يك مقام مسوول: در حال حاضر راهكاري براي حل اين قضيه نداريم
40 سال است بيشناسنامهايم
مردمي كه به دليل شرايط اقليمي سيستان و بلوچستان به رفسنجان در استان كرمان مهاجرت كردهاند از دريافت شناسنامه محرومند. اين شهروندان با وجود افزايش جمعيتشان در سالهاي اخير، هنوز بدون داشتن شناسنامه به سختي زندگي ميكنند. اين در حالي است كه با افزايش يكباره قيمتها در روزهاي اخير، يارانه كمك معيشتي جديد هم به آنها تعلق نگرفته است. خبرگزاري ايلنا ديروز در گزارشي نوشت كه در طول دهههاي گذشته به دليل سيل، خشكسالي و مشكلات معيشتي، اهالي روستاهاي مرزي استان سيستان و بلوچستان مجبور به كوچ اقليمي به استانهايي از جمله كرمان، گلستان، قم و... شدند كه در حال حاضر 5 هزار نفر از اين افراد در رفسنجان (استان كرمان) ساكن و مدعياند بهرغم اسناد و مداركي كه ايراني بودنشان را ثابت ميكند هنوز اداره ثبت احوال اين شهرستان براي آنها شناسنامه صادر نكرده درحالي كه بيشتر اين افراد وضعيت مالي مناسبي ندارند.علي ذوالفقاري يكي از اين افراد بدون هويت و شناسنامه به ايلنا، گفت:« بارها جلوي در فرمانداري و اداره ثبتاحوال شهرستان رفسنجان براي مشكل بيهويتيمان تجمع كرده و به نماينده رفسنجان در مجلس مراجعه كرديم اما هيچ مسوولي به مشكلمان رسيدگي نميكند. براي حل مشكل هويتيمان هر مدركي كه خواستهاند را هم تهيه كردهايم اما هر بار بهانهاي آورده و ما را از سرشان باز ميكنند. از آزمايش دي.ان.اي گرفته تا گرفتن نامه از مرزباني محل سكونت قبليمان در استان سيستان و بلوچستان تهيه كرده و به مسوولان شهرستان و استان كرمان ارايه دادهايم ولي هر بار سنگي جديد جلوي پايمان مياندازند و بهانهاي تازه ميتراشند. ما سالها پيش به دليل بلاياي طبيعي مانند سيل و خشكسالي مجبور به ترك محل سكونتمان در يكي از مناطق زابل شديم و براي كارگري به رفسنجان آمديم. حالا به افراد بيهويت چه كسي كار ميدهد؟ حتي يك ريال هم يارانه به ما تعلق نگرفته است. ما يارانه نميخواهيم. به ما هويت بدهند، چراكه بدون هويت امنيت نداريم.بارها از اداره كل ثبت احوال استان كرمان نامه به ثبت احوال شهرستان رفسنجان ارايه دادهام كه مدام امروز و فردا ميكند و بعد از كلي دوندگي در آخر ميگويند مداركت را به شوراي تامين ارسال كردهايم اما آنها نام تو را مردود اعلام كردهاند. شوراي تامين بر چه اساس اسم مرا رد كرده است؟ مداركي كه عليه ما است را ارايه دهد و ما را قانع كند كه ديگر براي دريافت شناسنامه خودمان را به آب و آتش نزنيم.»حميد دهمرده يكي ديگر از افرادي كه بدون شناسنامه است، ميگويد: «سالها پيش پدرانمان از روستاي جهانآباد سيستان و بلوچستان به دليل سيل و مشكلات معيشتي مجبور به مهاجرت به ديگر مناطق كشور شدند كه در طول اين همه سال موفق به دريافت شناسنامه براي خود و فرزندانشان نشدند. از طريق پليس امنيت از اهالي همان روستا استشهاد محلي گرفتهايم كه تاييد شده پدرم سال 1340 در همان روستا به دنيا آمده و سال 1362 براي كارگري به رفسنجان مهاجرت كرده است. حتي اداره ثبت احوال رفسنجان از ما نامه ولادت از بيمارستان خواست كه تهيه كرديم اما متاسفانه هيچگونه جوابي به ما نميدهند.پسري 4 ساله دارم كه حتي نميتوانم برايش واكسن بزنم. نميتوانم براي هيچ كاري از رفسنجان خارج شوم. بارها شده دستمزدم را ندادهاند اما به دليل نداشتن مدارك هويتي نتوانستم از آنها شكايت و حقمان را مطالبه كنم. حتي نميتوانم براي كار با هيچ كارفرمايي قرارداد ببندم. هزينههاي درمانيمان را مجبورم به صورت آزاد بپردازم. ما ايراني هستيم اما به اندازه اتباع بيگانه هم حق زندگي در كشورمان را نداريم. همه اسناد و مداركمان كه خود مسوولان مربوط در مورد ايراني بودمان تاييد كردهاند موجود است. حتي استشهاد همسايههايمان كه نشان ميدهد از 40 سال پيش از استان سيستان و بلوچستان به رفسنجان مهاجرت كردهايم با اثر انگشت، كدهاي ملي و امضاهايشان موجود است.حتي پليس، هويت ما را به عنوان ايراني تاييد كرده اما نميدانم چرا باز شناسنامه نداريم.»به دنبال اين شكايات، حسين جلالي؛ نماينده رفسنجان در مجلس به خبرنگار ايلنا گفت: «مشكل هويتي اين افراد در رفسنجان به بيش از 30 سال قبل بازميگردد و تعدادي از آنها متولد رفسنجان هستند. متاسفانه اين افراد هيچ گونه مدركي دال بر ايراني بودنشان ندارند. بالاي سه هزار نفر در شهر رفسنجان زندگي ميكنند كه مدعياند اصالتا سيستان و بلوچستاني و اهل طايفه دهمردهاند. از آنها خواستيم كه يك شناسنامه خوني براي ما بياورند كه با آزمايش دي. ان.اي به ايرانيها بخورد ولي تاكنون موفق نشدهايم يك سر نخ پيدا كنيم كه ادعاي اين افراد را ثابت كنيم. اين افراد نه كارت اقامت و نه كارت هويت دارند. به استانداري و فرمانداري پيشنهاد كردم جلسهاي تشكيل داده و براي اين افراد كارت موقت صادر و هويت ايجاد كنيم، چراكه فرزندانشان به مدارس شهر رفسنجان رفتهاند و در اين شهر عجين شدهاند ولي هيچ مدرك هويتي ندارند.بايد در مجلس اين قانون را اصلاح كنيم. يعني به افراد علاوه بر شناسنامه خوني، خاكي هم بدهيم. تاكنون در كشور ايران تنها شناسنامه خوني يعني كسي كه از لحاظ خوني به پدر، مادر و به اجدادش برسد شناسنامه صادر ميشود و هنوز شناسنامه خاكي به اين معني كه فرزندي در خاك ايران متولد شده، صادر نشده است. ما بايد اين مساله خاكي بودن در كشورمان را مانند ديگر كشورها حل كنيم كه اين كار برعهده مجلس است و قوانين بايد اصلاح شوند و وزارت كشور بايد در اين زمينه همكاري كند.براي حل موقت مشكل اين افراد خواستهايم كه براي كارت موقت هويتي ثبتنام كنند و فرمانداري براي اين افراد بايد سازوكاري را تعريف كند. اما آيا اين كارتي كه براي اين افراد صادر ميشود چقدر ميتواند امكانات اوليه را جذب كند؟ آيا كالا برگي هم به اين افراد با داشتن اين كارت تعلق خواهد گرفت؟ اينها هيچ كدام هنوز معلوم نيست و همه اين موارد تابع سياستهاي كلي كشور است. تا اين افراد شناسايي نشوند و صادقانه اعلام نكنند مربوط به كدام منطقه هستند، نميتوانيم مشكلشان را حل كنيم. مشكل فعلي اين است كه ما هيچ سرنخي از اين افراد به لحاظ هويتي و موقعيت مكاني و اقوامي آنها به دست نياوردهايم. اگر اين افراد اثبات ميكردند كه دي.ان.اي ايراني دارند مشكلشان حل و خيلي زود برايشان شناسنامه صادر ميشد. چندي پيش هم جلوي در استانداري زماني كه وزير كشور براي معارفه استاندار جديد به كرمان آمده بود تجمع كردند. مرتب به دفترم مراجعه ميكنند ولي همه ابزارها دست ما نيست و نهادهاي نظارتي و امنيتي هر كدام يك اظهارنظر در مورد اين مساله ميكنند. در حال حاضر حقيقتا راهكاري براي حل اين قضيه نداريم. خيلي تلاش كردهام و بارها با اداره ثبت احوال جلساتي گذاشتهام ولي به نتيجهاي نرسيدهام. وزارت كشور بايد به كمك ما بيايد كه اين مشكل را حل كنيم.