گفتوگو با شهرام ناظري درباره «خنياگر»، آلبوم تازهاش
خودم را به موسيقي سنتي محدود نميكنم
نگاه مقامي به موسيقي، تفاوت من با ديگر خوانندههاي سنتي است
سيمين سليماني
انتشار آلبوم «خنياگر» كه بر مبناي موسيقي شمال خراسان است، پيش از نوروز و با تاخير چندساله بالاخره در دسترس علاقهمندان و مخاطبان قرار گرفت. آلبومي كه ساز دوتار مسعود خضري صداي گرم و خاطرهسازِ خواننده نامآشنا و مطرح كشورمان، شهرام ناظري را همراهي ميكند. اگرچه در «خنياگر» جز صداي خواننده و دوتار، صداي هيچ ساز ديگري نيست اما انگار اين آلبوم اساسا چيزي بيش از اين را هم نميخواست. اثري كه با اين ويژگي، خنياي «بخشي»هاي سرزمين خراسان را به مخاطب يادآوري ميكند. چراكه در اجراي «بخشي»ها هم اصالتا تنها صداي دوتار است و آنكه ميخواند. نقش باران در آثار شهرام ناظري پر رنگ بوده و در اين آلبوم هم قطعه «باران» ملهم از ملوديهاي تركمنصحرا اجرا شده است؛ «چون تيغ به دست آري» بر مبناي مقام گرايلي، «دعوي چه كني» براساس مقام قيامت و الهام گرفته از بخشي اوليا قلي يگانه، «در طواف شمع» بر پايه مقام شاهخطايي، «مهتري» بر مبناي مقام زاهد. قطعه «كوراغلو» هم كه از مقامهاي محلي است و با دو زبان تركي و كردي خوانده ميشود، در آلبوم «خنياگر» به انتخاب خواننده اثر، شكل تركي آن اجرا شده است. كارنامه هنري شهرام ناظري به ما ميگويد كه موسيقي مقامي و موسيقي مناطق، دغدغه جدي او بوده است و آثار زيادي از او در فضا و حال و هواي موسيقي نواحي به ياد داريم. حالا «خنياگر» با همين ويژگي پس از سالها رونمايي شد. شايد بد نباشد اينجا اشارهاي كنيم به اينكه اگرچه در سالهاي اخير با تاييد كميته ميراث بشري ناملموس، پرونده «مهارت ساختن و نواختن دوتار ايراني» در فهرست ميراث ناملموس يونسكو به ثبت جهاني رسيد اما آلبوم خنياگر پيش از اين ضبط شده بود. در ادامه گفتوگو با شهرام ناظري را درباره آلبوم تازه منتشرشدهاش ميخوانيد.
شما هميشه نگاه ويژهاي به موسيقي مناطق داشتهايد؛ براي مثال آلبوم «آواز اساطير» كه دربردارنده مقامهاي تنبور بود. در اثر منتشرشده اخير هم كه بر مبناي ساز دوتار شمال خراسان است، همچنان اين دغدغه و نگاه وجود دارد. اساسا شما از آن دسته خوانندگاني نبوديد كه به موسيقي دستگاهي بسنده كند؛ اين ويژگي ناشي از چيست؟
از نوجواني علاقهمند نبودم كه صرفا در محدوده موسيقي سنتي قرار بگيرم و به همين دليل تفاوت من با ديگر خوانندههاي سنتي در اين است كه از ابتدا نگاه مقامي به موسيقي داشتهام. اگرچه در موسيقي سنتي شاگرد اول رشته آواز شدم ولي گرايش و علاقه من بيشتر به سمت موسيقي مقامي، موسيقي قوميتها و موسيقي نواحي ايران بوده است. به شكلي كه آن نگاه محدود سنتي را دوست نداشتم؛ چرا كه موسيقي مقامي و قوميتهاي ايران، سابقه دور و درازي دارد. در حالي كه موسيقي اصطلاحا سنتي، قدمت زيادي ندارد و حداكثر قدمت آن به ۱۵۰ سال ميرسد.
زادگاه و اصالت كردي شما هم طبيعتا روي اين موضوع تاثير داشته، درست است؟
بله. شايد اين مساله به دليل محيط تربيتياي كه داشتهام، مثل منطقهاي كه در آن به دنيا آمدهام و نقش خانواده و مادرم و بهطور كلي عظمت و اصالت فرهنگ كرد هم باشد. علاوه بر اين، طبيعتا آشنايي من از سن كم با مقامهاي موسيقي آن منطقه نيز اين علاقه را در من به وجود آورده و باعث شده به موسيقي مقامي و به موسيقي قوميتهاي تمام جغرافياي ايران توجه ويژه داشته باشم.
آلبوم «خنياگر» اثري است بر مبناي موسيقي خراسان و دوتارنوازي آن؛ چرا ساز دوتار و چرا موسيقي خراسان؟
پيش از اين هم كارهايي در زمينه تنبور انجام دادهام و خب طبيعتا چون اين نگاه و علاقه به موسيقي مقامي در من وجود داشته و يكي از مناطق مهم اين نظام موسيقايي، منطقه خراسان و يكي از سازهاي مهم اين منطقه ساز دوتار است، به خلق اين اثر گرايش پيدا كردم و اين اثر را با آگاهي و علاقه و با همكاري آقاي مسعود خضري كه به واقع در زمينه نوازندگي ساز دوتار استاد هستند، انجام دادم.
هر كدام از قطعات اين اثر الهامگرفته يا بر مبناي ملوديها و مقامهاي موسيقي خراسان است؛ يكي از آن قطعات «كوراغلو» است كه از مقامهاي محلي به شمار ميرود. اين قطعه هم با زبان كردي و هم تركي خوانده ميشود. جالب است كه شما در اين اثر، اين قطعه را تركي خواندهايد.
بله، همينطور است. بيشتر به اين دليل بود كه پيش از اين هميشه كردي اجرا كرده بودم. اين قطعه زبان تركي بسيار روان و سليسي هم داشت، از اين رو علاقهمند شدم آن را به اين فرم هم اجرا كنم.
يكي از ويژگيهاي آلبوم «خنياگر» اين است كه از هيچ ساز ديگر و حتي سازهاي ضربي در آن استفاده نشده است؛ تنها صداي دوتار است و خواننده...
اين اتفاق سابقه قبلي دارد و گاهي در اجراها هم به تنهايي سهتار مينوازم و ميخوانم. در آلبوم «خنياگر» هم به تنهايي با ساز دوتار خواندهام. مثل بعضي از كارهاي پيشين. مثلا آلبوم «آواز اساطير» كه فقط آواز من به همراه تنبور آقاي فيض بشيپور بوده است.
انتشار آلبوم «خنياگر» با تاخير چند ساله همراه شد. با وجود اينكه آلبومي با اين مختصات طبيعتا مخاطبان زيادي دارد؛ دليل انتشار ديرهنگام اين آلبوم چه بود؟
تاخيري كه در انتشار اثر رخ داده است، مربوط به جريانهاي مملكت است و مسائلي كه به دنبال آن بوده. در واقع اين موضوع به اختيار ما نبوده است. وقتي ما كاري انجام ميدهيم و اثري را خلق ميكنيم، دوست داريم سريع به دست مخاطب برسد. به هر روي مشكلاتي از جمله درگيريهايي كه احتمالا ناشر اصلي داشته و پس از آن بحث شيوع كرونا در اين باره بيتاثير نبوده است. البته مشكلاتي در حوزه هنر مملكت وجود دارد كه من تمايل ندارم وارد جزييات آن شوم؛ اما همه اينها دست به دست هم دادند تا اين اثر با تاخير به دست علاقهمندان برسد.
ضبط اين اثر شش يا هفت سال پيش انجام شد ولي مشكلاتي كه وجود دارد، باعث شده اين تاخير به وجود بيايد. در هر صورت هميشه داستانهايي پشت پرده وجود دارد كه فكر نميكنم باز كردن آن زياد جالب باشد. چيزي كه هست بايد بالاخره سر نخ به جايي وصل باشد تا همه كارها به سادگي و راحتي انجام شود. كسي مثل من كه مربوط به هيچ گروه و دستهاي نيست و از ابتدا تا امروز با نگاه آزاد و آزاده كار كرده است، مشكلات زيادي سر راهش به وجود ميآيد و اينطور ميشود كه ممكن است انتشار بعضي از آثار به همين شكل به تاخير بيفتد.
فايل صوتي اين گفتوگو را در سايت اعتمادآنلاين بشنويد.
اگرچه در موسيقي سنتي شاگرد اول رشته آواز شدم ولي گرايش و علاقه من بيشتر به سمت موسيقي مقامي، موسيقي قوميتها و موسيقي نواحي ايران بوده است. به شكلي كه آن نگاه محدود سنتي را دوست نداشتم چرا كه موسيقي مقامي و قوميتهاي ايران، سابقه دور و درازي دارد. در حالي كه موسيقي اصطلاحا سنتي، قدمت زيادي ندارد و حداكثر قدمت آن به ۱۵۰ سال ميرسد
مشكلاتي در حوزه هنر مملكت وجود دارد كه من تمايل ندارم وارد جزييات آن شوم
كسي مثل من كه مربوط به هيچ گروه و دستهاي نيست و از ابتدا تا امروز با نگاه آزاد و آزاده كار كرده است، مشكلات زيادي سر راهش به وجود ميآيد و اينطور ميشود كه ممكن است انتشار بعضي از آثار به همين شكل به تاخير بيفتد