فريب در ازدواج (تدليس در نكاح)
نيما پورموذن
عقد نكاح يا پيمان زناشويي (ازدواج) عبارت است از: توافق يك زن و مرد جهت ايجاد زندگي مشترك و تشكيل خانواده. طبق ماده ۱۱۰۲ قانون مدني ايران، همين كه نكاح بهطور صحيح واقع شد، روابط زوجيت بين طرفين موجود و حقوق و تكاليف زوجين از قبيل، مهر، نفقه، حسن برخورد و معاشرت و تمكين در مقابل يكديگر برقرار ميشود. ازدواج بر پايه شخصيت، اوصاف، ويژگيها و صفات مشترك بين طرفين محقق ميشود. به عبارتي ديگر، فلسفه ازدواج مبتني بر شخصيت وجودي طرفين است نه وضعيت مادي يكديگر.عقد نكاح به عنوان تشكيلدهنده بنيان خانواده، بايد براساس صداقت زن و شوهر ايجاد شود. اما گاهي طرفين عقد يادشده صداقت را فراموش كرده، با كتمان واقعيت به انعقاد آن اقدام ميكنند كه از آن به تدليس تعبير ميشود كه روزبهروز هم ميزان ارتكاب و مصاديق آن افزايش مييابد. تدليس در مفهوم لغوي به معناي فريبكاري كردن، فريب دادن، پنهان كردن عيب چيزي است. در اصطلاح حقوقي طبق ماده ۴۳۸ قانون مدني عبارت است از: عملياتي كه موجب فريب طرف معامله شود. تدليس به معناي فريب و نيرنگ يكي از موارد مطرح در فروپاشي قراردادهاست. از اين رو در قانون مدني موضوع آن تبيين شده است و گرچه در مواد بعدي تدليس در عقد بيع مطرح شده است، اما از جهت آثار تدليس در عقود، مختص فقط عقد بيع نيست و در هر قراردادي كه تدليس يك طرف اثبات شود، طرف مقابل حق فسخ عقد را خواهد داشت. (ماده ۴۵۶ قانون مدني) وفق ماده ۱۱۲۸ قانون مدني، هرگاه در يكي از طرفين صفت خاصي شرط شده و بعد از عقد معلوم شود كه طرف مذكور فاقد وصف مقصود بوده براي طرف مقابل حق فسخ خواهد بود خواه وصف مذكور در عقد تصريح شده يا عقد متباينا بر آن واقع شده باشد. بدين معني كه هرگاه زن و شوهر بهطور ضمني يا صريح صفتي را در يكي از همسران شرط كند، نبودن آن صفت در او، براي طرف مقابل ايجاد حق فسخ ميكند.علاوه بر مورد فوق در ماده ۱۱۲۸ برخي از مواردي كه به موجب آن امكان فسخ نكاح وجود دارد در مواد ۱۱۲۱ و ۱۱۲۲ و۱۱۲۳ قانون مدني بيان شده است كه شامل موارد ذيل ميشود: جنون هر يك از زوجين به شرط استقرار اعم از اينكه مستمر يا ادواري باشد براي طرف مقابل موجب حق فسخ است. عيوبي كه در مرد موجب حق فسخ براي زن خواهد بود: 1) خصاء 2) عنن به شرط اينكه ولو يكبار عمل زناشويي را انجام نداده باشد. 3) مقطوع بودن آلت تناسلي به اندازهاي كه قادر به عمل زناشويي نباشد.عيوبي كه در زن موجب حق فسخ براي مرد خواهد بود: 1) قرن 2) جذام 3) برص 4) افضاء 5) زمينگيري 6) نابينايي از هر دو چشم
درصورتي تدليس تحقق مييابد كه داراي دو عنصر باشد: مادي و معنوي
۱- عنصر مادي: بايد عملياتي انجام شود كه عيبي را بپوشاند يا وجود صفتي را كه مورد نظر طرف عقد است در ديگري وانمود كند خواه به وسيله نوشته يا لفظ باشد (مانند توصيف دروغ) يا انجام كارهاي خدعهآميز (مانند ارايه گواهي جعلي)
تشخيص عملياتي كه تدليس به شمار ميرود با عرف است.
۲- عنصرمعنوي: اعمالي كه انجام ميشود بايد ارادي و به عمد باشد و به قصد فريب طرف انجام شود، در اين باره قانون مدني حكمي ندارد ولي بديهي است كه مفهوم فريب دادن جز به عمد تحقيق نمييابد.
مجازات كيفري تدليس در ازدواج
فريب در ازدواج با شرط اينكه صفت خاصي در شخص مقابل شرط شده باشد يا در فرض عدم صراحت، عقد بر مبناي آن واقع شده باشد هم فسخ نكاح خواهد بود و هم از بعد كيفري جرم و داراي مجازات است. طبق ماده ۶۴۷ قانون مجازات اسلامي؛ چنانچه هريك از زوجين قبل از عقد ازدواج طرف خود را به امور واهي از قبيل داشتن تحصيلات عالي، تمكن مالي، موقعيت اجتماعي، شغل و سمت خاص، تجرد و امثال آن فريب دهد و عقد بر مبناي هريك از آنها واقع شود مرتكب به حبس تعزيري از شش ماه تا دو سال محكوم ميشود.مصاديق ذكرشده براي امور واهي در اين ماده جنبه تمثيلي دارد، به عبارتي هر امري كه موجب فريب ديگري شود حتي اگر از موارد موارد مذكور در اين ماده نباشد را شامل ميشود، لذا عرف در اين مورد تشخيصدهنده است مانند اينكه فردي بر خلاف واقع خود را داراي ثروت و مقام بالا معرفي كند.
اگر زوجه در روند ازدواج مرتكب تدليس شده باشد و نكاح فسخ شود، تكليف مهريه چيست؟
زوجهاي كه با فريب موجبات عقد ازدواج را فراهم آورد به موجب ماده 1101 قانون مدني چه نزديكي ميان زن و شوهر واقع شده باشد چه نشده باشد، حق مهر ندارد زيرا با تقلب حقي به دست نميآيد. بر اساس اصول كلي حقوق و قواعد مسووليت مدني از آثار فريب در ازدواج توسط هريك از زوجين ميتوان به امكان مطالبه خسارت اشاره نمود، به عبارت ديگر فريبخورده ميتواند طبق قواعد مسووليت مدني از كسي كه مرتكب تدليس در نكاح شده است مطالبه خسارت كند اعم از اينكه تدليسكننده يكي از زوجين يا شخص ثالثي باشد.