نشانهاي
براي سقوط حرفه وكالت
سيدعلي مجتهدزاده
تعرض و بياحترامي صورت گرفته به آرامگاه مرحوم بهمن كشاورز توسط كمپينهاي حذف ظرفيت آزمون وكالت به خوبي نشان ميدهد كه حرفه وكالت در ايران در معرض چه خطر بزرگ و احتمالا سقوط خسارتباري قرار گرفته. حاميان «طرح تسهيل كسب و كارها» در روزهاي اخير با نسب بنرهايي توهينآميز بر بالا و روي مزار مرحوم كشاورز، از تاييد مصوبه مجلس توسط شوراي نگهبان ابراز خرسندي كردهاند. به واسطه اين مصوبه، حرفه وكالت در زمره كسب و كارها و صنوف معمول و فعاليتهاي اقتصادي مرسوم در كشور در ميآيد و محدوديت ظرفيت پذيرش وكيل حذف خواهد شد. ماههاست كه بسياري از صاحبنظران، فعالان و دلسوزان حوزه حقوقي كشور درباره مجموعه متنوعي از پيامدهاي زيانبار اين تصميم هشدارهاي مفصل و مستدلي مطرح كردهاند، از جمله اينكه قانون جديد راه ورود افراد نالايق به لحاظ علمي و اخلاقي به حرفه وكالت را باز كرده و زمينههاي وقوع مفاسدي در اين خصوص را ايجاد ميكند كه درنهايت به تضعيف حاكميت قانون و تضييع دوچندان حقوق شهروندان در محاكم منتهي خواهد شد. در سوگندنامه وكالت افراد براي بر تن كردن رداي اين حرفه به چند مورد سوگند ياد ميكنند. از جمله اينكه مدافع حق باشند، برخلاف شرافت قضاوت و وكالت اقدام و اظهاري نكنند، احترام عمومي را رعايت كنند، از كينهتوزي و انتقامجويي احتراز نمايند، مدافع حق و رهرو راستي و درستي باشند. درنهايت هم وكلا در اين سوگندنامه، شرافت خود را وثيقه قسم خويش قرار ميدهند. تناقض و تعارض بين اين سوگندنامه حرفهاي با آنچه كه موافقان حذف آزمون وكالت با مزار مرحوم كشاورز انجام دادهاند به خوبي نشان ميدهد كه مرام و روش اين افراد تا چه اندازه با استانداردهاي حرفهاي و اخلاقي وكالت سازگاري دارد و ورود اين قبيل افراد و تفكر آنها به وكالت تا اندازه ميتواند براي آينده حقوقي كشور خطرناك و چالشساز باشد. تعرض به قبر يك مسلمان در تضاد كامل با شرع، اخلاق و حتي قانون است.
كساني كه صرفا با يك انگيزه خاص شرع، اخلاق و قانون را زيرپا ميگذارند تا چه اندازه ميتوانند حاميان قابل اعتمادي براي حقوق عامه و اعتلاي حاكميت قانون در كشور باشند؟ اين تفكر كدام در كدام چارچوب شرعي، اخلاقي و قانوني قرار است پايبندي خود به اصول وكالت را تضمين كند؟ طبق سوگندنامه وكالت، يك وكيل «شرافت» خويش را وثيقه سوگندش قرار ميدهد. كجاي هتك حرمت مورد اشاره ميتوان نشاني از شرافت يافت؟
نكته اينكه اين جماعت هنوز لباس وكالت بر تن نكرده و اختيار چنداني ندارند كه چنين ميكنند، واي به روزي كه پاي آنها به محاكم باز شود و كار دفاع از حقوق مردم به دست آنها بيفتد. مساله اما صرفا اقدام خودسرانه گروهي از حاميان حذف آزمون وكالت نيست. مساله بزرگتر و مهمتر سكوتي است كه خصوصا توسط مراجع رسمي در قبال اين اتفاق شاهد هستيم. جاي سوال است كه چرا حاميان سياسي اين تصميم در قبال اين هتك حرمت و هتك حرمتهاي متعدد قبلي سكوت كرده و با بياعتنايي از كنار آن رد ميشوند؟
آنچه كه امروز به نام «انحصارزدايي در آزمون وكالت» در حال انجام است در واقع چيزي جز بيضابطه كردن اشتغال به حرفه وكالت بدون داشتن صلاحيتهاي علمي، اخلاقي و حرفهاي نيست. اتفاقا اقدام توهينآميز اخير عليه مرحوم كشاورز به خوبي روشن ميسازد كه چه تفكري و چه افرادي به دنبال تبديل كردن حرفه وكالت به يك «كاسبي» هستند. اينها كه با مزار يك مسلمان متوفي كه به صداقت و نجابت و حقطلبي شهره بود چنين ميكنند، فردا با حق و حقوق مردم گرفتار در راهروهاي دادگاه چه خواهند كرد؟ آيا چنين افرادي ظرفيت مضاعف اين را ندارند كه گرفتاري و نياز مردم و شهروندان را تبديل به ابزار كاسبي و سودجويي خود كنند؟