چگونه تهران به شهري تابآور تبديل ميشود؟
مهدي زارع
در شهر تهران ارزيابيهاي انجامشده روي مخاطرات مختلف، تاكنون بر پايه دادههاي فيزيكي و با استفاده از سامانههاي اطلاعات جغرافيايي انجام شده كه اين ارزيابيها منحصرا به دادههاي مربوط به محيط فيزيكي، تعداد انسانهاي در معرض خطر و اطلاعات مربوط به بعضي ابعاد اقتصادي متكي هستند. ساير جنبههاي مهم آسيبپذيري اجتماعي معمولا ناديده گرفته ميشوند. بحث در مورد اثرهاي فيزيكي و اجتماعي زلزله بر كلانشهر تهران در صورتي ممكن است كه ابتدا بدانيم با چه ميزان آسيبپذيري و در كدام بخشهاي شهر مواجهايم. ورود به چنين بحثي براي توسعه تابآوري تهران مهم است.
اولين «اولويت اقدام» در چارچوب سازمان ملل متحد (سنداي) براي كاهش ريسك سانحه (2030-2015)، درك ريسك در تمام ابعاد آن است. درك ريسك چند خطره ميتواند به بهبود كاهش ريسك، آمادهسازي، واكنش و بازيابي كمك كند. شهرها ميتوانند از طريق راهبردهاي تابآوري خود را با تغييرات اقليمي تطبيق دهند - به عنوان مثال، با طراحي فضاهاي شهري، سيستمهاي حملونقل و ساختمانها ظرفيت خود را براي سازگاري با امواج گرما و خطراتي مانند خشكسالي و سيل افزايش ميدهند.
شهرهاي فردا بايد روابط متقابل چند خطر مرتبط به هم را بشناسند. شهرهايي مانند تهران (ايران)، استانبول (تركيه)، كاتماندو (نپال)، نايروبي (كنيا) و كيتو (اكوادور) بايد بر چارچوب جامع چند خطره شامل مخاطرات انساني، تكنولوژيكي و مالي براي حركت در جهت تابآوري تمركز كنند.
برنامهريزي جامعتر بر پايه آمايش سرزمين در شهرهاي فردا با چنين محورهايي انجام ميشود: (الف) شناسايي مخاطرات مجزا از هم متعددي كه هر منطقه موجودند. (ب) شناسايي سناريوهاي چند خطري امكانپذير در هر منطقه. به عنوان مثال، توسعه شهري جديد مستلزم گسترش فعاليتهاي انساني در يك منطقه است (مانند حذف پوشش گياهي، آبگيري، ساختوساز زيرسطحي) كه ممكن است باعث ايجاد يا تشديد سناريوهاي چندخطره شود.
درس سوانح دو دهه اول قرن بيست و يكم آن بوده كه اگر زيرساختهاي حياتي يك شهر حفظ شوند؛ تابآوري بالايي در برابر سوانح حتي مهم خواهد داشت. توسعه زيرساخت در شهرهاي فردا شامل خدمات عمومي، تاسيسات صنعتي، زيرساختهاي حملونقل و مسكن است. براي انعطافپذيري اين زيرساختها بايد در برابر اثرهاي مركب سناريوهاي چندخطري (مثلا زلزلهاي به دنبال توفان استوايي كه باعث سيل ميشود) مقاومت كنند.
شناسايي روشهاي كاهش ريسك كارآمد و موثر با درك سناريوهاي چند خطره ممكن ميشود. به عنوان مثال، سناريوي توفان را در نظر بگيريد كه باعث زمينلغزش و سيل ميشود. يك مداخله كارآمد براي كاهش ريسك در اينجا ميتواند اقدامات زهكشي موثري براي كاهش احتمال وقوع زمينلغزش و سيل باشد.
اجتناب از «عدم همكاري» در مداخلات كاهش ريسك براي افزايش تابآوري مهم است. اجتناب از چنين عدم همكاري با ادغام سناريوهاي چند خطر در برنامهريزي مداخلات كاهش ريسك در شهرهاي فردا ميتواند تسهيل شود. اين در همه مقياسها صادق است، از سياستگذاري در سطح ملي تا اقدامات در سطح خانواده. به عنوان مثال، فرض كنيد ابتكارات در سطح جامعه بر هر ريسك فردي بدون در نظر گرفتن ساير ريسكها و روابط متقابل آنها متمركز است. اين خطر وجود دارد كه اقداماتي انجام شود كه آسيبپذيري و معرضيت را افزايش دهد. همچنين خطر «خستگي» و بيعملي وجود دارد.
تقويت مكانيسمهاي ارتباطي بين سازماني و گفتوگو با تمركز بر سناريوهاي بالقوه چند خطره ميتواند ارتباطات بين سازماني را كه مسوول خطرات مختلف يا جنبههاي مختلف كاهش ريسك هستند، تقويت كند. به عنوان مثال، يك سناريوي چند خطره را در نظر بگيريد كه شامل وقوع همزمان يك زلزله و زمينلغزش و سيل است. فكر كردن در مورد اينكه چگونه يك شهر براي اين سناريو آماده ميشود و به آن پاسخ ميدهد (به عنوان مثال، چگونه بازيگران با هم كار ميكنند) مستلزم مشاركت زمينشناسان، زلزلهشناسان، هواشناسان، هيدرولوژيستها، آتشفشانشناسان و برنامهريزان شهري كه ممكن است در چهار سازمان مختلف حضور داشته باشند. شناسايي سناريوهاي چند خطره راهي براي گرد هم آوردن اين گروهها، آغاز گفتوگو پيرامون نقشها و مسووليتها و تقويت اعتماد و همكاري است.
آسيبپذيري ناشي از فروريخن ساختمانهاي بلند و برجها، آسيب به مخازن و خطوط انتقال نفت و بنزين، رآكتور هستهاي تهران، آلودگيهاي بيمارستاني، آسيبهاي ممكن به تاسيسات مترو و بزرگراههاي تهران و آسيب ناشي از قطع آب و برق و اينترنت هرگز در ري تاريخي و باستاني مورد تصور نيز نبوده است. تهران بهطور فزايندهاي در معرض طيف گستردهاي از مخاطرات قرار گرفته و ميگيرد. مديريت معاصر صرفا با بهكارگيري فناوري از بالا به پايين و در دسترس مديران و نخبگان اثربخشي طولاني نميتواند داشته باشد زيرا هم شهر و هم فناوريها در تحول هستند. بهطور كلي، هر نوع آسيبپذيري و پاسخهاي پيشبينيشده به زلزله احتمالي اعتباري محدود دارد. براي چنين تحولي در مديريت كاهش ريسك نيازمند بهرهگيري از نيروي انساني باسواد و خلاق و با قابليت و مهارت بالا هستيم.