«اعتماد» گزارش ميدهد
شيب تند تورم و اعتبار حداقلي تئاتر
آسيب به گروههاي نمايشي در نتيجه لغو حمايت
بابك احمدي
شوراي حمايت از آثار نمايشي از دي و بهمن 1400 به اينسو جلسهاي تشكيل نداده و مصوبهاي نداشته، چراكه گروه تصميمگير در اين باره بلافاصله پس از آغاز به كار مديركل هنرهاي نمايشي و به دستور او منحل شد. اين از معدود تصميمهاي اجرايي بود كه كاظم نظري در چندماه سكانداري اداره كل هنرهاي نمايشي گرفته. به يك معنا، شخص مدير به سرعت شريان انتقال اعتبار به گروههاي نمايشي را براي انجام تغييرات مسدود كرد. آنهم در زمانهاي كه هنرمندان آرام آرام غبار دو سال بيكاري و خانهنشيني را از شانه پاك ميكردند ولي متاسفانه همچنان امنيت شغلي و رواني خود را در معرض تهديد بيبرنامگي نهادهاي دولتي و افزايش ساعتي تورم ميبينند. قيمت كالاهاي اساسي ظرف چهار ماه گذشته افزايش چشمگير نشان ميدهد و اين وضعيت دومينووار هزينه توليد آثار نماشي را افزايش داده است. در اين فاصله افزايش مميزي و توقيف پيدرپي آثار نمايشي به دستور اداره كل هنرهاي نمايشي را كه موجب وقفه و سكته در اجراي عمومي آثار، فراري دادن تماشاگر و ضرر و زيان گروه ميشود، نبايد از قلم انداخت. ضمن اينكه بعضا زمزمههايي مبني بر هدايت حمايتها به سوي بعضي جريانهاي خاص نمايشي (بيش از گذشته) به گوش ميرسد. به خصوص كه نظري در گفتوگوي 29 فروردين خود با خبرگزاري دانشجويان ايران ميگويد: «اگر بستر فراهم شود و هنرمندان هميشه تلاشگر حوزه تئاتر همراهي كنند، يقين دارم كه اساسا نيازي به حمايت دولت نخواهند داشت. مانند بسياري از كشورها ميتوانند با توليدات نمايشي، اقتصاد خود را فراهم كنند.» چنين گفتاري به نگرانيها دامن ميزند. گذشته از اينكه اين تئاتر در «بسياري ازكشورهاي جهان» كه بدون حمايت شهرداريها و دولتها فعاليت ميكند جز يك نمونه -ايالات متحده امريكا - اساسا وجود خارجي ندارد.
مسعود شامي، كارگردان نمايش «ترقُب» كه اين نمايش را اسفند سال گذشته در سالن «قشقايي» مجموعه تئاترشهر به صحنه برده، ميگويد: «اواخر زمزمههايي شنيده ميشود در اين باره كه قرار است حمايتها را لغو كنند يا كمكهزينهها به سمت و سوي اشكال نمايشي مدنظر خودشان سوق پيدا كند. من به عنوان يكي از اعضاي كوچك جامعه تئاتر و حتما به عنوان فردي كه در تئاتر كار نويسندگي، مديريت توليد و بازيگري انجام ميدهد بايد بگويم سالهاي زيادي است كه چرخه تئاتر بهويژه در سالنهاي دولتي اينگونه چرخيده كه تئاتريها ميتوانستند با استفاده از حمايتها سازوكار توليدي نمايش خود را سرپا نگه دارند. شما دستكم 5 ماه بايد تمرين كنيد تا يك ماه اجرا برويد؛ يعني 6 ماه درگيري؛ حالا كافي است رقمهاي پرداختي اداره كل هنرهاي نمايشي را با دستمزد كارگر روزمزد مقايسه كنيم تا ببينيم ارقام دولتي واقعا حرفي براي گفتن ندارند.»
او ادامه ميدهد: «اگر نتوانيم پرداختي مناسبي به بازيگران و ديگر عوامل اجرايي يك نمايش داشته باشيم كار ابدا پيش نميرود و رسيدن به چنين هدفي به ويژه در شرايط كنوني بدون حمايت دولت شدني نيست. به خصوص كه دولت در زمينه قيمتگذاري بليت هم دخالت ميكند و دست گروهها باز نيست.»
شامي با اشاره به دشواري فعاليت تئاتري در سالهاي اخير ميگويد: «شوراي حمايت همواره از تورم عقب بوده ولي امروز ديگر كار به جايي رسيده كه اگر شما همين حالا كالايي را هزار تومان بخريد، سه روز ديگر قطعا بايد ده هزار تومان بابت خريدش پرداخت كنيد. شوراي حمايت ما در چنين شرايطي از كار افتاده. ضمن اينكه گفتم زمزمه تغيير رويكرد در پرداخت به گروهها هم شنيده ميشود. گويي ما غريبه هستيم و ديگراني آشنا.»
نويسنده نمايشنامه «سعدي سلطان سياه سووشون» اين رويكرد را بهترين راهكار براي به تعطيلي كشاندن تئاتر ميداند و ادامه ميدهد: «اگر قرار است فقط از گروههايي كه فروش بالا دارند حمايت شود، يا گروههايي كه مستقيم به سفارش دولت يا مطابق سياستهاي وزارت ارشاد كار ميكنند، بايد بگويم اين قطعا به گسترش ابتذال در تئاتر دامن ميزند. چرا؟ به اين دليل كه من به عنوان توليدكننده بايد دست به هر اقدامي بزنم كه تماشاگر بيايد داخل سالن.»
شامي كه سوابق مديركل هنرهاي نمايشي را مرور كرده خاطرنشان ميكند: سوابق ايشان نشان ميدهد كار تئاتري انجام داده و ميداند چرخه توليد چه وضعيتي دارد ولي با وجود همين سابقه وقتي اين گفتمان به وجود ميآيد قطعا به گروهها آسيب ميزند. به اين دليل كه ما شغل نيستيم و حقوق دريافت نميكنيم. جاي اينكه كمك كنند فعاليت هنرمندان تئاتر شغل محسوب شود و ما چرخه اقتصادي حداقلي منظمي داشته باشيم، وضعيت را به سمت سختتر شدن پيش ميبرند. متاسفانه وقتي ثبات اقتصادي در بين نيست، وجود چنين گفتماني دردي به دردهاي ديگر ما ميافزايد. انگار كسي قصد دارد به ما بگويد اشتباه كرديم وارد اين حرفه شديم. اشتباه كرديم 20 سال از عمر گرانمان را صرف مطالعه و تمرين و خلق نمايش كرديم.
اين كارگردان و بازيگر در پايان ميگويد: «تئاتريها علاف و بيكار نيستند و خانوادههايي دارند كه بايد مديريت كنند، حالا از بد حادثه شدهاند هنرمند تئاتر در ايران كه مورد حمايت هم قرار نميگيرند. من اميدوارم آقاي نظري هرچه سريعتر مديران زيرمجموعه ادارهكل راه رافعال كند. ببينيد! من اسفندماه اجرا رفتهام، دو ماه گذشته و فقط توانستهام مبلغ ناچيزي از گيشه به اعضاي گروهم بپردازم. هرچه اين زمان طولانيتر شود، انگار ارقام كمتري به گروهم پرداختهام. ما واقعا هر روز دچار ناراحتي و نگراني هستيم؛ منشا اين وضعيت و نگاه اگر وزارتخانه است، اميدوارم وزير نگاهش را به تئاتر تغيير دهد؛ اگر هم رييس دولت چنين نگاهي به تئاتر دارد، اميدوارم اين نگاه عوض شود.
اما شامي تنها فردي نيست كه نسبت به اين موضوع اظهار نگراني كرده باشد. هنرمندان و گروههاي زيادي اين روزها اعتراض دارند؛ بهويژه وقتي ميبينيم ميزان حمايتها از سال 97 تاكنون هيچ تغييري نداشته و اين در حالي است كه مديران و فعالان تمام اصناف حداقل با افزايش قيمت كالاها (و در نتيجه افزايش دريافتي توليدكنندگان) دلسوزانه منافع اعضاي مجموعه خود را تامين كردهاند. گرچه در پيش گرفتن اين روند افزايش بهاي بليت را به دنبال خواهد داشت كه شعار «حمايت از تماشاگر» مديركل هنرهاي نمايشي را زير سوال ميبرد.» علي شمس كه اخيرا نمايش «احتمالات» را در مجموعه تئاتر شهر روي صحنه داشته، ميگويد: «من فقط 20 ميليون تومان مصوب داشتم كه همين رقم هم پرداخت نشده. در نظر بگيريد نمايشي كه ميتوانست در يك مجموعه غيردولتي با بهاي بليت بيشتر حداقل 80 تا 100 هزار توماني روي صحنه برود، در مجموعه دولتي با بهاي بليت دستوري به نصف قيمت اجرا رفته و حالا همان كمك هزينه واقعا خرد هم پرداخت نميشود.»
شمس در پايان خاطرنشان ميكند: «حتي تقاضاي متمم من براي افزايش حمايت لغو شده كه من مجموعه اينها را رويكرد و رفتار قلدرمآبانه عليه چندين ماه زحمت و كار يك گروه نمايشي قلمداد ميكنم.»
به اين جمع ميتوان گروههاي ديگري را افزود كه در قالب جشنواره تئاتر فجر يا اجراهاي عموم مجموعه تئاتر شهر روي صحنه رفتهاند ولي تا به امروز ريالي دريافت نكردهاند.
علي شمس: من فقط 20 ميليون تومان مصوب داشتم كه همين رقم هم پرداخت نشده. در نظر بگيريد نمايشي كه ميتوانست در يك مجموعه غيردولتي با بهاي بليت بيشتر حداقل 80 تا 100 هزار توماني روي صحنه برود، در مجموعه دولتي با بهاي بليت دستوري به نصف قيمت اجرا رفته و حالا همان كمكهزينه واقعا خرد هم پرداخت نميشود. حتي تقاضاي متمم من براي افزايش حمايت لغو شده است. مجموعه اينها را رويكرد و رفتار قلدرمآبانه عليه چندينماه زحمت و كار يك گروه نمايشي قلمداد ميكنم.