سرمايه اجتماعي و حفظ يوزپلنگ
حميدرضا ميرزاده
تولد تولهيوزپلنگها در سايت تكثير و پرورش يوزپلنگ در ذخيرهگاه زيستكره توران، يكي از خوشحالكنندهترين اخبار اين روزها بود. انتشار تصاوير تولهيوزپلنگها و بازنشرهاي متعدد آن نشان ميدهد كه علاقه عمومي به حياتوحش بسيار بالاست، خصوصا درباره گونهاي كه سابقه فعاليتها براي حفاظت از آن به مدتها قبل باز ميگردد و دستكم دو دهه است كه فعاليتهاي زيادي براي شناساندن آن به جامعه در جريان است. از برنامههاي آموزشي كوچك و بزرگ در مدارس و كتابهاي درسي گرفته، تا فعاليتهاي رسانهاي و پوشش اخبار يوزپلنگها و در نهايت نقش بستن تصوير يوزپلنگ بر پيراهن تيم ملي فوتبال، همه و همه اين علاقه را در ذهن ايرانيان براي يوزپلنگ به وجود آورده است.
اگرچه انتشار خبر تلف شدن يكي از تولهها و در پي آن خبر اشتباه در تشخيص اوليه جنسيت تولهها، لبخند را از لبهاي بسياري از علاقهمندان به حياتوحش ربود اما كماكان اين پروژه با حساسيت زيادي از سوي جامعه در حال پيگيري و رصد است.
پر واضح است كه بر اساس اصول بومشناسي تولد تولههاي يوزپلنگ در شرايط اسارت لزوما به معناي نجات اين گونه در طبيعت ايران نيست. چرا كه اولا ملاك وضعيت يك گونه حيات وحش، جمعيت آن در زيستگاههاي طبيعي خودش است نه در اسارت. در ثاني تجربههاي مختصر و عمدتا نافرجامي از رهاسازي يوزپلنگهاي تكثير شده در آفريقا وجود دارد و با توجه به تهديداتي كه در زيستگاههاي طبيعي ايران وجود دارد، شرايطي حاضر و آماده براي معرفي تولههاي تكثيرشده وجود دارد (و البته چنين برنامهاي هم در حال حاضر در دستور كار نيست.) اما از طرفي، ژنهاي موجود از يوزپلنگ آسيايي در جهان بهشدت كاهش يافته و هر روز نيز تعداد باقيمانده از اين ژنهاي محدود در حال كاهش است. اگر حدسيات كارشناسي مبتني بر وجود ۲۰ تا ۲۵ يوزپلنگ در كل طبيعت ايران صحت داشته باشد، در حال حاضر چهار يوزپلنگ نيز در اسارت زندگي ميكنند كه سه تاي آنها قرباني قاچاق حياتوحش شدهاند و يكي ديگر براي زادآوري در برنامه تكثير، زندهگيري شده است. با اين حساب، چيزي حدود ۱۳ درصد كل ژنهاي زنده يوزپلنگ آسيايي را در اختيار داريم و اگر نتوانيم همين ۱۳ درصد را به صورت زنده نگهداري كنيم، درصد قابل توجهي از تنوع ژنتيكي اندك يوزپلنگ آسيايي را از دست خواهيم داد. حداقل كاري كه امروز ميتوانيم انجام دهيم، زنده نگه داشتن همين ژنهاست تا بلكه در آينده بتوان راه و روش معرفي افراد تكثيرشده به طبيعت را يافت.
اما با وجود همين اميد كم به افزايش جمعيت يوز در طبيعت از طريق تكثير در اسارت، نكته مهم موفقيت برنامه تكثير در اسارت، افزايش سرمايه اجتماعي براي حفاظت يوزپلنگ است. بخش زيادي از جامعه غيرمتخصصان، با تولد تولهيوزپلنگها اميدهاي جديدي در حفاظت از اين گربهسان نادر يافتند. همين اميدهاي بازيافته، اهرمي قوي براي پيشبرد اهداف حفاظت و جلب مشاركت عمومي هستند. معمولا آنچه در حفاظت طبيعت بيشترين و تعيينكنندهترين تاثير را دارد، علاوه بر برنامهريزيهاي متخصصان، اعتماد و جلب مشاركت ساير بخشهاي جامعه است. از سياستمداران و تصميمگيران ارشد گرفته تا صنايع و بنگاههاي اقتصادي بزرگ و جوامع محلي و عموم مردم. زماني كه اميد براي بقاي يك گونه زنده ميشود، ظرفيت و اشتياق براي مشاركت نيز افزايش مييابد. تولد تولهيوزها اگرچه از نظر بومشناختي تا اينجا كمك خاصي به جمعيت يوزپلنگ آسيايي نكرده، اما اميدهاي تازهاي را در جامعه به وجود آورده؛ اميدي كه ميتواند با برنامهريزي صحيح به حفاظت بهتر زيستگاهها و مشاركت بيشتر در حفظ مشهورترين گونه حياتوحش كشور منجر شود.