي كه هواي تازه به آنها راه ندارد، داستايفسكي و بالزاك بيرون نمي‌آيد. به تعبير گوياي فروغ فرخزاد، «هيچ صيادي در جوي حقيري كه به گودالي مي‌ريزد، مرواريدي صيد نخواهد كرد»!

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون