• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5209 -
  • ۱۴۰۱ سه شنبه ۲۷ ارديبهشت

اقتراح انجمن جامعه‌شناسي از اسدالله نقدي درباره تغييرات اجتماعي ايران

گذار شهري با بيم‌ها و اميدهاي در‌هم تنيده

الناز شيري

  مهم‌ترين ويژگي جامعه ايران در تاريخ معاصر چيست؟
يكي از مهم‌ترين ويژگي‌هاي جامعه ايران در طول ۱۵۰سال گذشته حركت تناوبي بين سنت و تجدد و قدرت اين دو نيرو در هماوردي اغلب تحولات مهم معاصر از جمله انقلاب مشروطه، دوران نوسازي اول، كودتاي ۲۸مرداد و نوسازي دوم، انقلاب اسلامي و جنبش‌هاي متعاقب آن و نيز تحول بعدي و مستمر و هنوز ساري و جاري، عدم درك درست، همزمان و متعادل از دو رويه بورژوازي تمدن غرب (علم و مدنيت و وجه و صورت استعماري آن) بوده است. ويژگي سوم، جوانمرگي و عدم انباشت و استمرار فعاليت‌ها، سازمان و سامان‌هاي اقتصادي، اجتماعي، صنعتي و فرهنگي است؛ براي نمونه صنايعي كه چندين و چند نسل دوام و فعاليت داشته باشد يا بنياد و نهادهاي اجتماعي پر دوام، نداشته‌ايم.
 مهم‌ترين تغيير اجتماعي ايران معاصر از ديد شما كدام است؟
نخست، تجربه نوسازي و گذار و شكل‌گيري سازمان‌ها و نهادهاي مدرن (آموزش مدرن و ديوان‌سالاري جديد و ...).
دوم، يكي ديگر از مهم‌ترين تغييرات جامعه ايران در تاريخ معاصر «گذار شهري» در طول يك سده گذشته است. جامعه ايران از يك جامعه به  شدت روستايي- عشايري به جامعه‌اي غالبا شهري تبديل شده است (ميزان شهرنشيني در ابتداي قرن ۱۴ شمسي حدود ۱۸تا ۲۰درصد بود و در سال پاياني قرن به حدود ۸۰درصد بالغ شده است).
سوم، تجربه چندين جنبش و كودتا، تحول اجتماعي بزرگ و پشت سر گذاشتن دو انقلاب مهم؛ انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي از ديگر ويژگي‌هاي ايران معاصر است.
 چه مفهومي مهم‌ترين خصوصيت تغييرات اجتماعي ايران را وصف مي‌كند؟
مفاهيمي چون؛ گذار، تعارض سنت و تجدد، تغييرات ناپايدار و عدم انباشت توسعه، جامعه نمايشي و جزيره‌اي مفاهيمي هستند كه براي توصيف تحولات ايران مي‌شود به كار بست. «هر كه آمد عمارتي نو ساخت / رفت و منزل به ديگري پرداخت»
  روندهاي اصلي تغييرات اجتماعي كنوني ايران كدامند؟
شهري شدنِ مضاعف و كمّي بدون همراهي الزامات كيفي «شهري‌شدگي»، افزايش فقر، نابرابري و شكاف طبقاتي و ظهور طبقه نوكيسه رانتير، نمايش ثروت و تشديد محروميت نسبي در جامعه؛ زباله‌گردي نمادي از فقر دامن‌گير است به‌خصوص ورود زنان بدين عرصه، افزايش مشاركت و حضور زنان، فسادآلود بودن مناسبات اداري و اجتماعي، مهاجرت‌هاي اكولوژيك ناشي از تغييرات اقليمي؛ اگر چه از شروع اولين موج‌هاي مهاجرت روستا- شهري در ايران بيش از يك قرن مي‌گذرد، اما احتمال تشديد آن در اثر خشكسالي‌ها و پيامدهاي اجتماعي و اقتصادي آن و تنش‌هاي بيشتر پيرامون «حقّابه»ها در آينده وجود دارد.
الگوي توسعه نامتوازن و تمركزگرايي به ظهور حاشيه‌نشيني و همه پيامدها و همزادهاي آن منجر شده است. بيش از يك سوم ساكنان شهرها را سكونت‌گاه‌هاي غيررسمي و بافت‌هاي ناكارآمد شهري با بيش از ۲۰ميليون سكنه تشكيل داده است كه در صورت عدم مديريت و به رسميت شناختن، مستعد پرورش و گسترش انواعي از تنش‌هاي اجتماعي در آينده است. افزايش خشونت عُريان در عرصه‌هاي مختلف (در حوزه زباني و قلمرو اجتماعي و عملي) به‌خصوص تسري آن به نهاد خانواده نظير واقعه دهشتناك اهواز و شيراز و...، احتمال فعّال‌تر شدن برخي شكاف‌هاي اجتماعي، گسترش و نهادينه شدن فرهنگ دست‌اندازي به منابع عمومي و رانت و عرصه‌هاي طبيعي و شهري و اقتصادي، كم شدن حساسيت‌هاي اجتماعي به مسووليت اجتماعي شهروندان نسبت به سرنوشت جمعي.
۵. براي شخص شما كدام خصوصيات اين تغييرات اميدآفرين و كدام بيم‌آفرين هستند؟
بيم‌ها: 
افزايش سواد و تحصيلات يك قوت و فرصت است و البته همزمان تيغ دو لبه است. از يك‌سو سرمايه انساني را گسترش داده و در عين حال به دليل مدرك‌گرايي و فارغ‌التحصيلان كم كيفيت در بيش از ۲۵۰۰دانشگاه و موسسه آموزش عالي، جامعه ساليان متمادي هزينه اين كمّي‌گرايي را خواهد پرداخت؛ به ويژه «اشباع شدن از دكتر» كه در نظام اداري و اقتصادي صورت گرفته است. ديگر اين موضوع مختصّ وزرا و مديران كل و مديران عامل شركت‌ها نيست؛ بلكه تا جايي «دكترزدگي» وجود دارد كه در ميان تهيه‌كنندگان برنامه‌هاي راديويي و شركت‌كنندگان مسابقات سيم آخر و... تعداد قابل توجهي با مدرك دكترا شاهد هستيم. نهاد آموزش آفت‌زده است و ناكارآمدي‌هاي بسيار دارد، فقر، فساد و تبعيض، سم و سرطان انسجام اجتماعي و فرساينده سرمايه اجتماعي و نهادي است، برجسته‌سازي و تقسيم‌هاي رسمي جامعه به برش‌هاي اجتماعي و فرهنگي بدون تمرين مُدارا و تحمل همديگر (بيم آفرين). 
شكاف دولت – ملت
به دلايلي بسياري در سال‌هاي اخير مجددا زايش‌هاي نويني از باستان‌گرايي غالبا و آميخته با خودشيفتگي و تعصّب و افراط در حال رشد است؛ درست در خلاف جهت اتفاقات برخي جوامع توسعه‌يافته كه «الزامات عصر» ايجاب مي‌كند، علاوه بر برخي محلي‌گرايي‌هاي كور و متاثر از پيرامون،  چگونگي مديريت چالش با غرب و مضيقه‌هاي تحميلي آن به خصوص براي زندگي مردم. 
اميدها: 
رشد فضاهاي مجازي كه به شفّافيت و پاسخگويي مدد خواهد رساند.  برخلاف فرهنگ منفعت‌طلبي در زندگي عادّي، مردم ايران در «شرايط خاص» فوق‌العاده ايثارگر ظاهر مي‌شوند و اهل همدلي و گذشت، عشق و علاقه مردم به اعتلاي نام ايران يك نقطه اميد هميشه تابان است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون