مسعود خضري درباره آلبوم «خنياگر»:
خواستيم جايگاه دوتار را ارتقا دهيم
« اعتماد» : دوتار، تنها ساز آلبوم «خنياگر» است كه نواي آن را از پنجههاي سحرآساي مسعود خضري ميشنويد. كسي كه با دوتار زيسته و شهرام ناظري او را در نوازندگي اين ساز «استاد» خوانده است. با او درباره ويژگيهاي آلبوم «خنياگر» گفتوگو كردم.
ايده توليد آلبوم «خنياگر» با اين مختصات از كجا آمد؟
دوتار ساز بومي موسيقي شمال خراسان است كه ملوديهايي بسيار غني دارد و آنطور كه بايد كسي روي آن كار نكرده. البته يكسري كارها روي آن انجام شده ازجمله اينكه خود من با خانم بينا كار كردم ولي هنوز موسيقي شمال خراسان و دوتار آن جاي كار زياد دارد. آلبوم «خنياگر» به نظرم براي معرفي موسيقي اين منطقه كار خوبي است. هدف اصلي من معرفي بيشتر اين ساز و ارتقاي آن ساز بود كه اين ساز در موسيقي ايران بيشتر شناخته شود و خودي نشان دهد و حتي قابليتهاي خود را بيش از پيش به نمايش بگذارد كه ميتواند حتي در موسيقي سنتي و اركسترها هم استفاده شود.
همكاري با آقاي شهرام ناظري چگونه شكل گرفت؟
استاد ناظري پيش از اين با آلبومهاي مختلف مانند «آواز اساطير» و چند اثر ديگر، تنبور را در موسيقي ايران مطرح كردند؛ يعني آثار ايشان باعث شد كه تنبور بين مردم جايگاه شناختهشدهتري پيدا كند و مردم بيشتر با اين ساز آشنا شوند. طبيعتا وقتي يك خواننده مطرح و برجسته كه دغدغه موسيقي مناطق را دارد و نامش را همه موسيقيدوستان ميشناسند، اثري منتشر كند، مردم اقبال بيشتري به آن اثر نشان ميدهند. در نتيجه اين آلبوم با صداي ايشان و تكنوازي دوتار ضبط شد. شروع اين كار سال 1388 بود. قبل از آن در يك مهماني با استاد ناظري آشنا شدم. برايشان ساز زدم كه ايشان هم خوششان آمد و پس از آن تعدادي كار ساختم كه مورد پسندشان واقع شد. بعد وارد پروسه اجرا شديم.
ما در اين آلبوم دو قطعه از ملكالشعراي بهار داريم، «كوراوغلو» را كه از قطعات كهن فولكلور محسوب ميشود و ... كلام اين اثر بر چه اساس گزينش شد؟
در اين آلبوم سعي شده است كه بيشتر از كلام و آثار شاعران خراساني بهره برده شود. با توجه به اينكه دوتار شمال خراسان داراي نغمههاي حماسي، عاشقانه، پند و اندرز و مذهبي است، با خودم گفتم بهتر است شاعران آن را بيشتر از خراسانيها در نظر بگيريم. در كل انتخاب ملوديها بر اين اساس كه چه آهنگي بهتر روي شعر سوار ميشود و روي اين مقام چه شعري خود را بهتر نشان ميدهد، كار كرديم.
قطعه «كوراوغلو» هم در اين آلبوم به زبان تركي خوانده شده...
بله، كوراوغلو در اين خطه، هم به زبان كردي و هم به زبان تركي خوانده ميشود كه من نمونه آن را براي استاد خواندم و استاد به زبان تركي گرايش نشان دادند و گفتند كه تمايل دارند به زبان تركي بخوانند.
در اين آلبوم از هيچ ساز كوبهاي و ضربي استفاده نشده. فقط دوتار است و صداي خواننده.
بله، اينطوري صداي دوتار و قابليتهاي آن بيشتر درك ميشود. در اين كار هم استاد اين مورد را در نظر گرفتند كه يك نوازنده و يك خواننده حضور داشته باشند. نظر استاد اين بود كه ساز ديگري نباشد تا اصالت دوتار بيشتر ديده شود.
در سالهاي اخير «مهارت ساختن و نواختن دوتار ايراني» در فهرست ميراث ناملموس يونسكو به ثبت رسيد اما آيا اين ساز در موسيقي ايران به جايگاهي كه شايستهاش باشد، رسيده است؟ ضمن اينكه ميخواهم در مورد موسيقيها و كارهاي جديدي هم كه با اين ساز ميشود، صحبت كنيد. كارهايي كه مخالفانش ميگويند زير سوال بردن اصالتهاست.
واقعيت اين است كه نميدانم تا چه حد اين ساز به جايگاه واقعي خود در موسيقي ايران نزديك شده. ثبت جهاني آن اتفاق مهمي است اما دوتار محدوديتهايي هم دارد و به نظر من بايد در جايگاه خود پيشرفت كند. خلق ملوديها، تصنيفها و آهنگهاي جديد به موسيقي دوتار شاخ و برگ ميدهد و اين ساز هرروز پربارتر ميشود. به نظرم بهتر است براي نسل جديد از شعرها و كلام جديد هم استفاده شود. البته همه اينها كه گفتم در كنار حفظ اصالتهاست. به نظر من اينگونه بايد روي سازهاي موسيقي مناطق كار شود؛ نه اينكه بگوييم گذشتگان ما بد كار ميكردهاند و آثار آنها ديگر پاسخگو نيست و مقبول نيستند؛ به هيچ عنوان اين را نميگويم. بيشك بايد اين آثار حفظ شوند همانطور كه بودهاند، چراكه اينها مربوط به گذشتگان ما هستند و ارزشمندند. حرف من اين است كه ضمن حفظ آثار گذشتگان، كارهاي جديدي هم بايد صورت بگيرد. ما گذشته را نيز داريم اما بايد به حال و آينده هم بپردازيم و فكر كنيم.
منظورتان دقيقا از پرداختن به حال و آينده چيست؟ چگونه به حال و آينده بايد پرداخت؟
پرداختن به آينده مستلزم آهنگسازي، تصنيفهاي نو و استفاده از ريتمهاي جديد و... است. من پنج، شش سال روي دوتار ازبكستان كار كردهام و در اين مدت ديدم روي دوتار ازبكستان خيلي كار شده است. در دانشگاههاي آنها اين ساز تدريس ميشود. خيلي پربار به آن پرداختهاند و پيداست كه روي اين ساز، در آن خطه به صورت جدي كار شده است. براي تمام قطعات پارتيتور نوشتهاند و ملوديهاي جديدي گذاشتهاند. در طول دسته و تعداد پردهها تغييراتي داده شده است. اين نوع كارها را بايد در دوتار هم به صورت جدي انجام دهيم. به اين صورت ميتوان با حفظ آثار گذشته، توانايي اين ساز را هم ارتقا داد.