دلايل برخورد متفاوت كشورهاي غربي با پناهجويان اوكرايني
در مقايسه با پناهجويان ديگر كشورها چيست؟
استاندارد دوگانه ضد اخلاقي
نژادپرستي و اسلام ستيزي غربي در مواجهه با پناهجويان خاورميانهاي و مسلمان
محمدحسين لطفالهي
آغاز حمله نظامي روسيه به اوكراين همزمان بود با آغاز موجي از تحليلها و گزارشهاي خبري نژادپرستانهاي كه همگي با يك استدلال واحد تلاش ميكردند ثابت كنند جنگ اوكراين از تمامي جنگهاي پيشين كه در قرن بيست و يكم ميلادي اتفاق افتاده مهمتر است: «اينجا خاورميانه نيست، اينجا اروپاست.» اما برخورد نژادپرستانه غرب با غير اروپاييها كه هيچ نقشي در برافروختن آتش جنگ خونبار ميان روسيه و اوكراين نداشتند به همين جا ختم نشد؛ 54 روز پس از شروع جنگ، در حالي كه ميليونها نفر از اوكراينيها كشورشان را ترك كرده و براي يافتن پناهگاهي امن راهي كشورهاي اروپايي شده بودند، نشريه فارن پاليسي گزارش داد دولت آلمان در حال بازپسگيري خانههاي دولتي از پناهندگان افغانستاني است تا بتواند فضاي كافي براي اسكان پناهجويان اوكرايني را فراهم كند.
بر اساس گزارش سازمان ملل متحد، از 24 فوريه تاكنون بيش از 5 ميليون اوكرايني كشور خود را ترك كرده و بيشتر آنها نيز عازم كشورهاي اروپايي همسايه شدهاند تا از جنگ در امان بمانند. آژانس پناهندگان سازمان ملل متحد ميگويد با مهاجرت اين تعداد اوكرايني، اكنون آنها دومين جمعيت بزرگ پناهندگان را تشكيل ميدهند و مجموع جمعيت پناهندگان در جهان به 32 ميليون نفر رسيده است. اين آمار نشان ميدهد تنها سوريها با 6.8 ميليون نفر پناهنده و پناهجو در جهان، نسبت به اوكراينيها جمعيت بزرگتري از پناهجويان را تشكيل ميدهند. دادههايي كه اين نهاد بينالمللي از تبعات جنگ در اوكراين منتشر كرده همچنين عنوان ميكند كه بيش از 7.1 ميليون نفر از شهروندان اوكرايني در درون اين كشور خانه و كاشانه خود را از دست دادهاند.
بر مبناي دادههاي آماري سازمان ملل متحد تا روز 22 آوريل 2022، بيش از 2 ميليون و 800 هزار نفر از پناهجويان اوكرايني به لهستان، 769 هزار نفر به روماني، 578 هزار نفر به روسيه، 480 هزار نفر به مجارستان، 430 هزار نفر به مولداوي، 349 هزار نفر به اسلواكي و 23 هزار نفر به بلاروس رفتهاند. لهستان، مجارستان و اسلواكي بخشي از منطقه شنگن محسوب ميشوند و اين يعني بخشي از پناهجوياني كه وارد اين سه كشور شدهاند، آنجا را به مقصد ديگر كشورهاي اروپايي ترك كردهاند.
در چنين شرايطي كه همدلي جهاني با اوكراينيها يك اتفاق طبيعي است، برخي رفتارهاي كشورهاي غربي نشان ميدهد كه همدلي آنها در شرايطي برانگيخته ميشود كه با يك سفيدپوست رشد يافته در فرهنگ غربي رو به رو باشند و بهانههايي كه پيشتر از سوي آنها در خصوص كمبود جا و مكان براي اسكان پناهندگان خاورميانهاي و نبود منابع مالي براي رسيدگي به آنها مطرح ميشد، چندان واقعي به نظر نميرسند.
ورد پليتيكز ريويو در مقالهاي در اين خصوص مينويسد: «پذيرايي گرم و با آغوش باز از پناهجويان اوكرايني يك داستان انساني، الهامبخش و دلگرمكننده است اما درون خود تضاد شديدي با شيوه بيرحمانهاي دارد كه كشورهاي اروپايي به ويژه كشورهاي شرق اروپا در مواجهه با بحرانهاي اخير پناهندگان در جهان از آن استفاده كردهاند. ابتدا بايد يك هشدار كه آشكارا قابل ديدن است را برجسته كنيم: واقعيت اين است كه اوكراينيها در مقايسه با سوريها، افغانستانيها يا پناهندگان ديگر كشورهاي جنگزده و داراي مشكل با استقبال دلسوزانهتري مواجه ميشوند. چنين حقيقتي به معناي آن نيست كه نحوه برخورد با پناهجويان اوكرايني بايد تغيير كند بلكه مساله اين است كه رفتار قابل ستايش با اوكراينيها بايد به الگويي براي كمك و برخورد با ساير پناهندهها تبديل شود.»
اين رسانه تحليلي درباره دلايل وجود اين تفاوت نوشته است: «واقعيت واضحي كه پيش روي ما قرار دارد اين است كه نژادپرستي نقش مهمي در وضعيت فعلي دارد و اوكراينيها ويژگي منحصر به فردي دارند كه پناهجويان پيشين نداشتند؛ آنها اروپايي هستند. اين نژادپرستي زماني كه مقامات در مرز لهستان و اوكراين به آساني اجازه دادند اوكراينيهاي سفيدپوست وارد خاك لهستان شوند اما جلوي ورود سياهپوستها را گرفتند، آشكارتر از قبل شد. نمونههاي ديگري از اين رفتارها نه در سطح مسوولان اجرايي سطح پايين كه ميان مقامهاي ارشد و حتي روزنامهنگاران و ديگر اقشار تحصيلكرده اين جوامع ديده شده بود.» كريل پتروف، نخست وزير بلغارستان درباره ورود پناهجويان اوكرايني گفته بود: «اينها پناهندگاني نيستند كه ما به آنها عادت كردهايم، اين مردم اروپايي هستند، اين افراد باهوش هستند، آنها تحصيلكردهاند.» يا در نمونهاي ديگر، فيليپ كوربه از تلويزيون BFM فرانسه در تشريح مساله پناهندگان اوكرايني براي بينندگان اين شبكه اظهار داشت «اين مردم سوري نيستند، بلكه كساني هستند كه با ماشينهايي شبيه به ماشينهاي ما مجبور شدهاند كشور خود را ترك كنند و از آنجا بگريزند.»
بر اساس موافقتنامههاي بينالمللي، كشورهاي امضاكننده متعهد به حمايت از پناهجوياني هستند كه از شرايط خطرناك خاصي در داخل كشور فرار ميكنند. بررسي شرايط پناهجويان بايد بدون توجه به رنگ پوست، مذهب يا مليت اتفاق بيفتد. با اين حال، در عمل، ملتهاي اروپايي كساني را كه شبيه آنها هستند و كساني را كه از همسايگي خودشان ميآيند، به مهاجراني با رنگ پوست و شرايط متفاوت ترجيح ميدهند. در بريتانيا به عنوان يكي از كشورهايي كه در سالهاي اخير با اتخاذ سياستهايي عليه ورود پناهجويان تلاش داشت از حجم ورود پناهجويان بكاهد، دولت طرح ويزاي خانوادگي را به راه انداخت تا اوكراينيهايي كه يكي از اعضاي خانواده آنها در بريتانيا اقامت دارد، بتوانند هرچه زودتر ويزاي ورود به خاك اين كشور را دريافت كنند. همچنين دولت خانههايي را در نظر گرفت تا اوكراينيهايي كه خانوادهاي در آنجا ندارند نيز بتوانند به بريتانيا سفر كنند.
تمام اين اقدامات، در شرايطي انجام ميشود كه چندي قبل دولت بريتانيا از طرحي رونمايي كرد كه بر اساس آن قرار است تعدادي از پناهجويان كه بهطور غيرقانوني وارد خاك اين كشور شدهاند، به رواندا فرستاده شوند. اين در حالي است كه تحقيقات اخير شوراي پناهجويان در بريتانيا نشان ميدهد بيشتر كساني كه از طريق قايق وارد خاك اين كشور شدهاند دلايل مشروع و قابل قبولي براي پناهندگي دارند و اغلب آنها از كشورهايي جنگ زده نظير عراق، سوريه، سودان، افغانستان و يمن هستند.
در آلمان، نشريه فارن پاليسي گزارش داده است كه دولت آلمان در حال باز پسگيري برخي خانههاي دولتي از پناهندگان افغانستاني است تا بتواند اين خانهها را در اختيار اوكراينيها قرار دهد. اين نشريه با اشاره به پروانه اميري، فعال حقوق بشر افغانستاني ساكن آلمان مينويسد: «پروانه به همراه همسر و دو دختر خردسالش در حال خوردن صبحانه بود كه زنگ در به صدا در آمد. يك مامور دولتي بيرون در ايستاده بود و بدون هيچ مذاكره يا گفتوگويي به آنها گفت كه بايد تا 24 ساعت آينده وسايلشان را جمع كرده و خانه را تحويل دهند تا براي ورود پناهندگان جديدي كه از اوكراين آمدهاند آمده شود.» يك مرد 30 ساله افغانستاني درباره اين تبعيض آشكار به فارن پاليسي گفته: «من ميدانم كه اين مساله تقصير پناهندگان اوكرايني نيست اما آيا بايد ميان پناهندگان به دليل رنگ پوست و نژاد تفاوت قائل شد؟»
در ايالات متحده دولت جو بايدن، روز پنجشنبه از طرح جديد خود براي پذيرش پناهجويان اوكرايني رونمايي كرد. به نوشته سيانان بر اساس اين طرح كه «اتحاد براي اوكراين» نام دارد ورود اوكراينيها به خاك ايالات متحده را تسهيل خواهد كرد. اين تصميم در شرايطي اتخاذ شده كه پيشتر نيز بايدن از آمادگي براي پذيرش 100 هزار پناهجوي اوكرايني خبر داده بود اما كاخ سفيد هنوز قادر نبوده بدرفتاري با پناهجويان امريكاي مركزي و امريكاي لاتين كه تلاش ميكنند از مرزهاي جنوبي وارد خاك امريكا شوند اما با بدرفتاري ماموران دولتي و ممانعت آنها روبرو ميشوند پايان بدهد.
ديدهبان حقوق بشر در گزارش تازه خود درباره وضعيت مهاجران افغانستان گفته است كه پليس يونان پناهجويان را در مرز زميني يونان و تركيه بازداشت كرده و در بسياري از موارد لباسهاي آنها را درآورده و پول، تلفن و ساير داراييهايشان را سرقت كرده و آنها را با بدترين شرايط ممكن به تركيه برگرداندهاند.
در برخي موارد پليس يونان مهاجران را تحويل مردان نقابدار داده و آنها را مجبور به سوار شدن به قايقهاي كوچك كرده و اين نقابداران كه گفته ميشود اكثرا خود نيز پناهجويان كشورهاي ديگر در يونان هستند، آنان را به داخل آب سرد كشانده و وادار ميكنند به سمت تركيه حركت كنند.
بر اساس آمار نهادهاي حمايت از پناهجويان در حال حاضر هزاران پناهجوي افغان كه از مسير تركيه وارد يونان شدهاند، در نقاط مختلف اين كشور، در بدترين وضعيت ممكن قرار دارند، اكثر پناهجويان از وضعيت بد زندگي در اين كشور شكايت داشته و ميگويند روزهاي بسيار دشواري را تجربه ميكنند. مشكلات پناهجويان افغان در تركيه كه با تقبل تمام رنجها و مشكلات خودشان را به يونان رسانده به دليل حضور مهاجرين اوكرايني مشكلاتشان بيشتر شده ودولت يونان تمام توجه را به اين پناهجويان جديد اختصاص داده است. سازمان ديدهبان حقوق بشر ميگويد در حالي كه يونان از اوكراينيها به عنوان «پناهجويان واقعي» استقبال ميكند، اما با عقب راندن پناهجويان افغان به تركيه به صورت «دوگانه» و «ظالمانه» برخورد كرده است. بيل فرليك، از مديران ديدهبان حقوق بشر اين برخورد دوگانه رفتاري است كه ارزشهاي ادعايي اروپايي در مورد برابري، حاكميت قانون و كرامت را به سخره ميگيرد.
در شرق اروپا نيز پذيرش بيش از دو ميليون پناهجو در حالي صورت گرفته كه آنها بدترين برخوردها را با پناهندگان كشورهاي ديگر به ويژه پناهندگان مسلمان داشتهاند.
تحقيقات نشان ميدهد علاوه بر نژادپرستي، مساله اسلام ستيزي نيز در تفاوت نوع برخورد با پناهجويان موثر است. بر اساس دادههاي منتشر شده از سوي موسسه پيو، درصد قابل توجهي از شهروندان كشورهاي اروپايي تفكرات اسلامستيزانه دارند. در بريتانيا كه كمترين سطح از اسلامستيزي را در مقايسه با ساير اروپاييها دارد اين رقم 18درصد است، در اسلواكي 77 درصد، در لهستان 66 درصد مردم اسلام ستيزند و اين رقم در ساير كشورهاي اروپايي نظير مجارستان و بلغارستان نيز بسيار بالاست.