• ۱۴۰۳ سه شنبه ۲۹ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5191 -
  • ۱۴۰۱ چهارشنبه ۳۱ فروردين

حجت اماني از فعاليت‌‌هاي خود براي بازشناسي نخستين خط ايراني بعد از اسلام مي‌گويد

خط «تعليق» قابليت ثبت جهاني دارد

به هر كسي نمي‌توانيم بگوييم احياگر «تعليق»

مريم  آموسا

با اينكه ايراني‌ها پيش از اسلام، خط و زبان خاص خود را داشتند و گنجينه بسيار ارزشمندي از آثاري كه با اين خطوط نوشته شده وجود دارد اما پس از ‌پذيريش دين اسلام، الفباي عربي را نيز پذيرفتند و خط «تعليق» نخستين خط ايراني است كه پس از اسلام با توجه به روحيه و ذوق ايراني ابداع شد. براساس اسناد موجود، اين خط حدود يك قرن مورد توجه بود اما پس از ابداع خط نستعليق و شكسته اين خط رونق خود را از دست داد و زير سايه دو خط قدرتمند نستعليق و شكسته به حيات خود ادامه داد. با اين وجود آثار متعدد و متنوعي با اين خط نوشته شده و در موزه‌هاي معتبر دنيا موجود است. با اين حال تا دو دهه پيش جز در برخي كتاب‌هاي پژوهش تاريخ خوشنويسي سخني درباره اين خط نبود. حجت اماني هنرمند نقاش، خوشنويس و پژوهشگر دو دهه است كه بخشي از تمركز خود را روي ضرورت احياي اين خط گذاشته است. در نهايت حاصل تلاش‌هاي اين هنرمند در اسفندماه سال 1399 به بار نشست و «خط تعليق» به عنوان ميراث ناملموس براي همه ايرانيان در وزارت ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايع دستي به ثبت ملي رسيد تا از گزند فراموشي در امان بماند. با اينكه تلاش‌هاي حجت اماني براي احياي اين خط انكارناپذير است اما اين روزها شاهد انتشار گفت‌وگوي برخي از خوشنويسان در رسانه‌هاي جمعي هستيم كه در تلاش هستند تا احياي اين خط را به خود نسبت بدهند. به بهانه درج مطالبي از اين دست، گفت‌وگويي با حجت اماني كرده‌ايم تا ببينيم با ثبت ملي اين خط چه افقي پيش روي اين خط در جامعه هنري ايران گشوده شده است.

حجت اماني دكتراي تاريخ هنر اسلامي دارد؛ او خوشنويسي را از نوجواني نزد اساتيدي چون معين‌الكتاب اصفهاني، شمس‌الدين ابوالوفا حسيني، علي كريمي و علي فرزانه فرا گرفت و با دانش نقاشانه و بصري به زيبايي‌هاي ديداري خط تعليق پي برد و سعي در بازنويسي تركيبات و مفردات اين خط كرد و توانست آن را احيا و به جامعه هنري معرفي كند. او در سال 1393به دعوت جامع (دانشگاه) علوم بصري كراچي پاكستان به آموزش اين خط به دانشجويان هنرهاي اسلامي پرداخت و پس از آن نمايشگاه‌هاي مختلفي از خط‌نگاره‌هاي تعليق خود در آلمان، قطر، ليتواني، سريلانكا، امريكا و هند و پاكستان را برپا كرد. او علاوه بر اين بزرگداشت خوشنويس برجسته تعليق، خواجه اختيار منشي گنابادي را - كه پيشنهادي از خودش بود- در سال 1395 برگزار كرد. اولين كارگاه آموزشي خط تعليق در ايران را نيز در زادگاه خواجه اختيار منشي گنابادي با همكاري اداره ارشاد آن شهرستان برگزار كرد. همچنين با طرح ثبت ملي خط تعليق اين گنجينه ارزشمند هنري ايراني را از فراموشي حفظ كرد. اكنون اين ميراث معنوي توسط هنرمندان و پژوهشگران مختلفي در ايران و خارج از كشور در حال رشد، توسعه و ترويج  است.

    نخستين‌بار چگونه با خط تعليق  آشنا شديد؟
خوشنويسي اولين مهارتي بود كه در دوره نوجواني به آن علاقه‌مند شدم و نزد اساتيد مختلفي به مشق آن پرداختم. در اين زمان نگاهم به خوشنويسي كاملا سنتي و در امتداد نظريات اساتيدي بود كه از آنها تعليم گرفته بودم اما با ادامه تحصيلات در رشته نقاشي و آشنايي با مباني هنرهاي بصري و تجسمي نقطه نگاهم به همه‌چيز تغيير كرد؛ طوري‌كه امروزه خوشنويسي را هم از ديدگاه نقاشانه و طراحانه از ذهن مي‌گذرانم و خوشنويسي بيشتر از جنبه‌هاي زيبايي‌شناختي برايم اهميت پيدا كرده. مثلا آنچه در سياه‌مشق‌هاي درويش عبدالمجيد طالقاني يا ميرحسين ترك مرا مجذوب مي‌كنند نگاه طراحانه هنرمند خوشنويس است نه مضمون و تك‌تك كلمات. به‌ نظرم اين دانش و اين نوع نگاه طراحانه در سياه‌مشق‌نويسي درويش عبدالمجيد را در تعداد محدودي از هنرمندان خوشنويس در تاريخ خوشنويسي ايران مي‌توان ديد كه بر اثر تكرار و مشاقي زياد و شهود بصري خودشان حاصل شده است كه دوره قاجار از اين نظر در خط نستعليق خاص‌ترين دوره در تاريخ هنر خوشنويسي ايران است. صورت‌هاي گوناگون خط نستعليق، مهارت طراح‌گونه در شخصيت حروف و تركيب‌بندي و فضا صرفا به جهت زيبايي و نه وجه كاربردي يا به تعبير مولانا «بهر عين خط نه بهر خواندن» آن در سياه‌مشق‌هاي ميرزاغلامرضا اصفهاني، ميرحسين ترك حيرت‌انگيزند و اين چيزي است كه كشورهاي همسايه اين دوره را به خوبي ايرانيان درك و دريافت نكرده‌اند. در دوران دانشجويي با خط تعليق به واسطه نمونه‌هايي از خط‌هاي استادان پيشكسوت كه در كتاب‌هاي تاريخ خوشنويسي منتشر شده بود، آشنا شدم. در ابتدا تلاش كردم كه از روي نمونه‌هاي موجود رونويسي كنم، بدون آنكه جملات را بخوانم به چرخش حروف در كنار يكديگر و ارتباط بين كلمات نظر داشتم؛ به‌گونه‌اي كه فقط به بازنويسي تركيبات و مفردات آن پرداختم و كمي بعدتر سعي كردم با هدف بازشناسي اين خط نمونه آثاري را به نمايش بگذارم. مساله من در ابتدا براي احياي خط تعليق كشف راز و رمز اين خط بود. بايد قبول كرد اگر اين خط كامل بود، خط نستعليق آن را منسوخ نمي‌كرد بنابراين مساله احيا در اينجا بازشناسي براساس معيارهاي زيباشناختي معاصر است. درباره خط تعليق در بيشتر كتاب‌هاي خوشنويسي پژوهشگران به صورت گذرا نوشته‌اند. صرف اينكه به معرفي اين خط بپردازي با اينكه درصدد اين باشي كه ابعاد مختلف اين خط را شناسايي و زمينه توسعه آن را فراهم كني، تفاوت فاحشي وجود دارد. خطوط و آثاري كه در موزه‌ها هستند از نظر من خاموش نيستند بلكه گويا و پويا هستند و همچنان به صورت ديگري به حيات خود ادامه مي‌دهند؛ اين ما هستيم كه در يك برهه‌اي از تاريخ از آنها غافل شده‌ايم و نبايد اين غفلت را به آن آثار نسبت دهيم. بنابراين اصطلاح احياي يك خط به معني تنها بازنويسي آن خط نيست بلكه بازشناسي و فهم قابليت‌هاي زيباشناختي و كاربردي جديد آن و همچنين توسعه چند جانبه‌اش در جامعه معاصر است؛ وگرنه همه پژوهشگراني كه درباره سير تاريخ خوشنويسي ايران كتاب يا مقاله‌اي نوشته‌اند، ناگزير به خط تعليق يا مختصري از تاريخچه آن اشاره‌اي كرده‌اند. حتي در كتاب‌هايي كه در باب خوشنويسي اسلامي در كشورهاي همسايه منتشر شده به اين خط و نمونه‌هايي از آن اشاره كرده‌اند. از اين رو نمي‌توان اصطلاح احيا را در اين موارد به كار برد. براي شناسايي و معرفي خط تعليق نه تنها در ايران بلكه در كشورهاي مختلف جهان درباره خط تعليق بدون هيچ حمايت دولتي فعاليت‌هايي كه انجام داده‌ام در راستاي همين منظور بوده است.
   خط تعليق از چه جهاتي داراي اهميت است؟
درباره خط تعليق به عنوان نخستين شيوه خوشنويسي فارسي، تاريخ دقيقي در دسترس نيست اما به نظر مي‌رسد اين شيوه از خوشنويسي در اواسط قرن هفتم هجري قمري از تركيب و توسعه خط‌هاي توقيع و رِقاع و تحت‌تاثير خطوط كهن ايراني پيش از اسلام و با توجه به ذوق و روحيه و كاربري ايراني به وجود آمده باشد بنا براظهار پژوهشگران متاخر مانند حبيب‌الله فضائلي، خواجه تاج سلماني را واضع شكسته تعليق ذكر مي‌كنند و خواجه عبدالحي را واضع شيوه ديگري در شكسته تعليق مي‌دانند. در برخي منابع «حسن بن حسين علي فارسي كاتب» را اولين كسي مي‌دانند كه خط تعليق را از خطوط نسخ و ثلث و رقاع استخراج كرده و منشيان و ساير كتاب از آن پيروي كرده‌اند؛ با اين وجود خط تعليق به دست خوشنويسان ايراني ابداع و قاعده‌مند شده و مورد استفاده كتاب، خوشنويسان درباري، دبيران و منشيان قرار گرفته است و به نظر مي‌رسد خواجه تاج سلماني و خواجه عبدالحي در روان‌نويسي و تنظيم خط تعليق نقشي بسزا داشته‌اند. بيشتر پژوهشگران و تذكره‌نويسان، بر اين باورند كه خط تعليق از تركيب خطوط رقاع و توقيع و نيز نسخ ايراني با نگاهي به خطوط پهلوي و اوستايي از قرون پنجم و ششم مراحل تكوين و تكامل خود را طي كرده است. با پيدايش خط شكسته نستعليق و زيبايي خيره‌كننده آن مي‌توان گفت خط تعليق رو به فراموشي گذاشت اما به صورت تفنني برخي از خوشنويسان بدان مي‌پرداختند. نمونه‌هاي قابل توجهي در دوره صفوي از اين خط يافته و ديده نشده است. 
   انگيزه اصلي شما براي ثبت ملي خط تعليق چه بود و روند ثبت اين خط چه پروسه‌اي را طي كرد؟
من براي ثبت اين خط در راستاي علاقه‌ام حركت كرده‌ام و با پيش‌فرض اينكه اين خط را ثبت كنم فعاليت نكردم و به مرور اين پروسه شكل گرفت. اين خط از جنبه‌هاي مختلف داراي اهميت است و گرافيست‌ها مي‌توانند از امكانات اين خط بهره‌برداري كنند.‌ همان‌طوركه گفته شد خط تعليق در كنار ساير خطوط قابليت‌هاي بصري متنوعي دارد و مي‌توان با شناخت درست روابط و تناسبات هندسي اين خط به سمت ايجاد فونت و نشانه‌هاي گرافيكي رفت. معرفي اين خط براي هنرمندان حوزه گرافيك مي‌تواند در زمينه ايجاد نشانه‌هاي جديد و طراحي حروف فارسي موثر باشد كما اينكه نشان همايش ملي خواجه اختيار منشي را با استفاده از همين خط طراحي كردم. پس از اينكه خط تعليق معرفي شد بيش از گذشته مورد توجه پژوهشگران قرار گرفت و در حال حاضر چند كار پژوهشي در قالب پايان‌نامه كارشناسي و كارشناسي ارشد درباره اهميت جلوه‌هاي بصري اين خط در حال پژوهش  است.
   چه مسيري براي ثبت اين خط طي كرديد؟
از نخستين مصاحبه من درباره اين خط و ضرورت احيا آنكه اتفاقا توسط شما انجام شد و در خبرگزاري هنرآنلاين منتشر شد يك دهه مي‌گذرد اما من دو دهه است كه روي اين خط كار مي‌كنم. اين گفت‌وگو به نوعي جرقه‌اي براي برخي از پژوهشگران بود تا روي اين خط كار كنند. امروزه اين خط مورد توجه خوشنويسان جوان قرار گرفته است و از سوي برخي استادان نيز آموزش داده مي‌شود.
   چه عواملي موجب شد كه در دهه پيش كنگره خواجه اختيار منشي در گناباد برگزار شود؟
در سال ۹۶ با توجه به اهميت خواجه اختيار، پيشنهاد بزرگداشت خوشنويس برجسته تعليق، خواجه اختيار منشي گنابادي را به اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي گناباد دادم و با همكاري اين اداره كل، بزرگداشت اين استاد مسلم خط تعليق را برگزار كرديم. خواجه اختيار منشي در قرن دهم در هرات زندگي مي‌كرد و بر زيبايي و ظرافت خط تعليق افزود و به رغم آثار چشمگير و بسياري كه از او باقي مانده، در تذكره‌هاي خوشنويسان مطالب زيادي درباره او نقل نشده. در واقع پس از او در آستانه قرن يازدهم هجري به واسطه رواج خط نستعليق ميان خوشنويسان و ظهور خط شكسته نستعليق، به تدريج خط تعليق به حاشيه رانده شد و نظم، زيبايي و رواني خط نستعليق بر اين خط غلبه كرد. 
   قصد نداريد كتابي درباره خط تعليق و آثار خوشنويساني كه به خط تعليق نوشته‌اند، گردآوري و منتشر كنيد؟
من تمام تمركزم را صرف احيا و معرفي خط تعليق در دو دهه اخير گذاشته‌ام و ايده تاليف كتاب به نظرم پيشنهاد خوبي است اما كتاب نه تنها مشتمل بر هزينه‌هاي زيادي است بلكه بار تحليلي و نويافتگي مقاله را ندارد از اين جهت تلاشم بر اين است تا در قالب مقالات و مصاحبه‌ها به معرفي اين خط پرداخته شود. يكي از دوستان مجموعه‌اي از آثار خطوط تعليق خواجه اختيار را از موزه‌هاي ايران جمع‌آوري كردند و در تعداد محدودي تكثير كردند اما به نظرم نيازمند تحليل و انتخاب جلوه‌هاي بصري ويژه خطوط است.
   با وجود پيشينه خط تعليق در ايران چرا در انجمن خوشنويسان ايران اين خط آموزش داده نمي‌شود، آيا پس از احياي اين خط زمينه آموزش آن به صورت فراگير فراهم نشده است؟
با توسعه آموزش خوشنويسي كه بيشتر در قالب خط نستعليق آموزش داده مي‌شد به عنوان خط رسمي كشور فراگير شد. همچنين فعاليت‌هاي انجمن خوشنويسان ايران با تمركز بر خطوط نستعليق، شكسته نستعليق، ثلث و نسخ و در تمام اين سال‌ها خط تعليق در انجمن خوشنويسان مورد بي‌مهري قرار گرفته است و پس از ثبت ملي اين خط هنوز در برنامه آموزشي انجمن خوشنويسان قرار است و تنها برخي از استادان خوشنويس به صورت مستقل اين خط را به شاگردان‌شان آموزش مي‌دهند.
   با توجه به اينكه شما نخستين كارگاه آموزشي خط تعليق را در ايران در دهه 90 در همايش خواجه اختيار منشي برگزار كرديد، آيا در حال حاضر در زمينه آموزش اين خط فعاليت داريد؟
خير. تنها پس از شيوع بيماري كرونا به صورت آنلاين دو هنرجو در كشور امريكا و انگليس داشتم و به آنها نوشتن اين خط را آموزش مي‌دادم.
   آيا خط تعليق قابليت اين را دارد كه پس از ثبت ملي آن را ثبت جهاني نيز بكنيم؟
بله. اين مسلم است كه كشورهاي همسايه هيچ‌يك پيشينه فرهنگي هم‌عرض ما ايراني‌ها ندارند و همواره درصدد اين هستند كه از غفلت و بي‌اعتنايي ما براي ثبت رويدادها و چهره‌هاي فرهنگي‌مان به نام خود بهره ببرند. از اين رو نه تنها با ثبت جهاني اين خط از يكي از گنجينه‌هاي ملي‌مان حراست مي‌كنيم بلكه زمينه‌اي فراهم مي‌شود تا اين خط بتواند دوباره مورد توجه قرار گيرد. ثبت اين خط حداقل نسل جوان و هنرمندان را متوجه ميراث ارزشمند خود و در برابر فرصت‌طلبي‌ها كشورهاي همسايه مانند ساير مواريث فرهنگي صيانت خواهد كرد. چرا كه با توجه به پيشينه روشن و مستند فرهنگي ايران چه پيش از اسلام و چه پس از اسلام و خدماتي كه ايرانيان به فرهنگ اسلامي داشته‌اند ثبت مفاخر و مشاهير، همچنين تاريخ معنوي ايرانيان به اسم كشور‌هاي ديگر اغلب جنبه سياسي دارند.

 


 از نخستين مصاحبه من درباره اين خط و ضرورت احيا آنكه اتفاقا توسط شما انجام شد يك دهه مي‌گذرد اما من دو دهه است كه روي اين خط كار مي‌كنم. اين گفت‌وگو به نوعي جرقه‌اي براي برخي از پژوهشگران بود تا روي اين خط كار كنند. امروزه اين خط مورد توجه خوشنويسان جوان قرار گرفته است و از سوي برخي استادان نيز آموزش داده مي‌شود
 مساله من در ابتدا براي احياي خط تعليق، كشف راز و رمز اين خط بود... مساله احيا در اينجا بازشناسي بر اساس معيارهاي زيباشناختي معاصر است. درباره خط تعليق در بيشتر كتاب‌هاي خوشنويسي پژوهشگران به صورت گذرا نوشته‌اند. صرف اينكه به معرفي اين خط بپردازي با اينكه درصدد اين باشي كه ابعاد مختلف اين خط را شناسايي و زمينه توسعه آن را فراهم كني، تفاوت فاحشي وجود دارد

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون