چرا همدلي لازم با مرگ ابوعاقله
به چشم نيامد؟
آذر منصوري
شيرين ابوعاقله زني شجاع بود كه مظلوميت مردم فلسطين را روايت ميكرد. او گزارشگر شبكه الجزيره بود و به دليل حضور در صحنه كرانه باختري، حضور ارتش اشغالگر اسراييل و پيامدهاي تد اوم شهركنشينيهاي اين رژيم و ظلم و ناامني تحميل شده به فلسطينيان را به تصوير ميكشيد. رسالتي بس عظيم كه خبرنگاران و گزارشگران شجاع، آن را در رسانه به خوبي روايتگري ميكنند. او چند روز گذشته توسط ارتش اسراييل در كرانه باختري كشته شده است و حالا هم دولت امريكا و هم سازمان ملل خواستار پيگيري و شناسايي عوامل قتل او شدهاند. اشغالگران حتي تحمل مراسم تشييع و پيكر بيجان او را نداشتند. به راستي چه ظلمي از اين آشكارتر؟ اميد كه مرگ مظلومانه او عاملي براي بازدارندگي و توقف شهركنشيني و اشغالگري و ناامني تحميل شده به مردم فلسطين باشد و روايت او را كامل كند.اما در حالي كه قاعده مرسوم همه عدالتجويان و ظلمستيزان اين است كه هر جا ظلمي ديدند، نسبت به آن اعتراض كنند و پيگير اعاده حق مظلوم باشند، سوال اين است كه چرا در كشور ما اين واكنشها در سطح رسانهها و نهادهاي حكومتي خلاصه ميشود؟ اين واقعيت زماني آشكارتر به رخ كشيده ميشود كه وقتي كسي از كشته شدن شيرين توسط ارتش اسراييل مطلبي مينويسد يا پستي ميگذارد، با واكنش همدلانهاي از سوي مخاطبان يا كاربران مواجه نميشود و چه بسا انگشت اتهام هم به سوي او گرفته ميشود؟به راستي چرا چنين است؟ چرا در جامعه ايران (نه آنچه از رسانههاي رسمي مانند صدا و سيما و... انعكاس مييابد) تجاوز روسيه به اوكراين محكوم ميشود...
اما حساسيت و همدلي لازم نسبت به مردم مظلوم فلسطين و... به چشم نميخورد؟ سادهانگاري است اگر باز هم عدهاي بگويند، مقصر همه اينها فضاي مجازي است و لابد و در نتيجه بايد در آن را گل گرفت. به نظرم علت را بايد در نوع رفتار دوگانه و متناقض حكمراني در ايران جستوجو كرد . نميشود از يك سو كشتار مظلومان و مسلمانان را در نقطه يا نقاطي از جهان محكوم كرد و در همراهي با آنها از توان لجستيك كشور هم مايه گذاشت، اما وقتي مسلمانان در نقطهاي ديگر توسط حكومت دوست كشته ميشوند، سكوت كرد؟ نميشود تجاوز و اشغالگري را در فلسطين محكوم كرد، اما هجوم ارتش روسيه به اوكراين را در راستاي بهبود اوضاع منطقه قلمداد كرد. نميشود بعد از سالها كه از كشته شدن هاله سحابي در مراسم تشييع پدرش ميگذرد و هنوز عاملان مرگ او شناسايي و معرفي و مجازات نشدهاند، به كشته شدن مظلومانه شيرين ابوعاقله اعتراض كرد، آنچه باعث عدم همدلي جامعه ايران با مرگ شيرين ابوعاقله ميشود، مجموعهاي از استانداردهاي دوگانه و تناقضهاست كه در چنين مواقعي به رخ كشيده ميشود. چيزي به نام ظلم خوب و ظلم بد، متجاوز و اشغالگر خوب و متجاوز و اشغالگر بد وجود ندارد. ظلم و تجاوز و اشغالگري يك معني بيشتر ندارد و ظالم، ظالم است. اين استانداردهاي دوگانه در كنار انواع گسستها، ذيل بياعتمادي به حكمراني باعث مظلوميت دوچندان امثال شيرين ابوعاقله در جامعه ايران شده است. تناقضها و استانداردهاي دوگانه را دريابيد و براي آن چارهاي غير از رويكردها و رفتارهاي سلبي و قهري پيدا كنيد.