درخواست 43 ديپلمات ارشد اروپايي از ابراهيم رييسي و جو بايدن:
براي نجات برجام انعطاف نشان بدهيد
درخواست 43 ديپلمات ارشد اروپايي از ابراهيم رييسي و جو بايدن:
چهل و سه نفر از مقامهاي ارشد سابق كشورهاي اروپايي از قبيل وزراي خارجه پيشين انگليس، سوئد و «خاوير سولانا»، نامه سرگشادهاي با موضوع مذاكرات وين منتشر كردند. چهل و سه نفر از مقامهاي پيشين كشورهاي مختلف انگليس، دانمارك، سوئد، جمهوري چك، به همراه ديپلماتهاي اسبق آلماني، فرانسوي، مجارستاني، ايتاليايي، تركيهاي به همراه چهرههاي شناختهاي از قبيل «خاوير سولانا» مسوول سياست خارجي اسبق اتحاديه اروپا، «جك استراو» وزير خارجه پيشين انگليس و «هانس بليكس» مديركل پيشين آژانس بينالمللي انرژي اتمي از جمله نويسندگان اين نامه سرگشاده هستند. براساس ترجمه خبرگزاري فارس، در اين نامه آمده است: «امروز، اعضاي «شبكه رهبري اروپا» با سوابق سياسي و ديپلماتيك، اعضاي هياتمديره گروه بينالمللي بحران و اعضاي شوراي روابط خارجي اروپا با انتشار نامه سرگشاده از روساي جمهور بايدن و رييسي ميخواهيم تا درباره مذاكرات آتي در خصوص توافق هستهاي ايران تا رسيدن به نتيجه موفقيتآميز انعطاف نشان دهند و روي برجسته كردن مزاياي عدم اشاعه برنامه جامع اقدام مشترك (برجام) تاكيد داريم.» آنها تصريح كردند: «ما نامه مينويسيم تا نگراني فزاينده خود را از اينكه مذاكرات براي احياي پايبندي ايران به برجام و بازگشت ايالات متحده به برنامه جامع اقدام مشترك (برجام) به نظر ميرسد وارد دورهاي از ركود شده است، بيان كنيم؛ موضوعي كه پيشرفت واقعي و خوشايند حاصلشده در ماههاي اخير در جهت برقراري مجدد اين توافق را يك دستاورد منع اشاعه و براي صلح و امنيت بينالمللي حياتي است، تهديد ميكند.» طبق اين نامه سرگشاده، «در برههاي كه همكاريهاي فراآتلانتيك براي پاسخ به حمله غيرقانوني روسيه به اوكراين حياتيتر شده است، براي رهبران امريكا و اروپا اشتباه بزرگي است كه اجازه بدهند فرصت براي خنثي كردن بحران هستهاي در خاورميانه از دست برود.» به باور آنها، «برجام موفقيتآميز بود. ديپلماسي چندجانبه ادامهدار كه در آن تعدادي از امضاكنندگان (نامه سرگشاده ذيل) شخصا درگير بودند، توافقي را تضمين كرد كه اهداف مشترك ما در زمينه عدم اشاعه را تضمين كرده بود. حفظ منافع حاصل از توافقي كه محدود كردن ذخاير اورانيوم غني شده ايران را محدود ميكند، سطح غنيسازي آن را محدود ميكند و جدول زماني براي انباشت مواد شكافتپذيري را كه ميتواند براي يك سلاح بالقوه استفاده شود، تمديد ميكند و همه اين كارها تحت نظر آژانس بينالمللي انرژي اتمي قرار دارد، دليلي است كه دولتهاي اروپايي تصميم بيملاحظه دولت ترامپ مبني بر كنار گذاشتن توافق را بدون جايگزيني مناسب رد كردند و پس از خروج ايالات متحده در سال 2018 براي زنده نگه داشتن اين توافق سخت تلاش كردند.» نويسندگان اين نامه نوشتند: «راهبردي كه ايالات متحده بيش از دو سال پس از اين خروج (از توافق برجام) تنها مبتني بر «فشار حداكثري» دنبال كرد، تنها نتيجهاي جز تشديد تنش هستهاي، جنگ خطرناك منطقهاي و محروميت اقتصادي براي مردم ايران نداشت. ميراث اين خطاي راهبردي را امروزه ميتوان بر حسب موارد ذيل سنجيد: ميزان تُن اورانيوم غنيشدهاي كه ايران از آن زمان انباشته كرده است، از جمله اورانيوم غنيشده تا درجه نزديك، هزاران سانتريفيوژ پيشرفته در حال چرخش و بازه زماني به سرعت رو به كاهش ايران براي دستيابي به زمان گريز. رييسجمهور بايدن بازگشت متقابل ايالات متحده و ايران به تعهدات مربوطه خود تحت توافق ۲۰۱۵ را به درستي به عنوان يك اصلاح مسير ضروري مورد شناسايي قرار داد.» در ادامه يادداشت آمده است: «از آوريل ۲۰۲۱، مذاكرات سخت اما مثمرثمر در وين باعث نگارش پيشنويس سندي شد كه در ازاي برداشتن تحريمهاي اعمالشده امريكا در دوران دولت ترامپ كه با برجام ناسازگار است، پيشرفتهاي هستهاي ايران را معكوس ميكند همانطوركه جوزپ بورل (مسوول سياست خارجي) اتحاديه اروپا بيش از يك ماه پيش بيان كرد، «يك متن نهايي اساسا آماده و روي ميز است.» از نظر آنها، «دو سناريو محتمل در پيش است. در يك سناريو، ايالات متحده به سرعت رهبري قاطع و انعطاف لازم را براي حلوفصل مسائل باقيمانده از اختلافات سياسي (نه هستهاي) با تهران نشان ميدهد. در سناريوي ديگر، طرفها وارد يك وضعيت بنبست فرسايشي ميشوند كه منافع هيچيك از طرفين را تامين نميكند و خطر تبديل وضعيت به چرخه افزايش تنش هستهاي ميشود كه ناگزير با استفاده بيشتر از ابزارهاي قهري با آن مقابله ميشود.» نگارندگان نامه سرگشاده در ادامه نوشتند: «ميدانيم كه مسائل سياسي مربوط به اين موضوع، به ويژه در مورد موضوعاتي مانند نامگذاري سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به عنوان يك سازمان تروريستي خارجي، دشوار است؛ موضوعي كه بنا بر گزارشها آخرين موضوع اختلافي است. در حالي كه البته جزييات اين موضوعات بايد توسط سياستگذاران ايالات متحده تعيين شود، ما معتقديم كه راههايي وجود دارد كه مزاياي ضد تروريسم نامگذاري كنوني تامين شود و در عين حال درخواست خاص ايران را برآورده ميكند و ما بررسي كامل آنها را ضروري ميدانيم. ايران به نوبه خود نبايد انتظار داشته باشد كه توافق هستهاي به حوزههاي گستردهتري از اختلافات بين تهران و واشنگتن رسيدگي كند. هر دو طرف بايد با درك اين موضوع كه پيامدهاي راهبردي شكست شديد و عميق خواهد بود، به مرحله نهايي مذاكره نزديك شوند.» آنها در پايان نوشتند: «براساس تجربه طولانيمان در ديپلماسي و حكمراني، ما توافق (بين امريكا و ايران در مذاكرات وين) را كاملا ممكن ميبينيم. با توجه به رسيدن به فاصله بسيار نزديك به خط پايان (مذاكرات)، ما از رييسجمهور بايدن و رهبري ايران ميخواهيم كه در برخورد با موضوعي كه براي رژيم جهاني منع اشاعه سلاحهاي هستهاي و ثبات منطقه اهميت دارد انعطاف نشان دهند و اين مذاكرات را به نتيجه موفقيتآميز برسانند.»
راهبردي كه ايالات متحده بيش از دو سال پس از اين خروج (از توافق برجام) تنها مبتني بر «فشار حداكثري» دنبال كرد، تنها نتيجهاي جز تشديد تنش هستهاي، جنگ خطرناك منطقهاي و محروميت اقتصادي براي مردم ايران نداشت.
بر اساس تجربه طولانيمان در ديپلماسي و حكمراني، ما توافق (بين امريكا و ايران در مذاكرات وين) را كاملا ممكن ميبينيم.
هر دو طرف بايد با درك اين موضوع كه پيامدهاي راهبردي شكست شديد و عميق خواهد بود، به مرحله نهايي مذاكره نزديك شوند.