• ۱۴۰۳ سه شنبه ۴ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5198 -
  • ۱۴۰۱ شنبه ۱۰ ارديبهشت

دعواي الهامي و نوازي براي كي مهم است؟

پسرفت در ابتذال

سامان سعادت

ابتذال هم مراتب دارد. اين امكان هر لحظه وجود دارد كه آدم توي همين هم پسرفت كند. دعواهاي هميشگي توي فوتبال ايران يك نوع ابتذال است و در اين بين برخي دعواها و درگيري‌ها مصداق پسرفت در ابتذال.

فينال جام حذفي با همه كاستي‌هاي مديريتي چه در تعيين محل برگزاري مسابقه و چه در مراسم اهداي جام جزو بازي‌هاي كم‌حاشيه ليگ ايران در سال جديد بود. اين بازي يكي از معدود رقابت‌هايي بود كه نه اشتباه داوري تاثيرگذاري داشت و نه يك سمت آن دو تيم سرخابي بودند كه بخواهند بعد از باخت آسمان ريسمان ببافند و وزير استقلالي-پرسپوليسي راه بيندازند. اما افرادي پيدا شدند كه از همين بازي كم‌حاشيه با شعار «مهم نيست چه اتفاقاتي رخ داد ولي من حاشيه مي‌سازم» پريدند وسط و معركه‌گيري كردند. آن‌هم سر چي؟ سر استفاده از رختكن! تيم بازنده از اين گفت كه نتيجه مسابقه در زمين بازي رقم نخورد و مربي تيم قهرمان نتوانست يك ساعت هم خودش را نگه دارد و خيلي سريع برگشت به تنظيمات كارخانه و با ادبياتي زننده ديگران را خطاب قرار داد. آن‌قدر زشت كه خودش فهميد و از خبرنگاران خواست آن قسمتي از حرف‌هايش را سانسور كنند. بعد هم نوبت به طرف مقابل رسيد تا با همان ادبيات پاسخ بدهد. 
اينكه يك روز دعواي ساكت الهامي و محمد نوازي مي‌شود تيتر يك خبرگزاري‌هاي ورزشي قطعا پسرفت در ابتذال است. اين كوچك كردن نوازي و الهامي نيست كه مثل هر انسان ديگري در جايگاه خودشان قابل احترام هستند. مساله ارزش‌گذاري دعوا هم نيست. داستان سر اين است كه چرا دعواي اين دو نفر بايد مورد توجه قرار بگيرد؟ لااقل از لحاظ ارزش خبري. ليگ ايران شده شبيه به محله‌هاي لات و لوت‌پرور كه ساكنينش با شنيدن كلمه دعوا بدون اينكه بدانند داستان از چه قرار است يا طرفين درگيري چه كساني هستند با سر مي‌دوند. معلوم نيست اين لذت شهوتناك كليك روي تيترهاي حاوي كلمه «درگيري» از كجا آمده؟ 
بله! فوتبال دنيا هم پر است از چنين جنجال‌هايي. آنجا هم تيترهاي مربوط به اخبار درگيري و حواشي كليك بيشتري مي‌خورد. ولي كل كل كريس رونالدو و وين روني كجا و مثلا درگيري كمك مربي ساوتهمپتون و سرمربي برنلي كجا؟ دور نيست روزي كه تيتر اخبار ورزشي ايران دعواي علي دايي و محمد مايلي‌كهن بود يا دعواي علي كريمي و دايي يا درگيري مجيدي و قلعه‌نويي. آدم‌هايي كه نام‌شان را يك تريلي هم نمي‌توانست بكشد. همان موقع هم آدم‌هاي متوسط با هم درگير مي‌شدند يا جدال لفظي داشتند ولي كسي چندان اهميت نمي‌داد. خود همان دعواهاي پردامنه و بي‌دليل نشاني از ابتذال بود. حالا همان ابتذال هم پسرفت كرده و كار رسيده به دعواهاي امروزي. 
اتفاقات بعد از بازي نساجي و آلومينيوم ثابت كرد خيلي‌ها برخلاف ادعاي‌شان دنبال دردسرند. اينكه مي‌گويند به خاطر فلان اشتباه داوري يا فلان رفتار مديران از كوره در رفتيم مزخرفي بيش نيست. اينها بالاخره يك چيزي پيدا مي‌كنند تا سر آن دعوا درست كنند و خودي نشان بدهند. مي‌خواهد 15 دقيقه قفل بودن در رختكن باشد يا بازديد دو هفته پيش وزير ورزش از يك استاديوم. جنبه باخت و موفقيت ندارند و مدام در حال فرافكني‌اند. اين وسط يك‌سري از رسانه‌ها هم انگار آسمان سوراخ شده باشد و همين چند نفر از آن افتاده باشند پايين، جوري اخبار مربوط به اينها را پوشش مي‌دهند كه انگار ترامپ و مركل به مشكل خورده‌اند. يك نفر نيست به اينها بگويد وا بدهيد تو را به خدا! 200 روز ديگر تيم ملي ايران مي‌رود جام جهاني و هنوز بازي دوستانه با نيوزيلند هم قطعي نشده. آن وقت شما دنبال دم موش مي‌گرديد!

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون